قرار بود در پایگاه تحلیلی – خبری روایت، شماری از چهرههایی را معرفی کنیم که منتقد قومگراییاند و نقد خودی میکنند.
پیشتر دکتر صادق ناشناس را معرفی کرده بودیم، امروز اما نوبت دکتر امین احمدی است.
آقای احمدی، متولد سال ۱۳۴۲در منطقه ی باغچار ولسوالی ارزگان خاص از توابع ولایت ارزگان است. او از طایفه دای چوپان قوم هزاره بوده و تحصیلات عالی خود را در ایران به پایان رسانده و سالها در دانشگاههای افغانستان تدریس کرده است.
از او در محافل اکادمیک به عنوان پژوهشگر، مترجم و حقوقدان نام برده میشود.
یکی از فعالیتهای او در شبکههای اجتماعی که توجه مرا جلب کرده است، نقدش بر افکار قومگرایانهی موجود در میان شماری از جوانان قومِ هزاره است.
متاسفانه تعدادی از برادران هزارهی ما به دلیل وضعیت تاریخی ویژهای که این قوم در افغانستان و همواره به دلایل مذهبی و تباری از سوی حکومتها سرکوب، حذف و طرد شدهاند، به هر موضوعی در کشور از منظر قومیت مینگرند و هر بحثی را با برچسپهای قومی آغاز میکنند. شرایط سرکوب و تجربهی زیسته این قوم باعث گردیده است که تعدادی از جوانان این قوم به اکثریت اقوام افغانستان نگاه امنیتی داشته و اکثراَ با اقوام در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی درگیر شوند.
محمد امین محمدی که خود از بازماندگان سرکوب قومی در ارزگان است، اما منتقد چنین نگرش و مواجههای است. او به این میاندیشد که آیا در هزارهها ظرفیتی برای فراتررفتن از ناسیونالیسم قومی وجود دارد یا خیر.
آقای امین احمدی در مطلبی که در فیسبوک خود زیر عنوان «ظرفیت هزارهها: فراتر رفتن از ناسیونالیسم قومی» نوشته است به جوانان هزاره یادآوری میکند که: « البته این نوع از ناسیونالیزم برای مردمی که شدیدا در معرض حذف و تبعیض بوده است، نوعی خود آگاهی جمعی ایجاد میکند و باعث بسیج و انسجام اجتماعی میشود، اما ماندن و در جا زدن در آن به تدریج موجب فرسایش، انحطاط فکری و سیاسی میشود. چون ظرفیت اخلاقی، فکری و سیاسی این گفتمان محدود است و از جمله غیریت سازیهای غیر لازم به بار میآورد، از داشتن نگاه علمی و منصفانه محروم میکند، موجب نگاه ایدئولوژیک به تاریخ و فرهنگ میشود و سرمایههای معنوی و فکری آنان را در حد قوم و قبیله تقلیل میدهد و در نهایت چیزی فراتر از نزاع قبیلهای و خونی به بار نمیآورد.»
او با اشاره به رشد سواد و تحصیل در میان هزارهها این ظرفیت را در وجود آنان میبیند که ضمن حفظ قومیت به عنوان بخشی از هویت، از ناسیونالیسم قومی فراتر بروند.
آقای امین احمدی همچنان به تازهگی طی یادداشت دیگری زیر عنوان «چگونه و با چه ابزاری میتوان از عزت و احترام خود دفاع کرد؟» با قومیسازی و نژادیسازی مباحث مخالفت کرده و راههای دیگری برای دفاع از «عزت و احترام خود» ارایه کرده است.
به باور آقای احمدی راه دفاع از «عزت و احترام خود» عبارتند از:
«۱) اعتماد به نفس جمعی و ایجاد ظرفیت فکری و اخلاقیای که افراد و گروههای اجتماعی هرچه بیشتر را در چارچوب اجتماع خود ادغام و متحد کند، یعنی از قدرت متحد کننده برخوردار باشد. بنابراین، به هر میزان که یک گروه اجتماعی هویت جمعی خود را محدود تعریف کند و یا براساس تعریف محدود از هویت خود، از اعطای فرصت برابر برای افراد در اجتماع خود امتناع ورزد، به همان میزان از ظرفیت خود کاسته و بر تعداد مخالفان خود میافزاید.
۲.) برچسپهای نژادی، مذهبی و تحقیر مخالفان ابزار دفاع از خود و عزت خویش نیستند. بلکه این گونه از ابزارها ظرفیت اخلاقی یک جامعه را نابود میکند و در میان انبوه بدخواهان، به وسیله انسانیتزدایی از خودشان تبدیل میگردد.
۳) دو قاعده ذیل میتوانند ما را در انتخاب رفتار مفید و موثر کمک کنند:
الف. نه تحقیر کنیم و نه تحقیر و ادبیات تبعیضی علیه خود را قبول کنیم. نقد زبان تحقیر و تبعیض رهاییبخش و الهامدهنده است.
ب. هر کس مسئول افکار و رفتار خویش است، نه قوم و طبقه اجتماعی او. لذا نباید در مقام دفاع از فکر خود و یا هر شخصی دیگر، قومیت و طبقه اجتماعی خود و یا آن شخص را، وسیله دفاع و یا حمله قرار دهیم.»
افکار و راهکارهایی را که در اینجا امین احمدی مطرح کرده است، نه تنها برای هزارهها بلکه برای همه اقوام مفید و سودمند است.
امیدوارم جوانان ما به جای تبعیت و دنبالهروی از تندروان و فاشیستان قومی، به افکار و نظریات چنین چهرهها توجه کنند. ما اگر میخواهیم در افغانستان به همزیستی مسالمتآمیز دست یابیم، هیچ راه حل دیگری جز تحمل همدیگر و برجستهسازی عناصر میانهرو به جای تندرو نداریم. تندروان باید منزوی گردند.