یکی از نامهایی که یادآوریاش مرا خیلی میترساند، نام «دوحه» است. دوحه، شهری است در سواحل خلیج فارس، و پایتخت کشور کوچک قطر است.
این شهر ساحلی، همان شهری است که چند سال قبل میزبان گفتگوهای آمریکا با طالبان بود. توافقاتی که در آن زمان در دوحه صورت گرفت، طالبان را دوباره بر مردم افغانستان مسلط کرد و تراژدیای را رقم زد که در اثر آن دستاوردهای بیست سالهی کشور از دست رفت، چندین میلیون نفر مجبور به مهاجرت گردیدند و کشور ما چند دهه به عقب برگشت.
وقتی نام دوحه را میشنوم، فروپاشی افغانستان و روز سقوط کابل یادم میآید که مردم از ترس طالبان به بال و چرخ هواپیماها خود را آویختند و در فرودگاه کابل، صحنههای آخرالزمانی را میشد مشاهده کرد.
در این روزها باری دیگر نام «دوحه» بر سر زبانها است و قرار است نشست دیگری در دوحه در بارهی افغانستان برای دو روز (۲۸ و ۲۹ دلو) برگزار گردد. این نشست، از سوی سازمان ملل برگزار میگردد و در آن نمایندگان ویژهی بیش از بیست کشور اشتراک میکنند. در این نشست از طالبان نیز دعوت شده است.
اگرچه مقاماتِ آمریکایی در این روزها حرفهای تند و تیزی علیه طالبان اظهار میکنند و طوری وانمود میکنند که غربیها در این نشست با طالبان اتمام حجت خواهند کرد، اما آیا اعتمادکردن به آمریکاییها خطا نیست؟
در گفتگوهای صلح دوحه نیز آمریکاییها همیشه شعار «حفاظت از دستاوردهای بیست ساله» و امثال آن را مطرح میکردند؛ اما بر خلاف شعارهای شان همه چیز را قمار زدند و افغانستان برای چند دهه به عقب برگرداندند.
تجربه حکم میکند که به اظهارات تند و تیز آمریکاییها دلخوش نکنیم و معاملات ننگین آنها را از ویتنام تا افغانستان به یاد بیاوریم و برای بدترین احتمالات نیز راه چارهی بسنجیم.
تجربهی مردم ما از سیاست آمریکا نشان میدهد که برای آنها موضوعات حقوق بشری و شیوهی حکمرانی طالبان اهمیت ندارد و اگر در این خصوص، اظهارات تندی هم میکنند، برای گرفتن امتیاز بیشتر در زمینهی سیاست خارجی است.
من تا جایی که آمریکا و طالبان را میشناسم، حدس میزنم این دو طرف روی دو نقطه به توافق دست خواهند یافت: فاصلهگیری طالبان از چین و همآهنگی با غرب، و عدم اظهار نظر آمریکاییها در بارهی شیوه حکومتداری طالبان.
من معتقدم که تراژدی دوحه این بار نیز تکرار خواهد شد و آمریکاییها زمینهی بهرسمیتشناسی طالبان را فراهم خواهند کرد.
اگر میخواهیم از تکرار تراژدی دوحه جلوگیری کنیم، باید به اظهارات تند و تیز و آمریکاییها اعتماد نکنیم و خود ما عملا با برگزاری اعتراضات مدنی و خیابانی در سراسر دنیا جلو بهرسمیتشناسی طالبان را بگیریم.
باید افکار عمومی دنیا را بسیج کرد که نگذارند یک معاملهی ننگینتر از قبل اتفاق بیفتد.
ما باید برای خود عاملیت قایل شویم.
اتکا به خارجیها پاشنهی آشیل ما است؛ یعنی تا هنگامی که برای خود عاملیت قایل نشویم، آمریکاییها و هر کشور دیگری با سرنوشت ما معامله خواهند کرد.
به گفتهی اقبال لاهوری:
خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش به دست خویش بنوشت
به آن ملت سروکاری ندارد
که دهقانش برای دیگران کشت