پیش درآمد
شعر کلامیست خیالانگیز، دارای پیام و آمیخته به موسیقی که با گزینش واژهها و گروههای زیبا، پرمعنا و خوشآوا با خیالپردازی شاعر به شکل هنری بیان میشود. براین اساس موسیقی شعر بر پایهی بافت آواهای موجود در واژهها شکل گرفته، سخن اعجازآمیز و دلنشین را ایجاد میکند و خواننده را به حیرت وامیدارد و او را به جستجوی شناخت این رموز و ترفند میکشاند؛ بدین ترتیب شعر یک پدیدهی هنری و یک غریزهی معنوی در انسان است. برخیها به این باور اند که شعر واقعی زاییدهی ناخودآگاه انسان است که بدون دخالت آگاهی او بر زبانش جاری میشود؛ موسیقی و همهی عوامل تشکیل دهندهی شعر به دنبال آن بر زبان شاعر نمود عینی پیدا میکند؛ نه اینکه شاعر، قالبی را از پیش گزیدهشده در خدمت مضمون قرار بدهد، و سپس نامش را شعر بگذارد. درواقع موسیقی در شعر جنبهی تزیینی ندارد، بلکه یک پدیدهی طبیعی است، برای تصویر عواطف که به هیچ روی نمیتوان از آن چشم پوشید. علتش هم این است که عاطفه یک نیروی وجدانی است و آثاری نیز در جسم آدمی دارد که به هنگام خشم، شادی و اندوه آشکار میشود. و هیچ ملتی را نمیشناسیم که از موسیقی بیبهره باشد، پس باید بپذیریم که موسیقی پدیدهیی در فطرت آدمی است (شفیعی کدکنی، ۱۳۸۸، ص. ۳۳). ازاینرو موسیقی شعر به دنبال احساس، عواطف و تخیل سراینده به زبان وی جاری میشود و شعری که بدون این ویژهگی به نظم کشیده شود، خالی از جوهرهی اصلی شعر بوده و شعر خام به شمار میرود که جایگاهی در تاریخ ادبیات ندارد.
از سویی وزن که همان موسیقی بیرونیست، یکی از عناصر اصلی و مهم شعر به شمار میرود که خود نوعی نظم در کلام دارد و سبب خیالانگیزی هرچه بیشتر شعر میشود. بدین ترتیب بخش مهمی موسیقی بیرونی شعر در وزن آن جلوهنمایی میکند؛ همنشینی هجاها با کیفیت ویژه؛ یعنی توجه به نوع هجاها در ساختار کلام برای مقاصد خاصی مانند درنگ، تأمل، هیجان و نشاط از ویژگیهای آن محسوب میشود. باوجود کوششی که امروزه برای حذف آن و ترویج شعر آزاد و بدون وزن عروضی گرفته است، همچنان ذوق فارسیزبانان و برخی از شاعران تمایل خود را به شعر موزون حفظ کرده است. از آن جمله شاعران پیشکسوت معاصر بلخ-افغانستان، روانشاد محمد صادق عصیان استاد پیشین دانشگاه بلخ میباشد که او از وزنهای عروضی کلاسیک در شعر نئوکلاسیک خود استفاده کرده است.
از اینرو در این جستار کوتاه و فشرده، به موسیقی بیرونی در سرودههای محمدصادق عصیان پرداخته شده و بررسی اینکه او بیشتر از گزینش کدام وزنها در سرودههای خود سود جسته و جلب توجه کرده است، روشن میشود. از بررسی موسیقی بیرونی سرودههای وی، میتوان دریافت که او با آگاهی و شناختی که از موسیقی شعر داشته، برای هر مضمون و موضوعی وزن مناسب را انتخاب کرده است. از اینکه ترتیب قرار گرفتن هجاهای کوتاه و بلند در برابر یکدیگر و اینکه یک رکن عروضی با چه هجایی آغاز شده است و دیگر ویژهگی آنها همگی با محتوا و دیگر عناصر شعر پیوندی تنگاتنگ دارد که در قالب واژهها به نظم کشیده شده و کیفیت هجاها و میزان حرکتها و ساکنها در کنار این هجاها نیز در تأثیر موسیقی شعر بر خواننده سخت مؤثر است. زیرا وزن یکی از عناصر اصلی شعر و از مهمترین عوامل تأثیرگذاری آن به شمار میآید که در ارزیابی و نقد شعر، یکی از گامهای اصلی، بررسی کیفیت آن است. وزن، یکی از مهمترین و کاراترین ابزار شعر برای آهنگین نمودن آن است که به دلیل جاذبه و شیرینی خاصی که دارد، با روان آدمی سازگاری داشته و بیشتر مخاطب را به خود جذب میکند؛ و از همین جهت ادراک شعر را برای خواننده آسانتر میکند (آرین فقیری، ۱۳۹۳، ص. ۳).
