پانترکیسم (نظریه اتحاد ترکزبانان) به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی و فرهنگی، از اواخر قرن نوزدهم میلادی شکل گرفت و هدف اصلی آن اتحاد تمامی ترکتباران جهان تحت یک دولت واحد بود. این جنبش با تأکید بر هویت زبانی و قومی، به ویژه در مناطق ترکنشین، تلاش کرد تا زبان ترکی را به عنوان محور اصلی هویت ترکتباران معرفی کند. در مقابل با توجه به همسایگی و جغرافیای مشترک این دو فرهنگ و زبان، زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان اصلی هویت ایران شهری، نقش مهمی در حفظ وحدت ملی و فرهنگی ایفا کرده است.
هژمونی پانترکیسم در بیش از ۱۰۰ سال گذشته به اشکال مختلف از سوی دولتهای ترکزبان و جریانات مختلف مطرح شده، این مسئله سبب تنشهای فرهنگی و زبانی در کشورهای مختلف شده و همچنین واکنش های مختلف از جمله مردمان ایرانشهری (افغانستان، ایران و تاجیکستان) را به هنراه داشته است. در ادامه به ریشه تاریخی تقابل ترکان با تمدن و زبان فارسی و همچنین ایدولوژی سلطه گرایانه پانترکیسم و تأثیرات آن بر زبان فارسی اشاره میشود.
تاریخچه پانترکیسم
همانطور که گفته شد، پانترکیسم در اواخر قرن نوزدهم در میان روشنفکران ترکزبان امپراتوری عثمانی و روسیه تزاری شکل گرفت. این جنبشها با هدف اتحاد فرهنگی و سیاسی ترکزبانان، به ترویج زبان ترکی و هویت ترکتباران پرداخت. نخستین بار آرمینیوس وامبری یهودی خاورشناس مجارستانی، در دهه ۱۸۶۰ این ایده را مطرح کرد. بعدها، روشنفکرانی مانند اسماعیل گاسپیرینسکی و ضیا گوکآلپ این ایدئولوژی را گسترش دادند.
اهداف پانترکیسم
اهداف ایدولوژی پانترکیسم را می شود در سه موارد خلاصه کرد: اول اتحاد ترکتباران؛ یعنی پانترکیسم خواهان وحدت تمامی ترکتباران از بالکان و ایران تا آسیای مرکزی تحت یک دولت واحد بود. دوم تقویت هویت ترکی؛ جنبش پانترکیسم به دنبال تقویت هویت ترکی از طریق زبان، فرهنگ، و تاریخ مشترک میباشد. سوم هم کاهش نفوذ زبان فارسی؛ به این معنی که پانترکیسم تلاش کرده/ میکند تا نفوذ زبان فارسی را در مناطق ترکنشین کاهش دهد و زبان ترکی را جایگزین آن کند.
اما چرا پانترکیسم حرکت باطل است؟
اول اینکه اندیشه پانترکیسم حاضر است تاریخسازی و جعل هویت کند. پانترکیسم با نسبت دادن اصطلاحات و نامهای جعلی به اقوام ایران شهری، سعی در تحریف تاریخ و هویت ایرانی دارد. برای مثال، ادعا میشود که اقوامی مانند مادها و اشکانیان ترکتبار بودهاند، در حالی که این ادعاها توسط تاریخدانان رد شدهاند. همین تا امروز تلاش دارد که تمدن و تاریخ ایران شهری و آریایی را به اشکال مختلف مصادره کند.
دوم هم پان ترکیسم دنبال تغییر نامهای جغرافیایی در سرزمین مشترک ترکان و فارسی زبانها است. در بیش از ۱۰۰ سال گذشته دیده ایم که پانترکیسم با تغییر نامهای جغرافیایی در مناطق ترکنشین، سعی در مصادره این نامها به سود خود دارد. برای مثال، استفاده از نامهایی مانند “آذربایجان جنوبی” به جای آذربایجان ایران، نمونهای از این تلاشهاست. هرچند این تلاشها در افغانستان زیاد نتیجه نداده و آنهم نبود یک جمع باسواد ترک در محوریت این اندیشه بوده است.
