مقدمه: دوست ندارم در بحث کنونی به تعریف رسانههای دیداری، شنیداری، نوشتاری و رسانههای اجتماعی بپردازم. زیرا تعریف های متعددی در پیوند به رسانهها، از نگاه جامعه شناسی، فلسفی و بسیاری از موارد دیگر دست پیدا کنیم. در این مقاله میخواهم، بر نقش رسانهها در شکلدهی به هنجارهای اجتماعی؛ از ابتذال تا آگاهی بپردازم. آرزو دارم این آغاز یک گفتمان خوب در عرصه ابتذال رسانهای و بخشهای دیگر اجتماعی که سایه شوم ابتذال را لمس کردهاند باشد. در نخست این مقدمه، من به چند سوال در پیوند به رسانهها میپردازم که سوالاتی است تا شما در پیوند به آن تفکر کنید و بنویسد.
سوالاتی را، از این دست میشود پرسید: آیا رسانهها حقیقت را منعکس میکنند یا تنها سایهای از آن را به نمایش میگذارند؟ یا هم؛ آیا فرهنگما رسانهها را شکل میدهند یا رسانهها هستند که فرهنگ ما را بازتعریف میکنند؟ همچنان سوالاتی که متوجه ما نیز هستند میتواند چنین ارایه شود؛ در مواجهه با ابتذال رسانهای، آیا ما به عنوان جامعه میتوانیم از خواب غفلت بیدار شویم یا به تماشای این نمایش ادامه خواهیم داد؟ همچنان سوال دیگری که متوجه ما است این است؛ آیا ما به عنوان مصرف کنندگان رسانه، مسوولیت داریم که به محتوای ارایه شده فکر کنیم یا تنها باید به تماشای آن بسنده کنیم؟
ابتذال رسانهای چیست؟
در دنیای امروز رسانه ها نه تنها آیینهای از جامعه هستند بلکه میتوانند سرنوشت جامعه را نیز تغیر بدهند. مهم بحث این است که آیا تا کنون شده است که ما به این تفکر کرده باشیم که چه چیزی در پس پرده رسانههای ما نهفته است؟
ابتذال رسانهای عبارت از پخش ونشر اطالاعات و دادهها، تصویر و نمایشنامه های غیر سنتی، اجتماعی و فرهنگی است که میتواند به سرعت جامعهای را، به سوی نابودی بکشاند و یا هم در مواردی میتواند باعث ترویج فرهنگهای بیگانه و حتا رفتارها و هنجارهای خطرناک اجتماعی شود. ابتذال رسانهای میتواند به عنوان یک ویروس در میان فرهنگما نفوذ کند و به زودی هویت مارا تهدید کند. در حالیکه رسانهها، پل ارتباطی میان فرهنگ ها هستند، گاهی اوقات به ابزاری برای ترویج ابتذال نیز میتوانند تبدیل شوند. مهم است که در پیوند به ابتذال رسانهای بدانیم زیرا هر نوع تولید محتوا میتواند آینده ما را شکل دهد. این مهم است که بدانیم این آینده ما، بر اساس چه معیارهایی سنجیده شده و یا ناسنجیده شده، رقم خواهد خورد. نقش ما در شکل دهی آینده ما، چه خواهد بود. بدین لحاظ ابتذال رسانهای میتواند در اشکال مختلف ظهور کند و بار منفی بیشماری را خلق کند.
چندتا مثال زنده از برنامههای رسانههای کشور میتوانم بیاورم که نمونهای باشند از ابتذال رسانهای که در حداقل بیست سال گذشته، به نحوی ترویج یافته بودند و هیچ صدایی علیه آنها بلند نشد. نخستین مورد از ابتذال رسانهای در بیست سال گذشته، پخش و نشر سریالهای خانوادگی، جنایی و عاشقانه بودند که به جای ترویج فرهنگ بزرگ خراسان/آریانا رواج یافته بود. این سریالها به حدی روابط خانوادگی را میان مردم از بین برده و سبب شک و تردید بین اعضای خانوادهها شد. در بسیاری موارد دیگر همچنان این سریالها سبب خلق جنایت در شماری از محلات کشور گردیدند. رسم و رواج غیر اخلاقی را با پوشش عاشقانه به خورد همه دادند و سبب مشکلات کلان اجتماعی در کشور گردیدند.
از سوی هم، تولید برنامه های موسیقی، اجتماعی و سیاسی که روبرداشت از شبکه های جهانی دیگر بودند و فقط یک امری را در کشور توانستند انجام دهند و آن هم این بود که این برنامهها توانستند زمان رسانهها را پُر کنند و رسانهها از طریق آنها به کسب درآمدهای بیشمار و در عین حال ترویج انواع فرهنگهای غیر خودی، بپردازند.
و هزار یک مثال دیگر که اکنون در ذهن هرکدام تان، شکل گرفتهاند.