اسپنسر معتقد است که وزن گذشته از اینکه تقلید آهنگ شوق و هیجان است، وسیلهیی برای صرفه جویی در توجه ذهن به شمار میرود و لذتی که از آن حاصل میشود نتیجهی این است که واژهها بر طبق ضرب وزنی معهود و آشنا با هم تلفیق شود، ذهن آنها را آسانتر درک میکند. ممکن است در بعضی از زبانها با توجه به کیفیت آواها و واژهها در شعر به وزن نیازی نباشد، اما طبع ایرانی وزن را لازمهی شعر میداند، دلیل آن هم رونق نگرفتن شعر منثور در زبان فارسی است (صهبا، ۱۳۸۳، ص. ۱۰۵). همچنان شعر ایجاد هر نوع نظم همآهنگی وتناسب را دارا است. براساس این مزیتهای موسیقی در شعر، ایجاد خوش آهنگی به وجود میآید که چنگ بر دل میزند. این ویژگی شعر را برای مدتهای درازی، در حافظهی تاریخ ادب نگاه میدارد که این ویژگی در شعر عصیان نیز قابل مشاهده است.
از سویی این جستار کوتاه و فشرده میتواند نشان بدهد که زندهیاد استاد محمد صادق عصیان استاد پیشین زبان و ادبیات فارسی دری دانشگاه بلخ و استاد نویسندهی سطور، چقدر از فنهای ادبی و موسیقی بیرونی در شعر آگاهی داشته و از کدام وزنها بیشتر کار گرفته است و تنوع وزن در اشعارش به کدام میزان به چشم میخورد. در این مقال نخست نگاهی به زندگی زندهیاد پوهنوال محمد صادق عصیان میداریم:
نگاهی به زیستنامهی صادق عصیان
پوهنوال محمد صادق عصیان فرزند محمد سعید، شاعر، نویسنده و استاد پیشین دانشکدهی زبان و ادبیات دانشگاه بلخ- افغانستان، در چهاردهم دی/جدی سال ۱۳۵۲ خورشیدی؛ مطابق ۴ جنوری ۱۹۷۴عیسایی، در مرکز شهرستان کشنده ولایت بلخ دیده به جهان گشود. آموزشهای نخستین را در زادگاه خود آغاز، سپس در مکتب امیر خسرو بلخی و لیسهی باختر شهر مزارشریف به پایان رساند (خلیق، ۱۳۸۷، ص. ۵۹۰). وی در پایان سال ۱۳۷۵، پس از چهار سال رفت و آمد، از رشتهی زبان و ادبیات فارسی دری دانشگاه بلخ فارغ گردید. در سال ۱۳۸۱ به صفت استاد در دانشگاه بلخ پذیرفته شد (عصیان، ۱۳۸۴، ص. ۶۱). عصیان در سال ۱۳۹۰، در همین رشته از دانشگاه ملی تاجیکستان، سند کارشناسی ارشد خود را گرفت.
روانشاد صادق عصیان در کنار تدریس در دانشگاه بلخ، مدیر مسؤول مجلهی علمی دانشگاه بلخ، فصلنامهی «معرفت» و ماهنامهی«چشمانداز»، مسؤولیت «خانهی قلم» را نیز در کارنامهاش دارد. همچنین با بخش ادبی رسانههای صوتی و تصویری نیز همکاری داشت. او مدتی برنامهی ادبی و فرهنگی «روزنه» و «پرنیان سخن» را در رادیو و تلویزیون محلی بلخ و برنامه ادبی «اورنگ» را در تلویزیون آرزو گردانندگی میکرد. مدتی هم مشاور بخش ادبی رادیو تلویزیون آرزو بود.
