حکایت است که شاه یکی از کشورها، از مهندسان نظامی و دفاعی خود میخواهد که موشکی بسازند که با آن بتواند لندن را هدف قرار دهد. مهندسان آن کشور، پس از سالها تلاش و کار، به شاه میگویند که موشک آمادهی آزمایش و شلیک است. شاه با تشریفات خاص حاضر میشود و دستور میدهد که به سوی لندن شلیک کنند. موشک را که شلیک میکنند، سرگلولهاش به جای لندن در داخل توپ منفجر میشود و از سربازان خودی تلفات میگیرد.
دیروز که خبر حملهی اسراییل به ایران را شنیدم، همین حکایت یادم آمد.
سخن از این قرار است که یک هفتهی تمام، مقامات رژیم اسراییل، رجزخوانی کردند که در پاسخ به حملات موشکی و پهپادی ایران، بر این کشور حمله خواهند کرد. چند بار جلسه امنیتی تشکیل دادند و فیصله کردند که حمله کنند. رسانههای غربی هم یک جنگ بزرگ تبلیغاتی راه انداختند که پاسخ اسراییل جدی و قاطع خواهد بود.
بالآخره در صبح روز جمعه، حمله کردند؛ آن هم با چند کوادکوپترِ پیتزابر. روز جمعه وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم رسانههای ایرانی نوشته است که پدآفند ایران چند ریزپرنده را در آسمان اصفهان شناسایی و منهدم کرده است. این حمله آن قدر مسخره بود که مقامات ایرانی گفتند چون هیچ خسارتی در پی نداشته است، نیاز به پاسخدادن نیست.
در مقابل، این کوادکوپترها به جای انفجار در ایران، اسراییل را از لحاظ سیاسی منفجر کرد. انفجار سیاسی اسراییل وقتی آغاز شد که وزیر امنیت داخلی کابینهی نتانیاهو، آن را «مسخره» خواند.
در واکنش به این سخن، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون رژیم اسراییل، نوشت: «هیچ وقت تا الآن یک وزیر کابینهی امنیتی چنین لطمهی سنگینی به امنیت کشور، وجهه و جایگاه آن نزده بود. بنگویر با یک پیام یک کلمهای نابخشودنی توانست اسراییل را از تهران تا واشنگتن، مسخره و شرمنده کند.»
تحلیلگران اسراییلی هم نوشتند که این حمله خیلی ضعیف بود و نه تنها نتوانست برای رژیم اسراییل بازدارندگی ایجاد کند، بلکه کلا بازدارندگیاش را دود کرد و به هوا فرستاد.
به این میگویند: انفجار سیاسی در اسراییل. یعنی اینکه این حمله به جای اینکه در ایران خسارت وارد کند، باعث بروز اختلافات در داخل کابینهی رژیم صهیونیستی گردید و اعتماد به نفس کاذب صهیونیستها را برای همیشه از بین برد.
تا دیروز اگر صهیونیستها به قدرت نظامی خود میبالیدند و افتخار میکردند، امروزه اما یک موج خودتحقیری در میان شان آغاز شده و مثال بارزش همان تویت وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی است.
رابرت کاپلان، نویسندهی معروف غربی، سخن جالبی دارد که اگر سیاستمدار یا سیاستگذاری، متواضع نباشد، خدایان دیر یا زود این را بر او تحمیل میکنند. «و اگر آدمی باید منتظر بماند تا این روشنبینی شخصی را خدایان به او تحمیل کنند، بداند که این با رنج شدید همراه خواهد بود.»
واقعیت این است که رژیم صهیونیستی خیلی رژیم ظالم و ستمگر است. با ظلم و ستمی که اینها در حق ملت مظلوم و ستمدیدهی فلسطین میکردند، احساس کرده بودند که قدرت برتر منطقه هستند و هیچ کسی را توان حریفشدن با اسراییل نیست. اما حملات پهپادی و موشکی ایران بر اسراییل و ناتوانی آن کشور در دادن پاسخ متناسب با آن، شاخ کبر و غرور اسراییل را شکستاند و باعث راهافتادن موج خودتحقیرگری در میان صهیونیستها گردید.