نظامیان پیشین تحت حاکمیت رژیم طالبان، بین انتقامجویی این گروه و فقر شدید دستوپنجه نرم میکنند. شماری از نیروهای امنیتی پیشین میگویند که خطر تیرباران، محاکمه صحرایی، بازداشت و شکنجه از سوی طالبان آنان را سایهوار تعقیب میکند و گرسنهگی و بیکاری بر وخامت زندهگیشان افزوده است. بسیاری از این نیروها اکنون به اتهام ارتباط با جبهههای ضدطالبان، مورد تعقیب و بازداشت این گروه قرار دارند. در جریان هفته گذشته، طالبان همزمان در ولایتهای کندز و هرات، از وکیلان گذر خواستهاند که آدرس خانه و شماره تلیفون نظامیان پیشین را با آنان شریک سازند. طالبان این کار را قبلاً نیز در کابل و شماری از ولایتهای دیگر انجام دادهاند که منجر به بازداشت نیروهای امنیتی پیشین نیز شده است. اکنون طالبان با ترفند جلبوجذب نیروهای پیشین در صفوف جبهههای مخالف خود، نظامیان پیشین را زندانی میکنند. در این میان، زنان و دخترانی که در حکومت پیشین در نهادهای امنیتی کار کردهاند نیز از وضعیت بد اقتصادی و بیکاری شکایت دارند و ادعا میکنند که برخی از همکاران آنان اکنون در خیابانها به تکدیگری رو آوردهاند.
طالبان در آغاز سلطهشان بر افغانستان عفو عمومی اعلام کردند که برمبنای آن تمام نیروهای امنیتی پیشین و سایر کارمندان ملکی و نظامی، مورد انتقامجویی، تعقیب و گرفتاری این گروه قرار نمیگیرند. این گروه اما در عمل دهها تن از نظامیان پیشین را به قتل رسانده است و همچنان صدها تن دیگر هماکنون در زندانهای این گروه بهسر میبرند.
نیویارکتایمز، در شش ماه نخست حاکمیت طالبان در یک گزارش تحقیقی، دریافته بود که طالبان نزدیک به ۵۰۰ تن از کارمندان دولتی پیشین از جمله افسران نهادهای امنیتی قبلی را کشته یا ناپدید کردهاند. گزارشهای متعدد رسانهها بعد از آن نیز نشان میدهد که طالبان به کشتار نظامیان پیشین ادامه دادهاند.
منابع در شماری از ولایتها از جمله در کندز و هرات، تایید میکنند که طالبان از وکیلان گذر خواستهاند تا نیروهای امنیتی پیشین را به این گروه معرفی کنند و کسانی که به خارج رفتهاند آدرس خانه و شمارههای تماس آنان را با طالبان شریک سازند.
در همین حال، جنرال محمد فرید احمدی، قوماندان قولاردوی عملیاتهای خاص ارتش پیشین، در صحبت با رسانه ها میگوید که طالبان در ولایتهایی که بیشترین جلب و جذب را در نیروهای امنیتی پیشین داشتهاند، فورم شناسایی توزیع کردهاند.
آقای احمدی میافزاید که از ۳۶ هزار منسوب قطعات خاص قوای مسلح حکومت پیشین، تعداد زیادی از آنان دستگیر و به شکل بیرحمانه شکنجه شدهاند. او مدعی است که طالبان این نیروها را از یک «جغرافیا و قوم خاص» به اتهام عضویت یا همکاری با جبهههای نظامی ضد این گروه، مورد انتقامجویی قرار دادهاند.
قوماندان قولاردوی عملیاتهای خاص ارتش پیشین میگوید که سلسلهمراتب فرماندهی نظامی در رژیم طالبان و جود ندارد. به گفته او، تعداد زندانیان سیاسی و نظامیان پیشین تنها به استخبارات طالبان معلوم است و مقامهای سیاسی و سایر فرماندهان نظامی این گروه از آن اطلاعی ندارند. آقای احمدی تصریح میکند که سال گذشته، بیشتر از ۸۰۰ تن از کماندوهای پیشین در زندانهای طالبان بهسر میبردند. او میافزاید که طالبان این زندانیان را از یک ولایت به ولایت دیگر انتقال میدهند که ممکن است اکثریت آنان کشته شده باشند، زیرا از سرنوشت این نیروها هیچ اطلاعی در دست نیست.
آقای احمدی تاکید میکند که طالبان در زندانها، افراد نفوذی خود را برای جمعآوری اطلاعات زیر نام «یاغیان جبهه مقاومت» جابهجا میکنند و از شیوههای مختلف از نظامیان پیشین که در حبس هستند، اطلاعات میگیرند و بعضاً بهنام درگیری خودی، نظامیان را در داخل زندانها به قتل میرسانند.
