برگردان : حسیب الله ولی زاده
در مقاله پیشین آیت موسوم به آیت الرجم را که در کتاب های سنت روایت شده است و گفته می شود این آیت در قرآن وجود داشته و بعدا تلاوت آن منسوح شده و حکم آن باقی است، را مورد بررسی قرار دادیم. متن این آیت قرار ذیل است: « الشیخ و الشیخة إذا زنیا فأرجموهما البتة » « زمانی که مرد متأهل و زن متأهل مرتکب زنا شدند، حتما آنها را سنگسار کنید» در روایات دیگر با حذف یا زیادت برخی واژه ها این آیت نقل شده است. در همان مقاله، بنابر دلایل بسیاری بیان نمودیم که امکان ندارد این آیت، آیت قرآن باشد. نکته های دیگری نیز در این مورد وجود دارد که در اینجا آن را بیان خواهیم کرد؛ نکته های از این قبیل : مراد از آیت از منظر عمر بن الخطاب و دیگران چیست؟ آیا در تورات آیتی بنام آیت الرجم وجود دارد؟ چقدر میان آیت الرجم تورات و آیت موسوم به آیت الرجم در قرآن مطابقت وجود دارد؟
مراد از آیت الرجم چیست؟
شاید آیت خواندن آیت الرجم از سوی عمر و دیگران از روی مبالغه در تشبیه احکامی که پیامبر فرموده با احکام قرآنی باشد به دلیل این که پیروی از احکام هر کدام از سنت صحیح و قرآن واجب است.
اسلوب مبالغه در نسبت دادن هر حکم شرعی به کتاب خدا در سخنان عمر بن الخطاب متداول است. ابن دحیة در کتابش « وهج الجمر في تحریم الخمر» بیان می کند که عمر گفت: قصد کردم در قرآن بنویسم که پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم در حد شراب هشتاد تازیانه زد.
اگر مقصود عمر واقعا آیت به معنای متداول آن در قرن های بعدی می بود، در کنار نوشتن این آیت باید بسیاری از روایان آن را حفظ می کردند. صحابیان احادیث متواتر را حفظ نمودند و احادیث آحاد نیز در میان آنها به شهرت رسید؛ احادیثی که همچون قرآن با تلاوت آن عبادت صورت نمی گیرد. بنابرین لازم بود تا صحابیان آیتی را – اگر واقعا چنین آیتی وجود می داشت – که با تلاوت آن عبادت صورت می گیرد و حفظ می شد، آن را به گونه تواتر لفظی و معنوی نقل نمایند.
شاید منظور عمر از آیت، حکم شرعی، نه آیت قرآنی معروف نزد قاریان باشد. در قرآن کریم آیات به معنای احکام شرعی به کار رفته است.(۱) یا چنانچه قاضی عیاض می گوید: مراد از بما انزل الله وحی و شریعتی است که خداوند آنرا برای پیامبرش فرستاده است.(۲)
مراد از آیت الرجم از منظر ابن رشد چیست؟
ابن رشد در مورد آیت الرجم و این که این مقوله آیت است یا نه، می گوید: علما در مورد این مقوله « الشیخ و الشیخة اذا زنیا فارجموهما البتة » اختلاف کرده اند. برخی ها گفته اند: از ظاهر سخن عمر دانسته می شود که این مقوله قرآن بوده و سپس لفظ آن نسخ شده و حکم آن باقیست. برخی دیگر گفته اند: این مقوله آیت قرآن نبوده است، بلکه به پیامبر صلی الله علیه و سلم وحی شده است و به اساس اینکه وحی است – نه قرآن – تلاوت می شد.
این نظررا ما اختیار می کنیم؛ چرا که اگر این مقوله آیت قرآن باشد از دو حالت بیرون نیست؛ یا محکم است یا منسوخ. درست نیست که محکم باشد چه اگر محکم باشد باید در قرآن کریم وجود داشته باشد و نباید حذف گردد. زیرا خداوند قرآن را حفظ کرده است. خداوند می فرماید: «إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ» «ما خود اين قرآن را نازل كرديم و خود حتما حافظ آن هستيم» [سوره حجرات، آیت ۹]
هم چنان به دو دلیل درست نیست که این متن منسوخ باشد:
یک : عمل به حکم آن واجب است. دو : حضرت عمر خواست آن را در قرآن بنویسد. بعید است حضرت عمر بخواهد در قرآن آنچه را که از قرآن نیست بنویسد.