سوم هم تلاش پانترکیسم برای تضعیف وحدت ملی جغرافیای فعلی ترک و آریایی است. امروز تلاشهای پانترکیسم برای برجستهکردن هویتهای قومی و زبانی، میتواند به تضعیف وحدت ملی و ایجاد شکافهای قومی در سراسر منطقه منجر شود.
تلاش برای تأثیر گذاری پانترکیسم بر زبان فارسی
از حدود اواسط دوره عثمانیها در ترکیه تا امروز ما شاهد پانترکان برای تضعیف زبان فارسی بوده ایم. پانترکیسم با ارائه آمارهای جمعیتی غیررسمی و ادعاهایی مانند وجود ۴۰ میلیون ترک در ایران، ۴۰ درصد جمعیت تاجیکستان و ۳۰ درصد جمعیت افغانستان، سعی در کمرنگ کردن نقش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک ایران دارند.
از سویی هم پانترکان به شدت در تلاش تحریف تاریخ و فرهنگ ایران شهری به عنوان کهن ترین تمدن در منطقه و از جمله ۵ تمدن قدیم جهان است. پانترکیسم با ارائه تئوریهای توطئه و تحریف تاریخ، سعی در القای این موضوع دارد که زبان فارسی و فرهنگ ایرانی فاقد پیشینه تاریخی است. این ادعاها بی سند با این که در میان نخبگان خریدار ندارد، اما در میان میتواند به چالشی مبدل شود.
نکته دیگر هم اینکه پانترکیسم تلاش اول و آخرش بز تضعیف زبان رسمی کشورها و فارسی به عنوان زبان مشترک منطقه است. پانترکیسم با تأکید بر زبان ترکی به عنوان تنها فاکتور هویت آذریهای ایران و ترکان آسیایی میانه و افغانستان، سعی در تضعیف نقش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک این جغرافیا دارد.
ترکان از بیابان گردی تا حکومتداری در جغرافیای فارس؛ نقش تمدن و زبان فارسی در مدنی ساختن ترکان
در حالیکه در ۱۰۰ سال گذشته تلاش پانتک ها متمرکز بر دشمنی و زدودن زبان فارسی از منطقه بوده، اما زبان و تمدن فارسی خدمت بزرگی به ترکان کرده است. در حالیکه ترکان قبل از حکومتداری و مدنی شدن، بیابان گرد بودند و بارها به ایرانشهر حمله کردند و در نتیجه موفق به تشکیل سلسلههای حکومتداری شدند؛ اما اصل موضوع خدمت فرهنگ و تمدن ایرانشهری به ترکان است که آنها به تدریج در تمدن فارسی حل شدند و تحت تأثیر فرهنگ و زبان فارسی قرار گرفتند. این فرآیند مدنیشدن ترکان در ایران، نمونهای از قدرت فرهنگ و تمدن ایرانی است که حتی مهاجمان را نیز تحت تأثیر قرار داده و آنها را جذب خود کرده است.
سلسلههای ترک که در جذب تمدن و فرهنگ فارسی_ ایران شهری شدند:
1. غزنویان (۹۷۷–۱۱۸۶ میلادی): غزنویان که از ترکان غز بودند، ابتدا به عنوان سربازان مزدور در خدمت سامانیان قرار داشتند. با گذشت زمان، آنها قدرت را به دست گرفتند و سلسلهای مستقل تشکیل دادند. با این حال، آنها به تدریج تحت تأثیر فرهنگ و زبان فارسی قرار گرفتند و از حامیان بزرگ ادبیات فارسی شدند.
2. سلجوقیان (۱۰۳۷–۱۱۹۴ میلادی): سلجوقیان نیز از ترکان غز بودند که به ایران حمله کردند و امپراتوری وسیعی را تشکیل دادند. آنها نیز به تدریج تحت تأثیر فرهنگ ایرانی قرار گرفتند و از حامیان بزرگ هنر، معماری و ادبیات فارسی شدند.
3.خوارزمشاهیان (۱۰۷۷–۱۲۳۱ میلادی): خوارزمشاهیان نیز از ترکان بودند که پس از سلجوقیان به قدرت رسیدند. آنها نیز تحت تأثیر فرهنگ ایرانی قرار گرفتند و از حامیان بزرگ ادبیات و علوم بودند.
