در یک فایل صوتی جدید منسوب به هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، هر نوع انتقاد عمومی از فرمانهای این گروه ممنوع شده است.
در این سخنرانی، به اعتراضها علیه سیاستهای طالبان اذعان شده و از نیروهای این گروه خواسته شده است جلو این مخالفتها را بگیرند.
ملا هبتالله تاکید کرده است که ایجاد اختلاف در این گروه، باعث فروپاشی نظام طالبان خواهد شد. او گفته است که موضوعات اختلافی در میان اعضای طالبان و ملاهای وفادار به این گروه مطرح خواهد شد اما آن را باید نادیده بگیرند.
رهبر طالبان گفته: «وقتی امارت [طالبان] حکمی را صادر میکند، هیچکسی نباید آن را نادیده بگیرد. اگر کسی با آن مخالفت میکند به او اجازه داده نشود.»
ملا هبتالله از اعضای طالبان خواست که درباره «جنبههای مثبت فرمانها و احکام امارت صحبت کنند اما به جنبههای منفی آن اشاره نکنند؛ زیرا دشمن از آن استفاده بد میکند.»
رهبر طالبان در این سخنرانی انتقاد علنی از سیاستهای طالبان را ممنوع کرد. او گفت: «اگر به امارت کدام اعتراضی دارید، کوشش کنید که در منبر عمومی عیبهای امارت را بیان نکنید.»
اختلافات میان سران طالبان از امروز نیست. از همان آغاز سلطه بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ اختلافاتی میان رهبری در قندهار و افراد سیاسی آنها در کابل وجود داشته است.
این اختلافها در میان سران بلندپایه طالبان بر سر تقسیم قدرت و منابع اقتصادی، ممنوعیت آموزش دختران و بحثهای دیگر حقوق بشری به میان آمده است.
هرچند همواره طالبان تلاش کردهاند تا با نادیده گرفتن شایعات در مورد اختلافات داخلی، خود را بهعنوان یکنهاد حکومتی یکپارچه و منسجم معرفی میکنند؛ اما واقعیت این را میرساند که طالبان بر سر چگونگی حکومتداری باهم اختلافات جدی دارند.
از یکسو شاخه ملا هبت الله رهبر این گروه که تلاش دارد همهچیز مطابق به میل آنها بهپیش رود و همواره درصدد گسترش نفوذ خود بوده و با انتقال بخشهای از حکومتداری کابل به قندهار به این امر عینیت بخشیده است. رهبری این گروه دیدگاه کاملا افراطی در مسایلی چون آموزش دختران و مسایل حقوق بشری دارد.
در سوی دیگر ملا برادر و دار و دستهاش در کابل اند که فکر میکنند جامعه جهانی را قانع کردهاند تا توافق دوحه را امضا کنند. آنها نیز خود را مستحقتر از دیگران در رهبری طالبان میدانند. تفاوت این گروه با گروه قندهار در نوع تعامل آنها با جهان است. چندین بار بحثهای مطرحشده از سوی این گروه نشان داده است دسته ملا برادر باور دارد که بدون پذیرفتن شرایط جامعه جهانی نمیتوانیم مشروعیت کسب کنیم و برای اینکه مشروعیت کسب کنیم نیاز است از زورگویی و افراط در مسایل زنان و حقوق بشر کوتاه بیاییم.
جدا از این دو گروه، سراجالدین حقانی گروهی دیگری دارد که بخشهای مهمی را در نهادهای دولتی و ملکی طالبان به عهدهدارند. اینها نیز در مواردی دیدگاه موافق با گروه ملا برادر در کابل دارند. جدا از اینکه خود را از همه مستحقتر رهبری میدانند و باور دارند که اگر حملات انتحاری آنها نمیبود نظام جمهوریت تاکنون پابرجا بود. این گروه نیز سعی میکند تا رهبری طالبان را در مورد چگونگی تعامل به جهان به مسیر دیگری سوق دهند. این اختلافات بارها تا کنون به رسانه ها درز کرده است و اما همواره پس از مطرحشدن دیدگاههای انتقادی، رهبری این گروه در قندهار دستورهای تازهای برای محدود کردن آنها داده است.
اختلافات میان طالبان این گروه را در یک دوراهی قرار داده است. کابل نشینان معتقدند که اگر دیدگاه واحد و موردپذیرش جهان میان طالبان شکل نگیرد این گروه دوام چندانی نخواهد داشت اما رهبری آنها در قندهار همواره بر سختگیریها و استفاده از زور علیه مردم افغانستان تاکید دارد.
سرانجام این اختلاف هرچه باشد؛ نشان میدهد که رهبری این گروه هرروز نسبت به اعتراضات داخلی نگران میشود؛ و آن را باعث فروپاشی نظام طالبان میداند؛ و مساله مهم اینکه بهجایی توجه به این اعتراضها دستورهای تازهای از سوی رهبری آنها برای افزایش محدودیت و همچنان بیتوجه به اعتراضکنندگان مطرح میشود که باعث افزایش این اختلافات است.