کریکت بازی یازده نفر با توپ کوچک است که در بعضی از مناطق افغانستان به (توپ دنده) معروف بوده و یک سرگرمی زمستانی برای نوجوانان میباشد.
اما ورزش و بازی رسمی کریکت که امروزه در بعضی از کشورها برگزار میگردد، سازکارها و تاریخچهی برای آن گفتهاند. در زمینه تاریخ برگزاری رسمی این مسابقات هرچند اطلاع دقیقی در دست نیست. اما آنچه گفته شده است این که این بازی در اواخر سده ۱۶۰۰ میلادی در اروپا صورت گرفته؛ زمانی که مقامات اروپایی، آنهایی را که برای بازی کریکت در کلیسا حاضر نمیشدند، جریمه میکرد. یک تئوری دیگر هم در مورد مبدا این بازی این است که چوپانها سنگها را با چوبدستیهای خود میزدند و همزمان از در چوبی که برای محوطه گوسفندچرانی ساخته بودند، دفاع میکردند.
در آغاز، کریکت یک بازی کاملا انگلیسی بود اما با گسترش امپراطوری انگلیس، کریکت توسط بسیاری از مهاجران به مناطق دوردستی چون استرالیا، آفریقا، حوزه کارائیب و هند انتقال یافت که امروز در انگلیس و بعضی از مردمانی که از استعمار انگلیس تأثیر بیشتر پذیرفته است، این بازی در آن جا بیشتر رواج دارد.
بازی کریکت یک بازی جهانی و بین المللی (المپیکی) نیست. این بازی دارای یک شورای جهانی متشکل از چند کشور است که راجع به برگزاری مسابقات و چگونگی و چرایی آن تصمیم گیری می کنند. البته دلایل زیادی وجود دارد که این بازی به عنوان یک بازی جهانی و المپیکی پذیرفته نشده است که در نخست به این مسئله نگاه گذرا میکنیم و بعد نقدی هم راجع به تیم کریکت افغانستان ارائه میشود.
اما کریکت چرا بازی جهانی و المپیکی نیست؟
اول- بازی های المپیک مدرن و زمستانی بین سه تا چهار هفته طول می کشد و ویژگی های آن این است که در آنها حدود ۳۰۰ رویداد مختلف، که همه آنها جذابیت جمعی دارند اجرا می شوند. اما کریکت خیلی زمانبر و خسته کن است و این بازی گنجایش المپیک را از لحاظ زمانی ندارد.
دوم- شمار تماشاچیان تلویزیونی مسابقات برای درآمد مالی رشته های ورزشی در المپیک مهم است. این که کریکت یک بازی جهانی در سطح المپیک نیست این مسئله می تواند عامل دوم باشد.
سوم- بازی های المپیک، نماد همگرایی جهانی است. زیرا ورزشکاران از تمام نقاط جهان با استفاده از پرچمهای ورزشی شرکت می کنند. کریکت درست است که میلیون ها بیننده دارد، اما این یک بازی جهانی نیست، چون کریکت در سطح جهانی تنها توسط تعداد انگشت شماری از کشورها بازی می شود، و بسیاری از ساکنان کشورهای وابسته به شورای جهانی این ورزش در بهترین حالت، دارای منافع عبوری هستند.
چهارم- تیم های کریکت که فعلا وجود دارند، از ملیتهای متنوع که تمام جهان را پوشش دهد، تشکیل نشده اند. به عبارتی این ورزش در بین انگلیس های اصلی و مهاجر و همچنین تعدادی اندکی از ملیت های آسیایی مانند هند و پاکستان و یک قوم از افغانستان و دو سه کشور افریقایی رایج است؛ بنا کلیت جهانی ندارد.
پنج- شعار بازی های المپیک “سریع تر، بالاتر، قوی تر” است. نه “بلندتر، خوابیده، سازگارتر”. در بازی کریکت به ندرت شاهد شاهکارهای برجسته فیزیکی هستیم. در کریکت هیچ حرکت خارق العادهی وجود ندارد. بنابراین این ورزش نه محبوب است و نه به المپیک راه یافته است.
اما کریکت چرا در افغانستان ملی نیست؟
ورزشی ملی آن است که ورزشکاران و هیئت مدیریتی، کادر فنی، سازمان و بودجه و … آن رشته برمبنای تواناییها، شایستگی، عدالت اجتماعی و وحدت ملی میان اقوام و گروههای یک کشور انتخاب شود. به عبارتی، یک قوم نمی تواند در داخل کشور با استفاده از قدرت و امکانات دست داشته یک سازمان و رشته ورزشی را تأسیس کند و نام آن را ملی بگذارد.
کریکت افغانستان هرچند که ورزش اول افغانستان نیست، اما در عین حال هیچ یک از ملاکهایی که آن را ملی بسازد و ملی باشد، وجود ندارد.