زمانی که این مقوله محکم و منسوخ نیست پس به همین اساس قرآن نمی باشد. این مقوله وحی ای بوده که خداوند به منظور بیان مجمل قرآن آن را برای پیامبرش فرستاده است. عمر بن الخطاب می خواست، آن را در گوشه یی از قرآن به اساس اینکه وحی و بیان مجمل قرآن است، بنویسد. بعدا عمر این کار را عملی نکرد تا مبدا نادانی گمان کند که این مقوله از جمله قرآن است.(۳)
آیت الرجم در تورات
به اساس سخن ابن رشد، آیت الرجم وحی بوده و از جمله قرآن به شمار نمی رود. بناء لازم است سراغ آیت موسوم به آیت الرجم را در شریعت امت های پیشین بگیریم. این مقوله زیر عنوان« آیت الرجم» در تورات وارد گردیده است و هم چنان در سنت پیامبر به همین نام نامیده شده است. در حدیثی چنین روایت شده است :
ابن عمر روایت می کند : یهودی ها نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدند و بیان نمودند که مرد و زنی یهودی مرتکب عمل زنا گردیده اند. پیامبر صلی الله علیه و سلم از آنها پرسید: حکم زنا در تورات چیست؟ آنها در پاسخ گفتند: مرتکبین این عمل را در ملاء عام رسوا می کنیم و شلاق می زنیم. عبدالله بن سلام گفت : دروغ می گویید. حکم این عمل در تورات سنگسار است. تورات را آوردند و باز کردند. یکی از آنها دست خودش را بر آیت الرجم گذاشت و ما قبل و ما بعد آن را خواند. عبدالله بن سلام به او گفت : دست ات را بردار. دست اش را برداشت و در همان جا آیت الرجم وجود داشت. گفتند: ای محمد، عبدالله بن سلام راست می گوید در تورات آیت الرجم وجود دارد. پیامبر صلی الله علیه و سلم دستور داد و هر دوی آنها سنگسار شدند. عبدالله گفت : مرد را دیدم که خود را سپر زن ساخته بود تا سنگ به وی نرسد.(۴)
در این روایت از موجودیت آیت الرجم در تورات سخن گفته می شود. پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز زمانی که خواستار قضاوت وی گردیدند، به همین اساس میان آنها حکم نمود. حالا پرسش این است: آیا رابطه یی میان آیت الرجم تورات و آیت الرجم قرآن وجود دارد؟ آیا مراد از آیت الرجم قرآن به اساس حکم به شریعت امت های پیشین – تا زمانی که نسخ نشده و یا عمل به آن ترک نشده باشد- همان آیت تورات است؟ به ویژه متن آیت الرجم تورات در تمام روایاتی که وارد شده ذکر نشده است، بلکه فقط آیت الرجمی که ادعا می شود در قرآن وجود دارد ذکر شده است. هم چنان اسلام ناسخ برخی احکام موجود در شریعت امت های پیشین است. سنگسار مجازات ثابت در شریعت یهود می باشد. یهودی ها همسایه های مسلمانان در مدینه منوره و شهروندان دولت پیامبر بودند. این مجازات تا زمان نسخ آن در اسلام توسط حدودی که در قرآن وجود دارد، تطبیق می گردید. در اینجا بیان و مناقشه چند نکته مهم است:
آیت الرجم در تراث یهود
آیت الرجم در تورات نیز وارد گردیده است. زمانی که بررسی کردیم پی بردیم که متن آیت الرجم تورات با آنچه در کتاب های حدیث بنام آیت الرجم از صحابه کرام نقل شده است، همخوانی و مطابقت دارد. طبری در تفسیر خود این اثر را این گونه نقل کرده است:
به اساس قضاوت حیی بن اخطب خون بهای نضیری [ فردی از قبیله بنی نضیر] دو چند خون بهای قرظی [فردی از قبیله بنی قریطه] بود. این حکم از این رو بود که حیی بن اخطب خود از بنی نضیر بود و به همین اساس خون بهای هم قبیله خودش را دوچند خون بهای دیگران قرار داده بود. خداوند به پیامبر صلی الله علیه و سلم خبر داد که حکم تورات در این مورد چنین است: «وَكَتَبۡنَا عَلَيۡهِمۡ فِيهَآ أَنَّ ٱلنَّفۡسَ بِٱلنَّفۡسِ وَٱلۡعَيۡنَ بِٱلۡعَيۡنِ وَٱلۡأَنفَ بِٱلۡأَنفِ وَٱلۡأُذُنَ بِٱلۡأُذُنِ وَٱلسِّنَّ بِٱلسِّنِّ وَٱلۡجُرُوحَ قِصَاصٞۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِۦ فَهُوَ كَفَّارَةٞ لَّهُۥۚ وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّـٰلِمُونَ» «در كتاب تورات براى يهوديان نوشتيم كه نفس را در مقابل نفس قصاص كنند و چشم به چشم و بينى به بينى و گوش به گوش و دندان به دندان و هر زخمى را قصاصى هست و هر كه گذشت كند كفّارۀ گناهان او به حساب مى آيد و هر كه به غير آنچه خداوند نازل فرمود حكم كند، از جملۀ ستمگران خواهد بود»
