شیخ محمد خالد حنفی، وزیر امر بالمعروف طالبان، در نشستی در غور، در ستایش ملا هبتالله رهبر این گروه گفته است که او «قبلهگاه یک استشهادی» است.
طالبان از افراد انتحاری با لقب «استشهادی» یاد میکنند.
حملات انتحاری، یکی از تاکتیک های تروریستی به قصد ایجاد ترس و رعب در میان مردم یک کشور است. این تاکتیک، دو دهه سابقه در افغانستان دارد.
اولین عملیات انتحاری در افغانستان، حمله تروریستی دو تروریست عربتبار به جان شهید احمدشاه مسعود، قهرمان ملی کشور، بود که در ۹ سپتمبر سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاد.
با لشکرکشی آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، طالبان از این تاکتیک در عملیاتهای نظامی خود در بیست سال گذشته علیه آمریکا و حکومت پیشین به صورت گسترده استفاده کردند.
یکی از قربانیان اصلی حملات انتحاری طالبان در بیست سال گذشته، شهروندان عادی و غیرنظامی افغانستان بود. یک نمونهاش، حمله انتحاری در چهارراه زنبق است که در اثر آن بیشتر از ۵۰۰ نفر کشته و زخمی شدند.
افزون براین، در بیست سال گذشته از مکتب و مسجد شروع تا بیمارستان و مراسمهای عروسی و جنازه مورد حمله انتحاری قرار گرفتند که در اثر آنها هزاران شهروند بیگناه کشور جان باختند، هزاران زن بیوه و هزاران کودک یتیم شدند.
بنابراین، داشتن رابطه پدری با یک انتحاری نه تنها افتخار نیست، بلکه طالبان باید این را بدانند که مردم افغانستان آن انتحارها و انفجارها را به چشم جنایاتی میبینند که باید طراحان آنها روزی مورد بازپرس قرار گرفته و محاکمه شوند.
اینکه در حال حاضر طالبان در قدرتاند و کسی نمیتواند صدای دادخواهی خود را بلند کند، معنایش این نیست که مردم آن جنایات را فراموش کردهاند. این سکوت، نشانه استیلای استبداد است. مردم میدانند که اگر امروز صدا بلند کنند به وحشیانهترین صورتِ ممکن صدای شان را خفه خواهند کرد.
اما این سکوت و بیصدایی دیری نخواهد پایید و روزی مردم جرئت خواهند کرد که فریاد دادخواهی بلند کنند و خواهان مجازات جنایتکاران شوند.
طالبان اگر اندک هوش و بصیرت میداشتند، در نخستین روزهای به قدرترسیدنِ خود باید از جنایاتی که انجام داده بودند و از انتحار و انفجاری که مرتکب شده بودند، معذرتخواهی کرده و اظهار پشیمانی میکردند.
این معذرتخواهی و اظهار پشیمانی باعث میشد که مردم آنها را بخشیده و باور کنند که تغییر کردهاند.
در داستان مواجهه بودا با آنگولیمالا، این تروریست تا هنگامی که در محضر عام به جنایات خود اعتراف نکرده و اظهار پشیمانی نمیکند، مورد اعتماد قرار نمیگیرد. پس از اعتراف و طلبپوزش است که مردم باور میکنند که آنگولیمالا به یک خشونتپرهیز مبدل گردیده و به این طریق مورد اعتماد شان قرار میگیرد.
متاسفانه طوری که دیده میشود طالبان نه تنها جنایات گذشته شان را تقبیح نمیکنند، بلکه داشتن نسبت خانوادگی با یک انتحاری را افتخار هم میدانند. این باعث میشود که مردم افغانستان بیشتر از پیش احساس قربانیشدن کنند. این در واقع نمکپاشیدن بر زخم مردم است.