مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی رییسالوزرای طالبان، در دیدار با شماری از علمای دینی گفته است که طالبان قصد تقابل با جهان را ندارد، بلکه خواهان تعامل و رابطه با جهان است.
او در حالی از قصد طالبان برای تعامل و داشتن رابطه با جهان صحبت میکند که با گذشت بیشتر از دو سال از تسلط این گروه، تا هنوز هیچ کشوری حکومت آنها را بهرسمیت نشناخته است.
چند نکتهای را میخواهم در بارهی سخنان مولوی عبدالکبیر یادآوری کنم:
نکته اول:
وقتی طالبان در ۱۵ اگوست سال ۲۰۲۱ به قدرت رسید، جامعه جهانی و کشورهای منطقه و جهان چند پیششرط برای بهرسمیتشناسی حکومت این گروه تعریف و تعیین کردند که اهم آنها عبارتند از تشکیل حکومت فراگیر ملی، رعایت حقوق زنان و قطع رابطه با تروریسم بینالمللی.
این پیششرطها همچنان مفاد قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در باره افغانستان را تشکیل میدهد.
با وجودی آنکه طالبان همواره شعار تعامل با جهان را سر دادهاند، اما در عمل تا هنوز به هیچ یکی از این پیششرطها تن ندادهاند.
امروزه گروه طالبان نه تنها پیوند خود را با تروریسم قطع نکرده است، بلکه تی تی پی و انصارالله تاجیکستان از قلمرو افغانستان فعالیتهای تروریستی در منطقه انجام میدهند.
همچنان حکومت طالبان در دو سال اخیر، بیشتر از ۵۰ فرمان محدودکننده علیه زنان صادر کردهاند. بگذریم از اینکه مطالبه حکومت فراگیر ملی را ریشخند کرده و در برابر آن مقاومت میکنند.
به طور نمونه، چندی پیش ذبیح الله مجاهد» سخنگوی طالبان ، پس از نشر یک مستند تلویزیونی درباره اختلافات اشرف غنی و عبدالله عبدالله در حکومت پیشین در تویئترش با تمسخر نوشت که جهان از ما «این گونه حکومت فراگیر میخواهد».
مقاومت طالبان در برابر مطالبات جامعه جهانی نشاندهنده تقابل این گروه با جهان است. متاسفانه دیده میشود میان شعار تا عمل طالبان در این زمینه فاصلهای است به اندازه فاصله زمین تا آسمان.
نکته دوم
از روزی که طالبان مجددا در افغانستان مسلط شدهاند بارها با کشورهای همسایه، از جمله ایران و پاکستان، بیشتر از ۱۰ بار درگیری مرزی داشتهاند.
افزون بر این با تسلط مجدد طالبان، فعالیتهای تروریستی در منطقه افزایش یافته و کشور ایران و پاکستان و تاجیکستان و ازبکستان چندین بار مورد حمله تروریستان قرار گرفتهاند.
پاکستان، طالبان را متهم میکند که از تی تی پی حمایت و برای تروریستان در خاک افغانستان پناهگاههای امن ایجاد کردهاند.
آیا این درگیریهای مرزی و رویدادهای تروریستی که در منطقه اتفاق میافتد و از افغانستان سرچشمه میگیرد، خلاف شعار تعامل نیست؟
نکته سوم
در میان مطالبات سهگانهای که جهان برای بهرسمیتشناسی حکومت طالبان به عنوان پیش شرط تعیین کردهاند، دو شرط آن مطالبه مردم افغانستان نیز است: رعایت حقوق زنان و تشکیل حکومت فراگیر ملی.
این دو مطالبه، از آن دسته مطالباتی است که خیلی به منافع بیگانگان ربط ندارد و در واقع مطالبات مردم افغانستان است. زیرا افغانستان یک کشور چندقومی و چندمذهبی است. مردم افغانستان میخواهند که حکومت شان یک حکومت فراگیر و همهشمول باشد. و همچنان دختران شان حق کار و آموزش داشته باشند. این مطالبات، در واقع حقوق اساسی و حق شهروندی مردم افغانستان را تشکیل میدهند.
اما طالبان هرگز در برابر این مطالبات مردم کوتاه نیامده و انعطافی از خود نشان نداده است. گروه طالبان حداقل در شعار هم که شده، خود را طرفدار تعامل با جهان میدانند، اما در برابر مطالبات مردم افغانستان حتا شعاری که حاکی از انعطافپذیری باشد نیز سر نمیدهند.
معنایش این است که برای طالبان تعامل با جهان در اولویت قرار دارد، نه رضایت مردم.
اما این را فراموش میکنند که اگر مردم از حکومتی رضایت نداشته باشد، هیچ قدرت جهانی نمیتواند آن حکومت را حفظ کند.
روسو درست میگفت که «زور مردم، زور خدا است.»