دیروز گروه طالبان زنان زیادی را از سطح شهر کابل به دلایلی نا موجه ی بدون حضور کارمند زن بازداشت و به اداره ی امر به معروف انتقال دادند. اتفاقی که در افغانستان غیر معمول است و در هیچ نظام و رژیمی پیش نیامده است. این موضوع نه تنها یک مسئله حقوق بشری و اجتماعی است، بلکه با توجه به بافت فرهنگی، مذهبی و سنتی جامعه افغانستان، بهویژه از منظر «ناموس» و «غیرت افغانی» بهمراتب حساستر و خطرناکتر است. این اقدام نه تنها کرامت انسانی زنان را زیر پا میگذارد، بلکه با ارزشهای سنتی جامعهای که طالبان مدعی محافظت از آن است، به شدت در تناقض قرار دارد. حتا طبق روایات و دستورات دینی در هیچ جامعهی چنین حقی به کسی داده نشده است که بدون حضور کارمند زن دست بازداشت زنان بزنند بدون اینکه این زنان جرمی را مرتکب شده باشند. از سویی هم اداره طالبان در خصوص شکنجه زندانیان زن، دست اندازی و حتا تجاوز و هتک حرمت شهرهای تاریخ بشریت اند.
ناموس و غیرت افغانی؛ خطوط سرخ فرهنگی
در فرهنگ افغانستان، «ناموس» مفهومی است بسیار گستردهتر از مفهوم جنسی آن در جوامع غربی. ناموس در افغانستان نماد شرف، حیثیت خانوادگی و اجتماعی و حتی هویت قومی و دینی است. هرگونه تعرض به زنان، بهویژه در فضای عمومی و توسط مردان نامحرم، بهشدت واکنشبرانگیز است و نه تنها فرد متعرض را بلکه کل نهاد یا گروه پشت آن را زیر سوال میبرد. در چنین بستری، عمل طالبان در بازداشت زنان توسط مردان، بدون حضور زنان یا محارم شرعی به معنای دقیق کلمه، تعرض به ناموس مردم تعبیر میشود.
این موضوع یک خط قرمز فرهنگی است که در تاریخ افغانستان بارها تعیینکننده بوده است. بهعنوان نمونه، سقوط امانالله خان پس از نشر تصویر نیمه برهنه همسرش در رسانههای خارجی، بیانگر عمق حساسیت مردم نسبت به این مسأله است. آنچه در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی باعث فروپاشی مشروعیت شاهی امانالله شد، نه عملکرد اقتصادی او بود و نه سیاست خارجیاش، بلکه «احساس تعرض به غیرت عمومی مردم» بود. اکنون طالبان با تکرار این خطا، بدون آنکه از گذشته بیاموزند، در مسیر مشابهی گام برمیدارند.
پیامدهای اجتماعی و سیاسی
- تشدید شکاف میان مردم و طالبان: چنین اقداماتی باعث میشود بخشهایی از مردم که شاید پیش از این نسبت به طالبان بیطرف یا حتی حامی بودند، اکنون آنها را تهدیدی علیه عزت و ناموس خود تلقی کنند. بهویژه خانوادههایی که زنانشان بازداشت شدهاند، هرگز این رفتار را نخواهند بخشید.
- تحریک مقاومت مدنی و سنتی: در شرایطی که مقاومت نظامی علیه طالبان با چالشهایی روبروست، چنین رفتارهایی ممکن است زمینهساز ظهور مقاومتهای مردمی و سنتی در قالب شوراهای قومی، علمای دینی یا متنفذین محلی شود.
- ضربه به مشروعیت دینی طالبان: وقتی عالمان دینی شناختهشده مانند استاد سیاف این عمل را «ضد دینی» میخوانند، به معنای آن است که طالبان دیگر مشروعیت دینی نزد مردم ندارند. طالبان همواره سعی داشتهاند خود را نماینده دین و شریعت معرفی کنند، اما چنین اعمالی نقض آشکار اصول اسلامی مانند عفت، ستر، محرمیت و عدل است.
- فروپاشی اجتماعی و بیاعتمادی عمومی: بازداشت خودسرانه زنان میتواند حس امنیت اجتماعی را از بین ببرد. خانوادهها ممکن است دیگر دختران خود را به بیرون از خانه نفرستند، که این خود منجر به خانهنشینی اجباری، افسردگی و افزایش خشونتهای خانگی میشود.
راهکارهای مردمی برای جلوگیری از تعرض طالبان به ناموس و عزت مردم
تشکیل شوراهای مردمی و قومی برای دفاع از حرمت خانوادهها
مردم میتوانند در سطح محلات، نواحی، قریهها و ولسوالیها شوراهای مردمی و قومی تشکیل دهند که مسوولیت آنها دفاع از کرامت و امنیت زنان در برابر تجاوزات غیرقانونی باشد. این شوراها میتوانند در برابر یورشهای خودسرانه هشدار دهند و هماهنگیهای جمعی برای جلوگیری از بازداشتهای غیرقانونی داشته باشند.