4.ایلخانان (۱۲۵۶–۱۳۳۵ میلادی): ایلخانان که از مغولان بودند، پس از حمله به ایران، به تدریج تحت تأثیر فرهنگ و زبان فارسی قرار گرفتند و از حامیان بزرگ هنر و ادبیات فارسی شدند.
این سلسلهها نشان میدهند که ترکان پس از حمله به تمدن فارسی، به تدریج در تمدن فارسی حل شدند و تحت تأثیر فرهنگ و زبان فارسی قرار گرفتند. این فرآیند مدنیشدن ترکان، نمونهای از قدرت فرهنگ و تمدن ایرانی است که حتی مهاجمان را نیز تحت تأثیر قرار داده و آنها را جذب خود کرده است. حالا با این تمدن و فرهنگ دشمنی چرا؟
دلیل دشمنی پانترکیسم با تمدن و زبان فارسی چیست؟
در قدم نخست پانترکیسم به دلیل ماهیت توسعهطلبانه و ناسیونالیستی خود، همواره با تمدن و زبان فارسی به عنوان رقیبی قدرتمند در منطقه برخورد کرده است. این ایدئولوژی به دنبال تحریف تاریخ و مصادره داشتههای تاریخی تمدن ایران بزرگ است تا بتواند برای ترکتباران هویتی جعلی و برتریجویانه بسازد.
نخستین کار جریان پانترکیسم تحریف تاریخ است. پانترکیسم با جعل تاریخ و نسبت دادن دستاوردهای تمدن ایران شهری به ترکتباران، سعی در ایجاد هویتی جعلی برای ترکتباران دارد. همان طور که گفته شد، جریان پانترکان ادعا میکنند که اقوامی مانند مادها و اشکانیان ترکتبار بودهاند، در حالی که این ادعاها توسط تاریخدانان رد شدهاند. از سوی این جریان به شدت دنبال مصادره داشته های تاریخی تمدن فارسی است. از جانب دیگر تلاش های این جریان برای مصادره جغرافیا و جعل سازی هویتی و بازی با آمار و ارقام ادامه دارد.
برای مقابله با جریان پانترکیسم چه باید کرد؟
در حالیکه جزیان پانترکیسم برای تحریف تاریخ و فرهنگ زبان و تمدن فارسی تلاش کرده و همچنین با ارائه تئوریهای توطئه و تحریف تاریخ، سعی در القای این موضوع دارد که زبان فارسی و فرهنگ ایرانی فاقد پیشینه تاریخی است؛ تمام تلاش این جریان در راستای تضعیف زبان فارسی به عنوان زبان رقیب بوده است. پانترکیسم با تأکید بر زبان ترکی به عنوان تنها فاکتور هویت آذریهای ایران، سعی در تضعیف نقش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک مردم ایران دارد. همچنین با نفوذ بر تاجیکستان و ارائه آمار منحرف کننده ۴۰ درصد ترک در تاحیکستان در تلاش سلطه فرهنگی بر این جغرافیا است.
برای مقابله با جریان پانترکیسم که این روزها اردوغان و علیاف و… چراغ خاموش دنبال دوباره به راه افتاده اند، نخستین کار تقویت هویت ایران شهری و فارسی است. به این معنی که پانترکان اولین رقیب خود زبان و تمدن فارسی را می داند. بنا تقویت هویت ایران شهری بر پایه زبان فارسی و فرهنگ مشترک، میتواند به مقابله با ادعاهای پانترکیسم کمک کند. این امر نیازمند تلاشهای فرهنگی و آموزشی برای ترویج زبان فارسی و تاریخ ایران_خراسان بزرگ است.
از سویی هم حفاظت از نامهای جغرافیایی فارسی بسیار مهم است. حفاظت از نامهای جغرافیایی و تاریخی ایران_خراسان در برابر تغییرات مصنوعی، میتواند به حفظ هویت ملی کمک کند. این امر نیازمند اقدامات قانونی و فرهنگی است.