راوی می گوید : زمانی که بنی قریظه این فیصله را دیدند راضی نشدند و گفتند: این قضیه را به محمد پیشکش می کنیم. خداوند در مورد داوری و عدم داوری میان آنها برای پیامبر اختیار داده می فرماید: «فَإِن جَآءُوكَ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُمۡ أَوۡ أَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡۖ وَإِن تُعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيۡـٔٗاۖ وَإِنۡ حَكَمۡتَ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ وَكَيۡفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ ٱلتَّوۡرَىٰةُ فِيهَا حُكۡمُ ٱللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوۡنَ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَـٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ »« پس اگر [براى داورى] نزد توآمدند، یا میانشان داورى کن یا [اگر مصلحت نبود] از آنان روى بگردان و اگر از آنان روى بگردانى، هرگز هیچ زیانى به تو نخواهند رسانید و اگر داورى کردی پس به دادگری میانشان داورى کن؛ زیرا خدا دادگران را دوست دارد. چگونه تو را داور قرار مىدهند با آنکه تورات که حکم خدا در آن است نزد آنهاست، آنگاه بعد از آنکه [تو موافق تورات حکم کردى] روى مىگردانند و آنان [درواقع] مؤمن نیستند»
زمانی که مرد صاحب رسوخی با زن فرومایه یی زنا می کرد ، زن را سنگسار می کردند و روی مرد را سیاه نموده و او را وارونه بر شتر سوار می نمودند. زمانی که زن صاحب رسوخی با مرد فرومایه یی زنا می کرد، مرد سنگسار می کردند و روی زن را سیاه نموده و او را وارونه بر شتر سوار می نمودند. آنها به منظور قضاوت در این مورد به نزد پیامبر رفتند و آنحضرت هر دو را سنگسار نمود.
راوی می گوید: پیامبر از آنها پرسید: دانا ترین شما به احکام تورات کیست؟ گفتند: فلان آدم یک چشم . کسی را فرستاد، او را آورد. پیامبر گفت : شما دانا ترین آنها به احکام تورات هستید؟ یهودی گفت: یهود چنین گمان می نمایند. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: تو را به خدا و به توراتی که به موسی در طور سینا نازل کرده است سوگند می دهم، مجازات زناکاران در تورات چیست؟ گفت : ای ابا القاسم، زن فرومایه را سنگسار می کنند و مرد صاحب رسوخ را واژگونه بر شتر سوار می نمایند و روی او را سیاه می کنند و زمانی که مرد فرومایه با زن صاحب رسوخی زنا کند او را سنگسار می کنند و چهره زن را سیاه نموده و او را واژگونه بر شتر سوار می نمایند. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: تو را به خدا و به توراتی که خدا به موسی در طور سینا نازل کرده است سوگند می دهم، مجازات زناکاران در تورات چیست؟ او مبهم گویی می کرد و پیامبر صلی الله علیه و سلم هم چنان او را به خدا و توراتی که خدا به موسی در روز طور سینا نازل کرده است سوگند می داد تا این که گفت : ای ابا القاسم، این مجازات زناکاران در تورات است : « الشیخ و الشیخة إذا زنیا فأرجموهما البتة » « زمانی که مرد متأهل و زن متأهل مرتکب زنا شدند، حتما آنها را سنگسار کنید». پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: همین گونه است. آنها را ببرید و سنگسار نمایید. عبدالله گفت: من در میان کسانی بودم که آنها را سنگسار کردند. مرد خود را سپر قرار می داد تا سنگ به زن اصابت نکند.(۵)
ابوهریره در حدیث «رجم یهودیین» آیت الرجمی را که در نزد یهود، آن را خوانده اند، را روایت کرده می گوید: آیت الرجم قرار ذیل است: زمانی که مرد و زن متأهل مرتکب زنا گردیدند و شاهدان شهادت دادند سنگسار می شوند و اگر زن حامله بود انتظار می کشد تا وضع حمل نماید.(۶)
کسی که در آیت الرجم تورات به اساس اثر موجود در تفسیر طبری و روایت ابوهریره دقت نماید درمی یابد که این روایات با روایاتی که زیر نام آیت الرجم از صحابه نقل می گردد بسیار نزدیک است و حتا با روایت عمر بن الخطاب مطابقت دارد.