استاد عصیان در سال ۱۴۰۰ خورشیدی، افغانستان را به قصد شهر اشتوتگارت آلمان ترک گفت، و سرانجام در ۱-۲ مهر/میزان سال ۱۴۰۲ خورشیدی، پس از یک دوره بیماری در غربت درگذشت. موصوف یکی از سرآمدهای ادبیات معاصر افغانستان، و از جمله بهترین و خوش برخوردترین استاد دانشکدهی زبان و ادبیات فارسی دری دانشگاه بلخ، در دو دههی پسین در افغانستان به حساب میآمد. آثار ادبی این شاعر فرهیخته آمیختهای از شعر کلاسیک با شعر مدرن، با بنمایههای عشق، تغزل، جامعه و نگاهی به مقاومت و پایداری مردم افغانستان دارد. همچنان استاد عصیان از شاعران معروف نئوکلاسیک و نوپرداز در غزلسرایی کشور بود. استاد گرامی نویسندهی سطور، شعر گفت، نوشت و زندگی کرد، زندگی که به گفتهی خودش تمام وقت خوشش ساعتی بیش نشد:
ساعت، دقیقه، ثانیه، یک لحظه، یک دم است آری! بخوان و زمزمه کن، عمر ما کم است
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۲۲)
به گفتهی خودش از نخستین سالهای دههی هفتاد به سرودن شعر آغاز کرد، که یک مجموعه از شعرهایش به نام «فصلهای آفتابی» در بهار سال ۱۳۸۲ از سوی انجمن نویسندگان بلخ به چاپ رسید (عصیان، ۱۳۸۴، ص. ۶۱). سپس این دو اثر را نیز گردآوری کرده است؛ نمونههای شعر امروز بلخ (۱۳۸۴) و سیما و سخن؛ شاعران و نویسندگان بلخ، سمنگان و سرپل (۱۳۸۵). در کنار آن چندین جزوهی درسی نیز از خود به جا گذاشته است. همچنین مجموعههای زیر را از طبع، احساس و عاطفهی خود به یادگار مانده است:
فصلهای آفتابی – بهار ۱۳۸۲
روشنتر از همیشه – پاییز ۱۳۸۶
مثل احوال جهان – بهار ۱۳۹۳
فراخوان صد غزل – ۱۳۹۷
حل شدن در حس و حال – تابستان ۱۳۹۸
موسیقی در شعر
چنانچه گفته آمدیم که شعر کلام خیالانگیز، دارای پیام و آمیخته به موسیقی است؛ و موسیقی شعر، تخیل و عاطفهی نهفته در شعر را به مخاطب به گونهی بهتر انتقال میدهد. شعر مانند هنرهای دیگر، رموز، ترفند و قواعدی دارد که رعایت آن سبب رسیدن به نتیجهی مطلوب میگردد و اگر سرایشگر نتواند ارتباطی مناسب میان موسیقی شعر با عناصر دیگر برقرار کند، حلقهی پیوند میان موضوع، تخیل و عاطفه گسسته میشود. یعنی شعر ایجاد هر نوع همآهنگی نظم و تناسب را دارد. ازاینرو «یکی از جدیترین مزیتهای موسیقی در شعر، ایجاد خوش آهنگی است که گاهی با خواندن آن چنگ دل مترنم میشود» (کریمی، ۱۴۰۴، ص ۱۰۸). این ویژگی شعر را برای مدتهای درازی، در حافظه نگاه میدارد. در واقع مجموعه عواملی که زبان شعر را از زبان روزمره امتیاز میبخشد همان اعتبار آهنگ و توازن است؛ یعنی موسیقی سبب رستاخیز واژهها در زبان میشود و تأثیر بر دلها دارد، و این عامل، زبان شعر را از زبان روزمره تمایز میدهد که این ویژگی در شعر روان شاد استاد عصیان نیز قابل ملاحظه است.
