دیروز دو انفجار پیاپی در استان کرمان ایران اتفاق افتاد، که در اثر آن ۲۸۵ تن زخمی و بیش از ۹۵ تن کشته شدند و یک ملت را داغدار ساختند.
وقتی خبر این حمله را شنیدم، حملههای انتحاری و انفجاری که در ۲۰ سال گذشته در افغانستان اتفاق میافتاد، به یادم آمدند و پیکرهای به خون خفتهی اعضای جنبش روشنایی در دهمزنگ، اعضای بدن قربانیان حمله انتحاری چهارراه زنبق و دهها حمله انتحاری دیگر جلو چشمم مجسم شدند.
هر حمله تروریستی که در افغانستان اتفاق میافتاد، علاوه بر تلفات انسانی بسیار، دو پیامدی دیگری نیز به همراه میداشت: ۱) ترسخوردگی؛ ۲) ترویج بیاعتمادی.
شایعترین حس پس از حملات تروریستی، حسِ ترس بود. همه از گشت و گذار در شهرها میترسیدند و هر کسی احساس میکرد که شاید قربانی بعدی این حملات، خودش باشد.
حس ترس، خیلی حس بدی است. مونتنی میگفت: «هیچ احساسی بیش از ترس نمیتواند بدین سرعت قدرت داوری ما را از تعادل خارج کند.» ادموند برک هم تاکید میکند که هیچ چیزی به اندازة ترس آگاهی مان را از ما نمیرباید و عقل مان را زایل نمیکند.»
یکی از مصداقهای زوال عقل و تضعیف قوهی داوری در هنگام ترسخوردگی، خودزنی و ترویج بیاعتمادی در جامعه است. وقتی انسانی میترسد تعادل قدرت داوری خود را از دست داده و به دام انواع تیوری توطئه میافتد.
رایجترین تیوری توطئه در افغانستان این بود که پس از هر حمله انتحاری، مردم میگفتند: «کار، کار خود دولت است.» برخیها اگر با چنین صراحتی دولت را متهم نمیکردند، اما میگفتند که حلقاتی در حکومت در حملات تروریستی دست دارند.
این تیوری در شبکههای اجتماعی و از طریق رسانهها تبلیغ میشد و آنگاه جماعت بیخبری از جوانان به خیابانها میریختند و شعارِ مرگ بر حکومت را سر میدادند و حکومت نیز با واکنش بیخردانهی خود بر مشکل موجود میافزود.
تروریستان نیز در این کشاکش، بیکار ننشسته و دست به اقدامات دیگری میزدند تا فاصله میان مردم و حکومت را بیشتر کنند.
بیاعتمادی به حکومت خطرناکتر از حمله تروریستی است. زیرا مبارزه علیه تروریسم و فایقآمدن بر مشکلات ناشی از حملات تروریستی، نیاز به همبستگی میان ملت و دولت دارد. اما بیاعتمادی که پس از ترسخوردگی به وجود میآید، باعث تضعیف همبستگی دولت و ملت گردیده و تروریستان را به اهداف شان نزدیک میکند.
حکومت افغانستان در واقع در اثر بیاعتمادی مردم فروپاشید.
این درسها را متاسفانه ما دیرتر میآموختیم. اگر در همان نخست میدانستیم، به جای توسل به تیوریهای توطئه، در کنار حکومت میایستادیم و با عزم قاطع در برابر تروریستان میرزمیدیم.
بهتر است سایر کشورهایی که قربانی تروریسم اند، این تجربه افغانستان را مرور کنند و از آن بیاموزند.
خوشبختانه ایران یکی از کشورهایی است که کمتر مشکلات افغانستان را دارد. در ایران یک حکومت مقتدر وجود دارد و همچنان ایرانیها – از هر قوم و تباری که باشند – یک ملت واحد را تشکیل میدهند. با این همه اگر مردم ایران به تجربه افغانستان نگاه کنند، درسهای خوبی در راستای مبارزه با تروریسم مییابند. زیرا در ایران نیز برخی رسانههای مغرض بیرونمرزی به دنبال تبلیغ انواع تیوری توطئه هستند.