امروز و امشب همزمان با شبهای قدر و نزول قرآن کریم، بنابر روایات اسلامی، سالروز شهادت حضرت علی (ع) امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اسلام نیز است. حضرت علی با استناد مورخین و راویان اسلام و غیر اسلام، در کنار صفات چون شجاعت، سخاوت، علم و بردباری؛ به عنوان حاکم عادل اسلامی شناخته میشود که همهی مذاهب و فرق اسلام بدون استثنا به این صفت وی معترف اند. البته عدالت به عنوان محور در رفتار و رویکرد حکومتها – چه اسلامی و یا غیر اسلامی- همواره سایر کنشهای حاکمیتی را تحت شعاع قرار داده است. از همین رو یکی از مهم ترین مسائلی که در زندگی اجتماعی انسانها اهمیت فوق العادهای دارد و اسلام نیز روی آن بسیار تأکید می کند، توجه به مسئله حفظ حقوق و اموال مردم و به طور کلی، برقراری عدالت اجتماعی است. حقیقت عدالت، انتخاب طریق میانه و مستقیم و دوری از هرگونه افراط و تفریط و انحراف است.
عدل نیز همردیف عدالت است. عدل به معنای موازنه و هم وزنی، میانهروی، نهادن چیزی در جای خود، اعطای حق هر چیزی به آن و ایجاد تناسب در امور و اشیا آمده است. علی (ع) در تعریف و معنای عدل می فرمایند: «العدل یضع الامور مواضعها؛ یعنی عدل، هر چیزی را در جای گاه خود قرار می دهد» و حق هر کسی را که در آفرینش معیّن شده، تأمین می کند. مفهوم عدالت این است که استحقاقهای طبیعی و واقعی افراد در نظر گرفته شود و به هر کس بر حسب کار و استعداد و لیاقتش، امتیاز داده شود.
از نگاه اسلام عدل الهی منشأ عدالت اجتماعی بر کل عالم و جهان هستی و از جمله حیات انسان، حاکم است. اسلام برای حراست ارکان جامعه بشری، احکام سیاسی جامعی را تشریع کرده است و زمام آن را در دست افراد صالح و شایسته ای قرار داده که حدود صلاحیت و مشروعیت آنان را خود بیان نموده و با بهترین اسلوب، نفوس و اموال و اخلاقیات افراد را محافظت نموده است. شیعیان معتقداند که اصل عدل و عدالت اجتماعی در تمام ابعاد زندگانی امامان معصوم (ع) متجلّی است.
عقیده به وجود عدالت در حاکم جامعه، مهم ترین رکن اندیشههای سیاسی اسلام محسوب می شود. از این رو مسلمانان حکومتی را مشروع می دانند که حاکم آن عادل باشد. بر این اساس، و با عقیده شیعیان مسئله عدالت و عدالت گرایی همواره در گفتار و کردار امامان شیعه وجود داشته است. با استناد تاریخ، امام علی (ع) حتی حکومت را فقط برای برپایی عدالت می خواست. آن حضرت محور حق و عدالت بود و هیچ مدرک و ادعای حتی از مخالفین وی دال بر رفتاری خلاف حق و عدالت از او وجود ندارد.
عدالت علی (ع) ناشی از زهد و تقوای بی مانند او بود. در کلام امام و رهنمودهایش به کارگزاران و حاکمان خویش، سخن از برقراری عدالت در میان آحاد مردم به میان می آمد. وقتی به نهجالبلاغه و گفتار و نامههای وی به والیان و کارگزاران حکومت وی نگاه کنیم، عدالت را در محور و مرکز رفتار و دستور حکومت وی میبینیم. عدل در نظر آن حضرت چنان گسترده بود که ظلم و ستم را در حق هیچ کس و از هر ملیت و مذهبی که بود، روا نمی دانست.
