بنابر مشهورترین روایت حضرت محمد صلی الله علیه و سلم در دوازدهم ربیع الأول سال ۵۷۰ م. چشم به جهان گشوده است. دانشمندان مسلمان در مورد پیامبر بسیار نوشته و یا سخن گفته اند، اما در این میان دانشمندان غربی نیز در باره پیامبر کتاب ها و یا مطالبی نوشته و یا سخنانی گفته اند.
هر شخصیت تاثیر گذار در طول تاریخ بشر – چه پیامبر باشد یا پادشاه و یا حتا متفکر و مصلح و فیلسوف – موافقان و مخالفان بسیاری دارد. موافقان او را ستایش می کنند، اما مخالفان او را نکوهش می نمایند. این ستایش ها و نکوهش ها گاهی و یا بهتر است بگویم بیشتر اوقات با عواطف و احساسات، پیش فرض ها، عقده ها، کینه ها، دشمنی، حسادت و … همراه می باشد.
آدمی هر قدر تلاش کند منصفانه حرف بزند، بازهم نمی تواند به آسانی از گرو گرایش ها و سلیقه ها، خودش را برهاند. همه ای ما انسان هستیم و دارای گرایش ها و سلیقه های می باشیم. کسانی را دوست داریم و ستایش می کنیم و اشخاصی را خوش نداریم و نکوهش می نماییم. در این داوری ها بیشتر از این که تابع منطق و دلیل باشیم، اسیر خواهشات و گرایش های خود هستیم.
همه آنچه گفتیم در مورد پیامبر بزرگ اسلام نیز مصداقیت دارد. برخی ها پیامبر را دوست دارند و در وصف وی کتاب ها نوشته و یا اشعاری سروده و یا سخنانی گفته اند، اما برخی دیگر محمد را دشمن خود می دانند و تا توان داشته اند در نکوهش وی و دین او نوشته اند. قرار نیست همه در جهان محمد را چون پیامبر اسلام است و ما او را دوست داریم، دوست داشته باشند و در وصف وی قلم بزنند و یا سخن بگویند. یکی از قوانین ثابت هستی همین است که همیشه حق و باطل وجود داشته است و خواهد داشت. همیشه در طول تاریخ کسانی بوده اند که پیامبران را نکوهش کرده ، توهین و تحقیر نموده اند و در کنار این، هم چنان اشخاص مومن و منصفی بوده اند که حقانیت پیامبران را تصدیق نموده و دعوت و پیام آنها را ستوده اند.
در جهان غرب کسانی وجود داشته و دارند که پیامبر بزرگ اسلام را به انواع اتهامات متهم نموده اند و در نکوهش وی و دین او بسیار نوشته اند، اما در پهلوی این، اندیشمندان منصفی نیز وجود دارند که با وصف آن که مسلمان نیستند، اما پیامبر و پیام او را ستوده اند و در این مورد سخن گفته اند.
سخن کسانی که پیامبر بزرگ اسلام را نکوهش می نمایند، از منظر ما اعتبار ندارد؛ چه اکثر این سخنان برخاسته از عواطف و احساسات است و پشتوانه ای منطقی و عقلی ندارد. در اینجا در پی متهم نمودن تمام مخالفان پیامبر و یا اسلام به پیروی از هوا و خواهشات نفسانی و احساسات و عواطف انسانی نیستم، بلکه مخاطب من کسانی است که ناخوانده و نادانسته در مورد پیامبر و اسلام قضاوت نادرست می نمایند. دانشمندان غربی ای که منصفانه در مورد پیامبر حرف زده اند، سخنان آنها را نقل میکنیم و آن را دلیلی برای حقانیت پیامبر و اعتراف به بزرگی آنحضرت می دانیم.
مولانا می گوید:
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
اینک در اینجا سخنان برخی از اندیشمندان غربی در مورد پیامبر بزرگ اسلام را نقل می نماییم:
مایکل هارت
مایکل هارت، نویسنده کتاب« صد مرد تاثیر گذار در تاریخ » می باشد. او در این کتاب صدتن از تاثیر گذار ترین شخصیت ها در تاریخ بشر را معرفی می نماید و این کتاب را با معرفی حضرت محمد آغاز می نماید. او در این مورد می نویسد: انتخاب من برای جای دادن نام محمد در سرآغاز شخصیت های تاثیر گذار جهان ممکن است موجب تعصب بعضی خوانندگان گردد و ممکن است سوال برانگیز باشد؛ اما او در تاریخ تنها مردی است که توانست در عرصه دینی و دنیوی پیروز شود. (صد مرد تاثیر گذار در تاریخ، مایکل هارت)
لئون تولستوی
لئون تولستوی، رمان نویس روسی یکی دیگر از شیفته گان پیامبر بزرگ اسلام است. او در مورد احادیث پیامبر کتابی نوشته است . این کتاب زیر نام « محمد رسول الله» از زبان ترکی به فارسی ترجمه شده و هم اکنون قابل دسترس می باشد.