همزمان با این، یک تن از افسران کماندوی ارتش پیشین که از زندان طالبان در بلخ آزاد شده، ادعا میکند که این زندان پر از سربازان قطعات خاص است. او میگوید: «زندان مزار شریف فقط برای فارسیزبانان ساخته شده است. فعلاً از بدخشان، تخار، سمنگان، جوزجان، کندز، بغلان و از خود مزار شریف، بچهها که گرفته شده از ککای، اسپیشل فورس و قطعات خاص است.»
این نیروی قطعات خاص ارتش پیشین میافزاید که طالبان نظامیان پیشین را با ترفندهای مختلف بازداشت میکنند. او میگوید: «یک تعداد [طالبان] خود را که گویا از جبهه مقاومت هستند و نیرو جذب میکنند، به شمارههای تلیفون نظامیان زنگ میزنند و از این طریق آنان را به دام میاندازند.»
این نظامی پیشین میافزاید: «طالبان در دکان یک بیچاره اسناد تبلیغات جبهه مقاومت را مانده بودند. او را به زندان آورده بودند، خدا میفهمد که چه روزگار بر سر او آورده باشند. یک راه صحیح سنجیده شود، هیچ چاره نیست، کاشکی در زمین درآییم و مثل همسنگران خود شهید شویم.»
این نظامیان پیشین در حالی از انتقامجویی، بازداشت، قتل و تیرباران همقطارانشان از سوی طالبان شکایت دارند که شماری از زنان نظامی میگویند که بیکاری دوامدار و فقر روزافزون، زندهگی را برای آنان دشوار کرده است.
یکی از زنان نظامی که در ارتش سابق اجرای وظیفه کرده، در صحبت با رسانه ها میگوید: «وضعیت زندهگیام بسیار بد است. خودم بیکار هستم، کسی را ندارم، تنها همراه مادرم و یک خواهرم زندهگی میکنم. مادرم مریض است. پول نان اگر پیدا شود، از دوایش نیست، اگر از دوا پیدا شود از نان نیست. حیران به خدا ماندیم و برعلاوه هر لحظه در ترس و هراس از بازداشت شدن نیز قرار داریم.»
در این گزارش با چهار تن از این نظامیان صحبت شده که وضعیت مشابهی داشتهاند. یکی از زنان نظامی پیشین میگوید که به دلیل وضعیت بد اقتصادی حدود سه ماه میشود به ایران رفته و در خانه یکی از اقاربش زندهگی میکند.
زنان نظامی پیشین میافزایند که فقر و ناداری در زندهگیشان بیداد میکند و برخی از همقطاران آنان به دلیل گرسنهگی مجبور به تکدیگری روی خیابان شدهاند. یکی از افسران وزارت دفاع حکومت پیشین میگوید که خانهاش چهار مرتبه بازرسی شده و خودش بارها مورد بازپرس طالبان قرار گرفته است. او اکنون از بیکاری شدید رنج میبرد.
پیش از این، رسانه ها به اطلاعاتی از وضعیت نظامیان پیشین در زندانهای طالبان دست یافته که به شدت تکاندهنده است. نظامیانی که از زندانهای طالبان رها شدهاند، میگویند که آویزان کردن از پا، شاشیدن به صورت، شوک برقی دادن، بیخوابی، بستن سنگ در بیضهها و نگاه کردن در آب سرد از رایجترین شکنجههای طالبان است.
طالبان در بیش از دو سال گذشته، بارها نیروهای امنیتی پیشین را به اتهام همکاری با جبهههای نظامی ضد این گروه، محاکمه صحرایی و تیرباران کردهاند.
بهتازهگی، تصویری از جریان تیرباران شدن یک فرد توسط جنگجویان طالبان در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود که نشان میدهد طالبان او را به اتهام «بغاوتگر» به شکل گروهی تیرباران میکنند.
یک فرمانده طالبان با شش جنگجوی خود که در نوار تصویری که تاریخ دقیق و مکان آن مشخص نیست، میگوید که جزای «بغاوتگر» مرگ است. این اقدام طالبان، واکنشهای گسترده کاربران شبکههای اجتماعی را برانگیخته است. شماری از آنان، با محاکمه صحرایی خواندن این اقدام، تاکید کردهاند که چنین کاری برای طالبان «وجیبه» است و هر جنگجوی طالب همزمان قاضی، پولیس و جلاد است.