امام علی (ع) پیش از آن که به عدالت از نگاه فردی بنگرد، جنبه اجتماعی آن را مد نظر قرار می دهد. آن حضرت عدالت را ناموس بزرگ اسلامی تلقی می کرد و از هر چیزی بالاتر می دانست. ممکن نبود به خاطر هیچ منظوری و هیچ هدفی، کوچک ترین انحراف و انعطافی از آن پیدا کند و همین امر یگانه چیزی بود که مشکلات فراوانی برایش ایجاد کرد. بیشتر ماها به تاریخ مراجعه کرده و از برخورد امام علی با برادرش عقیل که خواهان برداشت بیشتر پول از بیت المال به خاطر عایلهمندی شده بود و حضور شبانهی طلحه و زبیر برای دریافت امتیازات و رد شدن از سوی امام علی آگاه هستیم. این ها نمونه های از عدالت اجتماعی علی است.
از نظر امام علی، حکومت در اجرای عدالت اجتماعی رکن اصلی است. از نگاه وی حکومتها موظف به امور ذیل هستند!
– تامین امنیت اجتماعی
– پرهیز از قدرت طلبی و زراندوزی
– دوری از اسراف و تبذیر و تجمل گرایی
– پرهیز از هم نشینی با مترفان، زراندوزان و قدرت طلبان و سفره های رنگین
– خودداری از تغییر غیر متعارف موقعیت اقتصادی قبل و بعد از مسئولیت
– دوری از منت گذاشتن بر مردم
– پرهیز از بدقولی و خلف وعده
– پرهیز از انتقام گرفتن
– خوش رویی و تواضع با مردم
– هم نشینی با مستضعفان و یاری آنان
– دور کردن افراد سخن چین از اطراف خود
– آزمودن کارگزاران و رعایت شرایط ویژه در انتصاب آنان
– پرهیز از خشونت و خون ریزی ناحق
– اهتمام به دیدار رویارو با مردم و شنیدن مشکلات آنان.
آنچه را امام علی (ع) در مورد عدالت می گفت خود با تمام وجود به آن عمل می کرد. رفتار عادلانه او ناشی از بینشی بود که آن بزرگوار از ضرورت اجرای عدالت داشت و در تمام جنبه های فردی و اجتماعی خصوصا در روزگار زمامداریش به آن پایبند بود. اگر کسی پست و مقامی نداشت و حاکم و فرمانروایی هم نبود و دیگران به عدالت سفارش می کرد سخنانش تاثیر چندانی نداشت اما اگر شخصی فرمانروای قلمرو وسیعی بود و اموال و نفوس مردم در دستش بود وآنگاه سرسختانه به عدالت رفتار می کرد بسیار ستودنی و قابل تمجید است. علی آن یگانه مردی است که نه فقط در گفتار بلکه در رفتار فردی و اجتماعی عدالتش موج می زند او از همان روزهای نخست که قدرت اجرایی حکومت را به دست گرفت مردم را به دادگستری دولت خود نوید داد و برنامه های اصلاحی خود را آغاز کرد. والیان، فرماندهان و همه کارمندان عالی حکومت که تقوا و عدالت نداشتند، برکنار شدند، به جای انان کسانی که امتحان فضیلت و پاکدامنی داده بودن به کار گمارد و تمام آنها را در دستورالعملهای اسلامی با شعار تقوا، راستی، پاکدلی، مهربانی، صداقت و درستی اعزام می کرد. امام علی (ع) در طول ۵ سال حکومتش به گونه ای رفتار کرد که نمونه کامل یک فرمانروای جامعه انسانی، جاویدانه تاریخ شد. از همین رو «عدالت علوی» در تاریخ تشیع و اسلام و حتی جهان به عنوان محور، معروف است.
جرج جرداق مسیحی در وصف علی(ع) می گوید: «ای دنیا! چه می شد که همه توان خود را گرد می آوردی و در هر روزگاری «علی» ای با آن قلب و زبان و امتیازاتش عنایت می کردی!»
وی در ادامه می گوید: “ای روزگار کاش می توانستی همه قدرت هایت را، و ای طبیعت، کاش می توانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می دادی”.
جرج جرداق با نوشتن کتاب «امام علی صدای عدالت انسانی» که مشهورترین کتاب اوست در ۵ جلد با عناوین «علی و حقوق بشر»، «علی و انقلاب فرانسه»، «علی و سقراط» ، «علی و دوران زندگانی اش» و «علی و قومیت عربی» به عنوان یک مسیحی شخصیت و عدالت علی را به جهان معرفی کرده است.