فشار اجتماعی از طریق علما و متنفذین سنتی
علمای دین، بزرگان قوم، ملاامامان مسجد و خطیبان جمعه باید نقش فعال و روشنگرانه ایفا کنند. اعلام صریح اینکه این اعمال طالبان برخلاف شریعت و اخلاق اسلامی است، میتواند ادعای دینی و مذهبی بودن آنها را در شدیداً زیر پرسش بین ببرد. مردم باید این علما را برای اعلام موضع صریح تحت فشار قرار دهند.
اتحاد و همبستگی مردمی در واکنش به هر تعرض به زنان
هرگاه زنی توسط طالبان بازداشت میشود، مردم منطقه باید به طور دستهجمعی اعتراض کرده، تجمع مسالمتآمیز، اعتصاب بازار، یا حتی بستن جادهها را در دستور کار قرار دهند. ترس طالبان از واکنش جمعی مردم، یکی از مهمترین ابزارهای بازدارنده است.
فضاسازی رسانهای محلی و شفاهی (دهان به دهان)
در شرایطی که رسانههای آزاد محدود شدهاند، مردم میتوانند از شبکههای شفاهی، پیامهای صوتی، شبکههای اجتماعی محلی (مانند واتساپ و تلگرام) و حتی مراسمهای سنتی مانند ختم قرآن و مجالس روضه برای آگاهیبخشی و افشای این اعمال استفاده کنند.
تحریم همکاری با نیروهای طالبان در محلات
مردم میتوانند از همکاری با ادارات امر به معروف و سایر نیروهای طالبان در سطح محل خودداری کنند؛ مانند ندادن اطلاعات، نپذیرفتن دستورهای غیرقانونی، و نادیدهگرفتن درخواستهای آنها. این مقاومت مدنی و خاموش، طالبان را منزوی و بینفوذ میکند.
محافظت دستهجمعی از زنان در بیرون از خانه
خانوادهها میتوانند گروهی و همزمان زنان خود را به بیرون بفرستند تا در جمعهای چند نفره و همراه با مردان محرم حرکت کنند. این کار، خطر بازداشت خودسرانه را کاهش میدهد و همچنین حضور دستهجمعی مردم، باعث عقبنشینی مأموران طالبان میشود.
مستندسازی و افشاگری مستمر درباره جنایتها
خانوادههایی که قربانی این اعمال شدهاند باید شجاعانه صدا بلند کنند، هر نوع سند یا مدرک (صوتی، تصویری، شهادت عینی) را برای ثبت در تاریخ و رساندن به رسانهها و نهادهای حقوق بشری استفاده نمایند.
تقویت روحیه ناموسپرستی در میان مردان جوان
پسران، مردان و جوانان محل باید آموزش ببینند که دفاع از ناموس و حرمت زنان وظیفه مستقیم آنهاست. با آگاهی و آموزش غیررسمی در خانه و محل، میتوان نسلی ساخت که در برابر ظلم، واکنش نشان دهد و از سکوت پرهیز کند.
اعلام نافرمانی مدنی در برابر ظلم آشکار
اگر موارد تعرض افزایش یافت، مردم میتوانند به صورت علنی اعلام نافرمانی مدنی کنند؛ از جمله تعطیلی بازارها، عدم پرداخت مالیات و حتی ترک نمازهای جماعت به نشانه اعتراض، تا طالبان بفهمند که اقداماتشان باعث انزوای دینی و اجتماعی آنها میشود.
پشتیبانی از خانوادههای قربانیان برای شکایت جمعی
حتی اگر نظام حقوقی کارا وجود ندارد، مردم باید خانوادههایی که مورد ظلم قرار گرفتهاند را تنها نگذارند، بلکه حمایت مالی، روانی و اجتماعی از آنها داشته باشند تا صدایشان خاموش نشود. سکوت قربانی، بزرگترین موفقیت ظالم است.
نتیجهگیری
مسأله بازداشت زنان توسط طالبان نه تنها یک نقض حقوق بشری است، بلکه از دید جامعه افغانستانی، تعرضی جدی به «ناموس» و «غیرت افغانی» تلقی میشود. این عمل میتواند به شدت پایههای حکومت نا مشروع طالبان را سست کند و آنان را در برابر موجی از اعتراضات سنتی، دینی و مردمی قرار دهد. جلوگیری از تکرار چنین فجایع تنها با بازنگری عمیق در رویکرد طالبان، احترام به فرهنگ مردم و بازگشت به اصول واقعی دین اسلام ممکن است. در غیر آن، تاریخ بار دیگر خود را تکرار خواهد کرد و حکومت طالبان که مشروعیت داخلی و خارجی ندارد محکوم به شکست خواهد بود.