اطلاعات صحابه در مورد کتاب های یهود
سخن بالا بعید به نظر نمی رسد. آیت الرجم از عمر بن الخطاب روایت شده است و روشن است که عمر و برخی صحابیان به کتاب های اهل کتاب و به ویژه تورات سر می زدند. جابر بن عبدالله روایت می کند که : عمر کتابی را که از برخی کتاب های اهل کتاب به دسترس اش قرار گرفته بود نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آورد. گفت : به دسترس من کتاب خوبی از کتاب های اهل کتاب رسیده است. روای می گوید: پیامبر خشمگین شد و گفت : پسر خطاب آیا در آن سرگشته و حیران می گردید؟ سوگند به ذاتی که جان من به دست اوست. من سخن واضح و روشنی را آورده ام. از آنها چیزی را نبپرسید. حق را می گویند آنها را تکذیب می نمایید و یا باطل را بیان می کنند آنها را تصدیق می کنید. سوگند به ذاتی که جان من به دست اوست اگر موسی امروز زنده می بود چاره یی جز پیروی از من نداشت.(۷)
از عطا بن یسار روایت است که : یهودی ها نزد مسلمانان می آمدند و صحبت می کردند، مسلمانان آنها را تحسین می نمودند – یا گفت – سخنان آنها را می پسندیدند. این موضوع را به پیامبر صلی الله علیه و سلم بازگو کردند فرمود: آنها را تصدیق و تکذیب نکنید. بلکه بگویید: « قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِـۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ»« [اي مؤمنان] بگویید: ما به خدا و آنچه به سوى ما فرو فرستاده شده (قرآن) و آنچه به سوى ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (نوادگانِ یعقوب) فرو فرستاده شد و آنچه به موسى و عیسى داده شد و آنچه به پیامبران[دیگر] از جانب پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم و میان هیچ یک از آنان فرقى نمىگذاریم در حالى که ما فرمانبرداران او هستیم» [سوره بقره، آیت ۱۳۶] ۸
عمر بن الخطاب به کعب الاحبار که از مقربان وی بود می گوید: اگر می دانید که این تورات موجود، همان توراتی است که خداوند آن را برای موسی بن عمران علیه السلام نازل کرده است، آن صبح و شام بخوانید. (۹)
اگر آیت الرجم تورات همان متن موسوم به آیت الرجم در اسلام باشد، بعید به نظر نمی رسد که مراد از آیت الرجم به حکم این که این متن، متن تحریف ناشده است، همان آیت الرجم تورات باشد. از همین رو، پیامبر در قضیه زنای یهودی به اساس آن حکم نمود. هم چنان که در قرآن کریم آیاتی مطابق و همانند آیات کتاب های آسمانی پیشین وجود دارد. برخی این آیات قرار ذیل اند:
« بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ إِنَّ هَٰذَا لَفِي ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ صُحُفِ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ » « بلکه زندگى دنیا را برمىگزینید. در حالى که، آخرت بهتر و پایدارتر است. البته این گفتار قطعاً در کتابهاى آسمانى پیشین [نیز] هست [از جمله؛ در] کتابهاى ابراهیم و موسى» [سوره اعلی، آیات ۱۶ – ۱۹ ]
