در چند روز پسین تنش بین جمهوری اسلامی ایران و حکومت طالبان بر سر حقابه ایران از دریای هلمند بالا گرفته است. ایران خواستار تامین حقابه این کشور مطابق موافقتنامه آبی سال ۱۳۵۱ می باشد؛ اما گروه طالبان در رفتار و گفتار متناقض، از تامین حقابه ایران و وضاحت در مورد چگونگی و چرایی عدم پرداخت آب طفره رفته/ میروند.
بر همین اساس مقامات ایرانی بعد از گذشت چند ماه صبرشان لبریز گشته و در کنار مقامات محتلف مربوطه این کشور، رئیس جمهور اسلامی ایران نیز دو روز قبل به صورت جدی به طالبان هشدار داد که مسئله حقابه ایران را جدی بگیرند تا ایران ناگزیر به استفاده از فشارهای مورد نظر نشود. اما در مقابل حکومت طالبان روز پنجشنبه ۲۸ ثور، با انتشار بیانیهای اعلام کرد که «مقامات ایرانی ابتدا باید معلومات خود را در مورد آب رودخانه هیرمند تکمیل کنند و بعد از آن مسئله تامین حقابه خودرا مطرح کنند.»
در پاسخ به طالبان و برای بار چندم اما این بار وزیر خارجه ایران در توییتی گفت که ملاک بود و نبود آب، بازدید فنی و عینی است و نه صدور بیانیه سیاسی. وی افزود: «طالبان امكان بازديد هيات فنى ايران را فراهم نكرده است.»
با این وجود آنچه واضح است، اینکه ایران خواستار تامین حقابه این کشور مطابق موافقتنامه و مشاهده میدانی آب در منبع مورد نظر و توافق شده (دهراود) بین دو کشور میباشد که در بخش چهارم معاهده به آن چنین اشاره شده است: «دستگاه آبشناسی (دهراود) ارزگان، صرفاً به عنوان شاخص محاسبه جریان آب به این منظور که آیا آن جریان یک سال نرمال را تشکیلمیدهد یا نمیدهد، شناخته شده است».
یعنی میزان سنجش آب دهراود ارزگان است که بالاتر از بند کجکی قرار داشته و به این مفهوم که میزان جریان آب باید توسط هیئت کمیساری طرفین اندازه گیری و اعلام شود.
همچنین در ماده پنجم توافقنامه آمده است که «در سالهایی که مقدار جریان آب کمتر از سال نرمال باشد و کمیسار جانب ایرانی راجع به جریان آببالاتر از مدخل بند کجکی بر هیرمند (هلمند) در دستگاه آبشناسی دهراود خواستار معلومات گردد، جانب افغانی ارقام مربوطه را که توسط آن دستگاهثبت شده است به دسترس وی میگذارد. در اثر تقاضای کمیسار ایرانی، کمیسار افغانی موظف به راپور ماهانه جریان آبی بوده که در دستگاه دهراود ثبت گردیده است باید ارائه کند. “همچنین در صورت تقاضای کمیسار ایرانی، کمیسار افغانی با وی همکاری خواهد نمود تا جریان آب را در دستگاه دهراود مشاهده و اندازهگیرینماید.»
یعنی در صورتی که برسر جریان و اندازه آب میان دو کشور اختلافی بوجود بیاید، طرف افغانستان ملزم به ارایه معلومات دستگاه سنجش آب است که در ولسوالی دهراود کار گذاری شده است. همچنین اگر طرف ایرانی به آمار دستگاه هم اعتماد نکند، افغانستان ملزم است که با هیئت ایرانی همکاری کند تا آنان خود جریان آب را بررسی و اندازه گیری کنند. حالا اگر حرف طالبان راست است و آبی در منبع وجود ندارد، به هیئت ایرانی اجازه دهد تا آنان خود جریان آب را اندازه گیری کنند، تا از تنش بوجود آمده کاسته شود.
با این وجود اما برفرض این که حرف طالبان درست است و اینکه خشکسالی آمده و جریان آب کم شده است، بازهم مطابق ماده یازدهم طالبان مکلف هستند که مطابق به آن عمل کند. در ماده یازده توافق نامه آمده است: «هر گاه خشکسالی مدهش یا بروز (حالات جبری) رسیدن آب را به دلتای هیرمند ( هلمند) موقتاً ناممکن سازد کمیسارانطرفین فوراً به مشورت پرداخته طرح (پلان) عاجل لازمه را به منظور رفع مشکلات وارده یا تخفیف آن تهیه و به دولتین (حکومتین) مربوطه خویشپیشنهاد مینمایند.
حالا حاکمیت طالبان این مفاد را هم نادیده گرفته و به جای تشکیل هیئت مشترک؛ افراد بیسواد و عقدهای این گروه بشکه های زرد را برای ایران که در آن بیش از ۶ میلیون هموطن ما زندگی میکنند، نشان داده و مقامات حکومتی امارت هم بیانیه سفید سیاسی صادر میکنند. در حالیکه افغانستان مطابق معاهده که تعهد سپرده است، به هیچ عنوان حق ندارد که ایران را از دریای هلمند محروم سازد و یا ساخت سازی در اطراف دریای هلمند انجام دهد که در مفاد پنجم و هفتم به آن اشاره شده است: «افغانستان موافقت دارد اقدامی نکند که ایران را از حقابه آن محروم سازد همچنین هر نوع بنا و احداث به منظور استحکام بستر رود خانه بعد از موافقت طرفین بر شرایط و مشخصات آن میتواند احداث گردد.
حالا با توجه به این مفادها و موارد حقوقی و قانونی مسئله، با حفظ تعصب جغرافیایی و کشوری که داریم، اما خواست ایران هم در زمینه تامین حقابه این کشور تا حدی قانونی و منطقی است، هم در قسمت تشکیل هیئت فنی بازدید کننده از دریای هلمند از سوی این کشور برای تعیین میزان جریان آب، مطابق مفاد معاهده امضا شده میان دو کشور میباشد.