پیکر مطهر جنرال اکرامالدین سریع، جنرال کشور، در سرزمین بیگانه به خاک سپرده شد.
پیکر یک جنرال عیار در زادگاهش جای نیافت و ناگزیر در دیار غربت دفن شد.
این چه روزگاری است که ملت اصیل و بومی، خود بیوطن شده است؟
سربازی که سالها عمر و شیره جوانیاش را در راه دفاع از وطن، تمامیت ارضی کشور و امنیت ملت، در گرما و سرما فدا کرد؛
سربازی که دشوارترین شرایط را تحمل نمود تا چرخه نظام بچرخد و دیگران در عیش و عشرت باشند؛
جنرالی که از خواب شیرین گذشت تا مردم شبها آسوده بخوابند؛
سربازی که از ابتداییترین نیازهای معیشتی خود گذشت تا ملت در آرامش باشد؛
امروز همان ملت پشت این سربازان را خالی کرده است.
مدافعانی که خود را به کورههای آتش انداختند تا مردم در امنیت نسبی زندگی کنند،
امروز در دیار غربت، بیجایگاه و بیپناه، دفن میشوند.
جنابان سردمداران کشور!
این چه روزی است که سربازان شما در وطن مردم دفن میشوند؟
آیا ذرهای درد این همه نظامی را احساس میکنید؟
آیا جرم ما این بود که سرباز وطن شدیم؟
آقای غنی!
آیا جرم نظامیان این بود که در کشورهای بیگانه، بیوطن و بیسرپناه، سرانجام دفن شوند؟
آقای کرزی، عبدالله و دیگر رهبران خودفروخته!
آیا جرم ما این بود که در سختترین شرایط غربت، تحقیر، روحیهشکنی و ترورهای سازمانیافته را تحمل کردیم؟
آیا جرم ما این بود که برای شکوفایی وطن، پیشرفت جامعه، آزادی شهروندان و سربلندی کشور، بیرق سهرنگ را در سراسر افغانستان به اهتزاز درآوردیم؟
آیا ما مستحق این سرنوشت بودیم که در خاک بیگانه دفن شویم؟
آقای غنی!
همین نظامیان بودند که شما در ارگ، در آسایش، زندگی میکردید و آنان در سنگرها جان میدادند.
آقای کرزی!
همین نظامیان سربکف بودند که شما بر اریکه قدرت تکیه زده بودید و آنان از حریم اقتدار شما دفاع میکردند.
رهبران و معاملهگران جمهوریت!
آیا شما نبودید که سرنوشت چهل میلیون انسان، بهویژه نظامیان این سرزمین را به چنین فاجعهای کشاندید؟
سردمداران فاسد و خونآشام!
در برابر این همه فداکاری نیروهای امنیتی چه کردید؟
ملت افغانستان!
این نظامیان خون دادند تا شما در امنیت زندگی کنید، قربانی دادند تا فرزندانتان درس بخوانند، کار کنند و در آرامش باشند؛
اما امروز همان وطنداران اصیل، در گوشهوکنار جهان، بیخانمان، بیارزش و بیعزت شدهاند؛
تا آنجا که حتی بلندپایهترین مقام نظامی ما نیز در وطنش جایی ندارد و در خاک بیگانه به خاک سپرده میشود.