در بیست سال گذشته متأسفانه گرایشات قومی در تمامی زمینه ها به شمول ورزش در کشور وجود داشت. در حالی که در هیچ جای دنیا در زمینه ورزش حداقل آن تعصب و پارتی بازی های قومی و قبیلوی وجود ندارد، اما در افغانستان این مشکل وجود داشت که از کریکت به جای یک تیم ملی یک تیم قومی ساخت که در ذیل به نکات مهم اشاره میکنیم.
اول- نکته مهم در زمینه کریکت افغانستان، عدم توجه و ایجاد زیرساخت ها و گسترش این ورزش در سطح ملی است که به توازن قومی و ملیتهای ساکن صورت نه گرفته است. در طول بیست سال گذشته به جز در مناطق شرق و جنوب شرقی که عمدتأ یک قوم ساکن است، در بقیه مناطق هیچ کاری در زمینه معرفی و ملی سازی این ورزش حتی به صورت ابتدایی صورت نگرفته است. وگرنه تفاوت میان یک انسانی که در شمال افغانستان زندگی میکند با انسانی که در شرق، چه میتواند باشد؟ وقتی یک آدم از جلال آباد بتواند کریکت بازی کند، چرا یک نفر از غور نتواند؟
دوم- انتخاب و گزینش بازیکنان در تیم کریکت افغانستان کاملا یک دست قومی است. در جمع بازیکنان کریکت افغانستان همگی از یک قوم بوده و جغرافیایی مشخص. برفرض که این انتخاب و یک دست سازی در زمینه انتخاب بازیکنان براساس تواناییها و شایستگی آنان بوده است، آیا در کادر اداری و مدیریتی لازم نبود که از اقوام دیگر برای همگرایی و ملی سازی این ورزش افرادی انتخاب میشدند.
سوم- متأسفانه در بیست گذشته در زمینه تخصیص بودجه برای فدراسیونها و رشته های ورزشی بیعدالتی را شاهد بوده ایم. برای نمونه در سال ۱۳۹۸ حکومت سابق سالانه چهار و نیم میلیون دالر به بورد کرکت افغانستان داده بود، در حالی که به ۵۴ فدراسیون دیگر، که بیشتر شان رشته هایی جهانی والمپیکی و به مراتب از نظر اهمیت و طرفدار بیشتر از کریکت بودند/ هستند، کمتر از بودجه بورد کریکت ( ۲۷۶ ) ملیون افغانی که معادل سه و نیم ملیون دالر میشود تخصیص داده بود. آیا با این رویکرد می شود کریکت را تیم ملی افغانستان گفت؟ تیم های ملی کشورها هیچ تفاوتی باهم ندارند، اما در افغانستان متأسفانه در تمامی زمینهها این لجن کاری وجود دارد.
در همان سال ۱۳۹۸ فدراسیون فوتبال افغانستان نزدیک به یک ملیون دالر بودجه داشت، که تنها ۳۸ ملیون افغانی آن از سوی ریاست تربیت بدنی پرداخت شده بود. در حالیکه ۵۰۰ هزار دالر آن از سوی فدراسیون جهانی فوتبال داده شده است. مسئولین فدراسیون فوتبال همان زمان گفتند که، با توجه به تشکیل اداری و اشتراک ورزشکاران در مسابقات مختلف خارجی، این بودجه برای آنان کافی نیست. همچنین این فدراسیون در ردههای مختلف سنی چندین تیم مردانه و زنانه داشت که تنها در تیم ملی دختران، ورزشکاران ماهانه صد دالر معاش میگرفتند. در حالی که ورزشکاران تیم ملی پسران اصلا معاش ماهانه نداشتند. اما ورزشکاران تیم کریکت، هرکدام دارای معاش چند صد دالری بودند.
در سال ۱۳۹۹ اما این رفتار یک جانبه و متعصبانه به اوج آن رسید. بودجه اداره کریکت بورد افغانستان در آن سال به هفت ملیون دالر رسید که تقریباً دو برابر بودجه بیش از پنجاه رشته ورزشی دیگر افغانستان بود. همچنین گفته شده بود که کریکت بورد در سالهای اخیر دوران جمهوریت برای بیش از هشتاد ورزشکار ماهانه از ۳۰۰ تا ۳۰۰۰ دالر معاش میداده، در حالیکه ورزشکاران سایر رشته ها، پول برای لباس نداشته اند.
با این وجود روز گذشته تیم کریکت به اصطلاح افغانستان تیم ملی پاکستان را شکست داد. بسیاری ها فارغ از گرایشات قومی و مذهبی و حزبی از این برد ابرازی خوشحالی کردند. اما برای من با توجه به دلایل فوق این برد هیچ ارزش ملی ندارد. تا زمانیکه تفاوتهای متعصبانه و افتراقات سلیقوی در سطح ورزش افغانستان اصلاح نشود و برای ملی گرایی ورزش تلاش نشود، این بردها ارزش خوشحالی و خندیدن را ندارد.