تولستوی در مطلبی زیر عنوان« من هو محمد؟»« محمد کیست؟» می نویسد: « جای هیچگونه شبهه و تردیدی نیست که پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) از مصلحان بزرگ دنیا است؛ آنهم مصلحی که به جامعه بشریت خدمات شایانی کرده است و این فخر و مباهات برای او بس است که یک ملت خونریز و وحشی را از چنگال اهریمنان عادات زشت و شنیع رهانید و راه ترقی را به روی آنان باز کرد و حالآنکه هر مرد عادیی نمیتواند به چنین کار شگرفی اقدام کند و نتیحه بگیرد. بنابراین شخص پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) سزاوار همهگونه احترام و اکرام میباشد. شریعت اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد.»
پروفیسور ویل دورانت
دورانت، مؤرخ مشهور آمریکایی می نویسد: «اگر میزان تأثیر این مرد بزرگ را در مردم بسنجیم، باید بگوییم که حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی در صدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد. در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد؛ زیرا به دین اعتقاد داشت.
از قبایل بت پرست و پراکنده در صحرا، امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان، آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت و مناعت قومی بود پدید آورد که در طی یک نسل در یکصد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن امپراطوری عظیم و پهناوری به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.»
توماس کارلایل
کارلایل، رجال شناس و متفکر انگلیسی در کتاب «قهرمان و قهرمانیت» درباره پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) چنین اظهار نظر کرده است:
« شما می گویید او را پیغمبر دانستند؟ بلی! او کسی است که با آنها روبهرو بود، تک و تنها، روشن و آشکار، بدون اینکه در لباس اسرار و رموز مقدسی در آمده باشد، وضع او محسوس بود و مشهود؛ لباسش را خودش میشست و کفشهایش را رفو میکرد و میجنگید، مشورت میکرد و در میان آنها حکومت میکرد و فرمانروایی داشت. بایستی او را دیده باشند که چه نوع شخصی بود. شما هرچه میخواهید او را بنامید، هیچ امپراطوری با تاج و زینت و زیور پادشاهی مانند این مرد که شخصاً جامهاش را میشست مطاع نبود. این مردی که مدت ۲۳ سال با آن همه رنج و مشقت زندگی کرد، چنان آزمایشهایی عملی سخت و دشوار از خود نشان داد که من او را «قهرمان» میدانم و لازم است که چنین عنوانی داشته باشد.»
جرج برنارد شاو
جرج برنارد شاو، نویسنده ایرلندی در مورد پیامبر بزرگ اسلام می گوید: « به عقیده من اگر به مردی مانند محمد (صلی الله علیه وسلم) زمام اختیار حکومت تمام دنیا را بسپارند، جهان و جهانیان تحت لوای حکومت اسلام رستگار خواهند شد و مکتب اسلام دنیا را به خیر و سعادت و حل مشکلات زندگی هدایت خواهد کرد تا بدانجا که بر تمام عالم همای سعادت پرتو خواهد افکند. »
پروفیسور آنهماری شیمل
پروفیسور آنه ماری شیمل، اسلام شناس معاصر آلمانی نوشته است: « همین آرمان تقلید از محمد است که مسلمانان را از مراکش گرفته تا اندونزی به این اندازه یکسانی کردار بخشیده است، هر کس به هر جایی که باشد میداند که هنگام در آمدن به منزلی چگونه رفتار کند، کدام عبارت تعارفآمیز را کار برد، در همنشینی از چه بپرهیزد، چگونه غذا بخورد، چگونه سفر کند… کودکان مسلمان قرنهاست که به این شیوهها پرورش یافتهاند و تنها در این اواخر بود که این دنیای سنتی بر اثر هجوم فرهنگ تکنولوژیکی امروز از هم فروپاشید.» (شیمل، آنه ماری، محمد رسول خدا، ص۹۷.)