موسیقی در شعر را شفیعی کدکنی شامل چهار بخش میداند؛ موسیقی درونی، موسیقی معنوی، موسیقی بیرونی و موسیقی کناری (شفیعی کدکنی، ۱۳۸۸، ص. ۹). در این جستار کوتاه تنها به موسیقی بیرونی اشعار صادق عصیان پرداخته میشود.
موسیقی بیرونی
موسیقی بیرونی در شعر همان حوزهی دانش عروض و وزن شعر است (کریمی، ۱۴۰۴، ص. ۱۲۱)؛ یعنی آهنگی که از طریق وزن، در شعر پدید میآید و موجب میشود تا نظمی موسیقایی شعر را فراگیرد و وزن شعر ارتباط مستقیم با اندیشهی نهفته در آن دارد.
موسیقی بیرونی شعر از تناسب لفظی و آهنگینی که مرتبط به وزن شعر است به وجود میآید. فارسیزبانان از بحور و اوزان شعر عربی در اواخر سدهی دوم یا اوایل سدهی سوم هجری مهشیدی به کار بردند و خلیل بن احمد فراهیدی بصری (۱۰۰- ۱۷۰) نخستین کسی بود که بحرهای شعر عربی را منظم کرد. و این بحور و اوزان شعر عربی مورد پسند فارسیزبانان نیز قرار گرفت که فارسیزبانان چند بحر دیگر نیز برآن افزودند. به هر حال موسیقی بیرونی یکی از مهمترین جنبههای موسیقی در شعر است؛ زیرا این نوع موسیقی جذابیت هنری شاعر را در منظر مخاطب قرار میدهد.
یادآوری این نکته نیز مهم است که هنوز چوپانان در دل دشتها زمزمههای بی آلایش خود را با نوای ساده و دلنشین میآمیزد و بدون آن که شعر بخوانند یا سواد و آموزش رسمی داشته باشند، به طور ناخودآگاه پیوند موسیقی و الحان و الفاظ را ثابت میکنند. از آنچه گفته شد درمییابیم که وزن اصلیترین عامل موسیقی در شعر است و نخستین عامل تناسب که سبب موسیقی در کلام میشود، وزن و آهنگ آن است. شایان یادآوریست که کسی اگر به شیوهی سنتی یا نئوکلاسیک شعر میسراید، باید تمام قاعدههای وزن را رعایت کند و از آن قواعد عدول نکند. ازاینرو استاد عصیان نیز در قالبهای کلاسیک با نوپردازی معاصر شعر سروده است، حال میپردازیم به اوزان بهکار رفته در دفترهای اشعار وی که تنوع اوزان و همان موسیقی بیرونی چگونه استفاده شده است:
بحر هزج
هزج در لغت به معنای سرود ترانه و آواز با ترنم، و در اصطلاح عروض بحری است که از تکرار رکن «مفاعیلن» حاصل میشود. و اشعاری که به این وزن گفته میشود آهنگ دار و نهایت دلکش میباشد و به همین نسبت خوشآهنگی توجه سرایشگران فارسی را به خود جلب کرده است (احمد نژاد، ۱۳۸۵، ص. ۱۸)؛ استاد صادق عصیان نیز در کوچههای این بحر قدمهای استادانه گذاشته است:
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (بحر هزج هشت رکنی سالم):
U – – – / U – – – / U – – – / U – – –
چهسان این لحظههای سرد را باید تحمل کرد نمیدانم چهقدر این درد را باید تحمل کرد
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۲۳)
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل (بحر هزج شش رکنی محذوف):
U – – – / U – – – / U – –
دلم آن سوی این دیوار مانده میان آتش و آوار مانده
(عصیان،۱۳۸۲، ص. ۴۲)
عصیان غزل بالا را که شامل هشت بیت میشود در این وزن سروده است. همچنان دوبیتیهای ناب و دلپذیر در این دو وزن سروده است.