« أَمۡ لَمۡ يُنَبَّأۡ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ وَإِبۡرَٰهِيمَ ٱلَّذِي وَفَّىٰٓ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ وَأَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ وَأَنَّ سَعۡيَهُۥ سَوۡفَ يُرَىٰ « آیا به وسیله آنچه که در صحیفههاى موسى است خبر داده نشده است؟ و [یا به وسیله آنچه در صحیفۀ] ابراهیم، همان کسى که کاملاً [به عهدهایش] وفا نمود [خبر داده نشده است]؟ به اینکه هیچ باربردارى، بار [گناه] دیگرى را برنمىدارد. و به اینکه براى انسان جز [در برابر] آنچه [خودش] تلاش کرده [پاداشى] نیست. و به اینکه [نتیجۀ] تلاش او به زودى دیده میشود» [سوره نجم آیات ۳۶ – ۴۰ ]
آیات دیگری نیز وجود دارد. این ها آیاتی اند که در کتاب های پیشین نیز وجود داشته اند و قرآن کریم نیز همچون وحی صحیح آن ها را تایید می کند.
اسلام نیامده است، تا تمام احکام موجود در کتاب های آسمانی سابق را لغو نماید، بلکه اسلام شریعت های دیگر را تکمیل می کند و سختی های موجود در آن را با آسانی مبدل می نماید. حرف ما در مورد سنگسار همین است. اگر خدا بخواهد در مقاله پیش رو موضوع سنگسار ازمنظر تورات را بررسی می کنیم، تا بدانیم اسلام تا چه اندازه در این باب با یهودیت اتفاق و اختلاف دارد؟
پاورقی :
۱- نگاه کن: الناسخ والمنسوخ بين الإثبات والنفي، دكتور عبد المتعال الجبري ۴۵-۴۷ با تصرف زیاد.
۲- نگاه کن: صحيح مسلم بشرح القاضي عياض المسمى إكمال المعلم بفوائد مسلم (۵/۵۰۸).
۳- نگاه کن: البيان والتحصيل، ابن رشد (۱۸/۲۱۷،۲۱۶). با تصرف.
۴- این روایت را أحمد (۴۵۲۹) والبخاري (۳۶۳۵) ومسلم (۱۶۹۹) والبيهقي در الكبرى (۱۷۰۱۲) والصغرى (۳۲۶۹) والترمذي (۱۴۳۶) وابن حبان (۴۴۳۴) وأبو داود (۴۴۴۶) از ابن عمر رضي الله عنهما روایت کرده اند.
۵- نگاه کن: تفسير الطبري، به تحقيق شاكر الأثر .
۶- نگاه کن: فتح الباري، ابن حجر (۱۲/۱۶۹) والإلمام بشرح عمدة الأحكام، إسماعيل الأنصاري (۲/۱۲۳) والبحر المحيط الثجاج في شرح صحيح الإمام مسلم بن الحجاج، ابن موسى الإتيوبي الولوي (۲۹/۵۴۱) وكوثر الدراري في كشف خبايا صحيح البخاري، جكني الشنقيطي (۱۲/۳۲) وشرح الزرقاني على الموطأ (۴/۲۱۸) وعون المعبود وحاشية ابن القيم على سنن أبي داود، شرف الحق الصديقي العظيم آبادي (۱۲/۸۶).
۷- این روایت را أحمد روایت کرده است (۱۵۱۵۶) محققان مسند آن را ضعیف دانسته اند. (۲۳/۳۴۹) هم چنان البيهقي در الشعب (۱۷۷) والبغوي در شرح السنة (۱۲۶) وابن عبد البر در جامع بيان العلم وفضله (۱۴۹۷) نیز روایت کرده اند. الألباني در إرواء الغليل (۱۵۸۹ (۶/۳۴). سند آن را نیکو دانسته است.
۸- ابن أبي شيبة في مصنف این روایت را روایت کرده است (۲۶۹۵۰).
۹- ابن عبد البر جامع بيان العلم وفضله این روایت را ذکر کرده است(۱۴۹۹).