قرآن‌سوزی؛ استیلای مجدد فاشیسم در غرب

دسته: تحلیل
نویسنده: تحریریه روایت
1402/04/11
3:02 ب.ظ
بازدید: 1

فردی سلوان مومیکا در پایتخت سوئد، با اجازه پولیس آن کشور، در مقابل دروازه مسجد اصلی شهر، قرآن عظیم‌الشان را پاره کرده و به آتش کشید.

آن‌چه که در سوئد اتفاق افتاد، رویداد توهین‌آمیزی است که باعث برانگیختن خشم میلیون‌ها مسلمان در سراسر جهان گردیده است.

این رویداد آن‌چه را که به نمایش می‌گذارد، استیلای مجدد فاشیسم در غرب است.

فاشیسم، ایدیولوژی سیاسی است که مهم‌ترین عناصرش را اعتقاد به برتری نژادی، خشونت‌طلبی، بیگانه‌ستیزی، مخالفت با روشنفکران، غیریت‌سازی مفرط و امثال آن تشکیل می‌دهد.

دو حکومت فاشیستی معروف تاریخ، یکی حکومت موسولینی در ایتالیا و دیگرش نازیسم هیتلری در آلمان بودند.

اگرچه حکومت‌های فاشیستی در جنگ دوم جهانی شکست خوردند و بساط شان در غرب برچیده شد، اما گروه‌های فاشیستی پس از پایان جنگ، طی چندین موج، دوباره ظهور کرده و در سال‌های اخیر به جریانِ غالب در غرب مبدل گردیده است.

فاشیست‌های امروزی را همان جناح‌هایی تشکیل می‌دهند که از آن‌ها به نام «راست افراطی» یاد می‌شود. راست افراطی در غرب به جناح‌هایی گفته می‌شود که به مسلمان‌ستیزی، مهاجرستیزی، زن‌ستیزی، خشونت‌طلبی و داشتن عقاید نژادپرستانه و ملهم از تیوری‌توطئه شهره‌اند. جناح‌های راست افراطی در غرب، شناخته شده‌اند: هواداران ترامپ در آمریکا، طرفداران برگزیت در بریتانیا، جبهه ملی به رهبری مارین لوپن در فرانسه، جناح اوکتور اوربان در مجارستان، حزب آزادی در اتریش….

این گروه‌ها را در واقع به نحوی می‌توان نئوفاشیست نیز نامید.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این گروه، مهاجرستیزی و مسلمان‌ستیزی است. در واقع «مهاجرستیزی» و «مسلمان‌ستیزی» بخشی از ایدیولوژی جناح‌های راستِ افراطی در غرب را تشکیل می‌دهد. آن‌ها ده‌ها تیوری توطئه ساخته و پرداخته‌اند که یکی از آن‌ها تیوری توطئه «جانشینی عظیم» است. ژان راسپای و رنه کامو، نویسندگان فرانسوی، می‌گویند غرب به دلیل افزایش مهاجرت غیراروپاییان در حالِ اضمحلال است و تلاش جریان دارد که توازن جمعیت را در اروپا به زیانِ مسیحیان برهم بزنند. رسانه‌های وابسته به راستِ افراطی نیز با تعریفِ مجدد از «امنیت»، عنصر تبارگرایی را وارد این مفهوم کرده و می‌گویند امنیت عبارت از حفاظت افراد و مجموعه‌ها، به ویژه ملت و نژاد، از اختلاط با بیگانگان است. آن‌ها نه تنها مهاجران و مسلمانان را به این معنا مخلِ امنیت معرفی می‌کنند، بلکه عامل جرم و جنایت نیز می‌خوانند و بیگانه‌گان را اصلی‌ترین منبع ناامنی تبلیغ می‌نمایند.

همچنین بخوانید: چرا هر گزارشی را ذبیح‌الله مجاهد تکذیب می‌کند؟

در حالی که از اروپایی که در قرنِ بیستم با سیاست‌های بیگانه‌ستیزانه و نژادپرستانه‌ی نازی‌ها شاهد هولناک‌ترین جنایتِ همه‌ی اعصار علیه یهودیان، کولی‌ها و اسلاوها بودند توقع می‌رفت که به سیاست‌های مسلمان‌ستیزی و مهاجرستیزانه‌ی راست افراطی تن ندهند، اما همان‌طوری که «کاس موده» نویسنده کتاب راست افراطی امروز می‌نویسد متاسفانه گفتمانِ غالب حتا در میان احزابِ جریان اصلی در آن قاره گفتمان راست افراطی و مهاجرت‌ستیزی است. دیگر امروزه تمایزی میان نئوفاشیست‌ها و احزاب جریان اصلی در قسمت اسلام‌ستیزی و مهاجرت‌ستیزی در اروپا باقی نمانده است و به همین دلیل است که امروزه حتا حکومت سوئد اجازه می‌دهد که یک نئوفاشیست قرآن را به آتش بکشاند.

رویداد قرآن‌سوزی در سوئد نشان داد که فاشیسم دوباره در اروپا به جریان غالب تبدیل شده است. این فاشیسم تهدید جدی برای جریان لیبرال دموکراسی در اروپا است.

باری فوکویاما پیش‌بینی کرده بود که با پیروزی لیبرال دموکراسی در غرب تاریخ به پایان رسیده است، اما طوری دیده می‌شود تاریخ نه، بلکه عمر لیبرال دموکراسی در غرب به پایان خود نزدیک شده و دوباره این فاشیسم است که بر اروپا مسلط می‌شود.

نوشته های مرتبط :