تاثیرات منفی ابتذال چیست؟
از آنجاییکه هر سرزمینی دارای فرهنگ و روابط اجتماعی بخصوص دارد. میبایست که برنامهها و در کل، تمامی آنچه که از رسانههای جمعی پخش و نشر میگردیدند؛ مطابق به فرهنگ و رویکردهای اجتماعی بخصوص مردم افغانستان باید شکل میگرفتند در حالیکه اغلب حتا میتوانیم به درصدی خیلی بالاتر از آنچه که تصور میشود ادعا کنیم که رسانههای کشور، به جای ترویج آگاهی و بیداری، محتوای مبتذل را پخش و نشر میکردند. این برنامهها تا توانستند مردم را از مسایل خوب فرهنگی دور نگه داشتند و در ترویج فرهنگهای بیگانه نقش جدی و غیر قابل انکار بازی کردند. همچنان ابتذال رسانهای در کشور سبب شدند تا بسیاری از روابط اجتماعی در کشور، آسیب پذیر شوند و روابط بسیاری از خانوادهها، افراد و جامعه را به نابودی کشانیدند. یک مساله دیگر که هرگز به آن پرداخته نشده است؛ ابتذال رسانهای تاثیرات بسیار منفی بر سلامت روان خیلی از افراد بخصوص کودکان سرزمینمان گذاشتند. در این زمینه، یک مثالی برایتان از نشر و پخش سریالهای «جنگی» میآورم که کودکان بسیاری را خشونتبار و خشن تربیت کرده بود. بسیاری از کودکان عاشق جنگ، نامهای سریالی که در جنگ نقش داشتند و همواره پیروز هم بودند. این ناسلامتی روان را که رسانهها خلق کردند در تمامی افراد جامعه تاثیرات خویش را اعمال کرده بود.
چالشهای موجود چیست؟
از چالش های موجود در زمینه پخش و نشر ابتذال رسانهای؛ میتوان به وابستگی رسانهها در کشور به سازمان های سیاسی، افراد و نهاد های بیرون مرزی در کشور اشاره کرد که به دستور آنها، تمامی محتوای تولید در رسانهها، چیدمان میشد و هر نهاد کمک کنندهای مطابق به خواستها و اهداف خویش از رسانهها استفاده کردند.
بخش دیگری از چالشهای موجود در زمینه ابتذال رسانهای افرادی بودند که در سطح رسانهها قرار داشتند و بنابر علایق شخصی، روابط سیاسی و اجتماعی، روابط اقتصادی کارمندان را نه به گونه رسمی، بلکه به اشکال مختلف رفیقانه و همکاری، سبب میشدند تا برنامههای مطابق ذوق افراد و گروه های سیاسی، یا هم بر اساس درآمد زایی رسانه از برنامهای، یک برنامه غیر فرهنگی و اجتماعی را، تولید، نشر و پخش نمایند.
در صورت دیگر؛ گاه افراد ناخودآگاه به دام ترویج ابتذال میافتادند که بعدترها متوجه مساله شاید شدند یا خیر؛ این نیز یکی از چالشهایی بود که به علت پیچیدگی سیاست رسانهها، گاهی شماری از کارمندان دستخوش چنین حالاتی میگردیدند.
ابتذال رسانهای در پلتفرمهای اجتماعی چیست؟
رسانههای اجتماعی پسا جمهوریت بسیار فعالتر گردیده اند و از یکسوی دیگر در ترویج، پخش و نشر ابتذال رسانهای بسیار توانمند بوده اند. رسانههای اجتماعی از جمله فیس بوک، یوتیوب و تیکتاک؛ از جمله رسانههایی هستند که سبب خلق محتوای سطحی و گاه هم، بیمحتوا بوده اند و فقط برای لحظاتی باعث خندههای دروغین، ساختگی و محتوای غیر اخلاقی بودهاند. از سوی دیگر ابتذال رسانهای در رسانههای اجتماعی، به علت دسترسی آسان و سرعت انتشار سریعتر، خیلی همگانی بوده و میتواند به گسترش ابتذال کمک کند. محتوای ابتذالآمیز که در این رسانهها تولید و پخش میشوند میتوانند باعث ترویج رفتار های غیر مناسب در سطح اجتماع باشند. از سوی دیگر پی نبردن به مسوولیت خویش در تولید و مصرف ابتذال در رسانههای اجتماعی، در پخش و نشر و صحبت از ابتذالهای ترویج یافته در رسانههای اجتماعی، میتواند خطر کلان برای ترویج ابتذال باشد. مهم است بدانیم که در دنیای رسانههای اجتماعی، جایی که هر فرد میتواند به تولید محتوا بپردازد، ابتذال میتواند به سرعت گسترش یابد ما به عنوان افراد جامعه دو تا راه در پیش رو داریم یا با این چالشها روبرو شویم و یا هم از این چالشها فرار کنیم.
راهکارها و پیشنهادات
ترویح محتوای با کیفیت و تفکر انتقادی سازنده در پلتفرم های رسانههای اجتماعی میتواند یکی از راههای اساسی برای مقابله با ابتذال رسانهای باشد. از سوی هم مسوولیت مدیران رسانهها در کشور است تا به ابتذال رسانهای پایان بخشیده و مطابق به فرهنگ اصیل مردم کشور، برنامههای اساسی را تولید و پخش نمایند. در عین حال میتوان با پرداختن به موارد تولید شده در رسانهها، اندیشدن در آن مورد و ارایه راهکارهای مناسب، پیشنهاد های سالم و سازنده را ارایه داد. همچنان مخاطبان گرامی نیز میتوانند به این مسوولیت خویش پی برده و در نابودی این ابتذال از تولید و مصرف آن دست بردارند و این میتواند یک راه دیگری برای مقابله با ابتذال رسانهای ترویج یافته باشد.
نتیجه گیری
در نهایت، ابتذال رسانهای نه تنها تهدیدی برای فرهنگ و هویت ماست، بلکه فرصتی برای بازنگری در ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز به شما میرود. با ترویج آگاهی، ارایه محتوای باکیفیت و تشویق به تفکر انتقادی، میتوانیم به ساختن جامعهای آگاهتر و مسوولتر کمک کنیم. بیایید با هم در این مسیر گام برداریم و به آیندهای روشنتر امیدوار باشیم.
آگاهی، بیداری و روشنگری در این زمینه، بزرگترین کار برای از بین بردن ابتذال رسانهای باشد.
نویسنده: یعقوب رسولی