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل (بحر هزج شش رکنی مقصور):
U – – – / U – – – / U – – U
من و این خانهی خاکستر اندود در و دیوارش آتش، سقفش از دود
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۱۰۶)
مفعول مفاعلن مفاعیلن فاع (بحر هزج هشت رکنی اخرب مقبوض ازل):
– – U / U – U – / U – – – / – U
سلطان بزرگ! حال جنگل خوب است اوضـاع قلمور شما مطلوب است
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۲۵)
عصیان غزل زیر را نیز با حذف یک واج از اخیر بیت به وزن هزج اخرب مقبوض ابتر سروده است. تفاوت وزن این دو غزل تنها در هجای پایانی مصراع، هجای کشیده است و دیگر تفاوت ندارد. هرچند این وزن از جمله اوزان شجرهی اخرب رباعی است، شاعران از این وزن به سرایش غزل نیز استفاده کرده اند.
مفعول مفاعلن مفاعیلن فع (بحر هزج هشت رکنی اخرب مقبوض ابتر):
– – U / U – U – / U – – – / –
عشق تو به ناکجا کشیدن دارد سودای تو یک عمر تپیدن دارد
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۳۴)
رباعی
رباعی در لغت آنچه از چهار جزء تشکیل شده و چهارتایی است در اصطلاح شعر فارسی، شکل خاصی از دوبیتی است (داد، ۱۳۸۵، ۲۳۳). به قول نویسندهی سطور:
دوبیتی چون رباعی است؛ اما «ولا حــول و لاقـــوه …» نــدارد
روی و قافیه دارد، هزج هم کف و اخرب نه مجبوبش شمارد
رباعی یکی از قالبهای خوب و دل پسند شعر فارسی دری است که از اوزان زحافات بحر هزج به شمار میآید. به قول شمس قیس رازی، رودکی سمرقندی شاعر بلند پایهی فارسی زبان آنرا وضع کرده است و منشأ دریافت وزن آن، جملهی موزونی است که از زبان کودکی که مشغول بازی گردو (چهارمغز) است جاری میشود، یعنی «غلتان غلتان همی رود تا بنگو». با درنظرداشت متون کهن فارسی دری، شعر رباعی از اختراعات فارسی زبانان است. بسیاری از دانشمندان علم عروض اوزان رباعی را از اوزان فرعی بحر هزج دانستهاند و همگی اتفاق نظر دارند و نکتهی مورد بحث در وزن رباعی این است که اختیارات شاعری نظر به تمام اوزان، بیشتر در رباعی است. امام حسن قطان از دانشمندان خراسان زمین نخستینبار گونههای مختلف و رایج وزن رباعی را بررسی و نامگذاری نمود، وی برای رباعی بیست و چهار وزن قائل شد که از آن جمله دوازده وزن آن با شجرهی اخرم (مفعولن) و دوازده وزن دیگر آن با شجرهی اخرب (مفعولُ) آغاز میشود (محمدی، ۱۴۰۲، ص. ۳۶). استاد عصیان مجموعه رباعیات اش را زیر نام «حل شدن در حس و حال» در تابستان سال ۱۳۹۸ نشر کرده بود و شامل ۱۰۰ پارچه رباعی میباشد که در این دفتر از پنج وزن رباعی با برخی از اختیارات شاعری و قاعدههای عروضی استفاده کرده است:
مفعول مفاعلن مفاعیل فعول (بحر هزج هشت رکنی اخرب مقبوض مکفوف اهتم):
– – U / U – U – / U – – U / U – U
عشق از همه جا به سوی یار آمدن است با نیک و بد زمان کنار آمدن است
(عصیان، ۱۳۹۳، ص. ۷۹)
همبال و پر جهان به پرواز شدیم یکبار دگر ز صفر آغاز شدیم
(عصیان، ۱۳۹۳، ص. ۸۲)
مفعول مفاعلن مفاعیلن فع (بحر هزج هشت رکنی اخرب مقبوض ابتر):
– – U / U – U – / U – – – / –
من زنده به آن حلاوت لبخندم شیرین من از عنایتت خرسندم
(عصیان، ۱۳۹۸، ص. ۱۱)
مفعول مفاعلن مفاعیل فعل(بحر هزج هشت رکنی اخرب مقبوض مکفوف مجبوب):
– – U / U – U – / U – – U / U –
آرامش دل، قرار این روح و تنی گهواره و گور آرزوهای منی
(عصیان، ۱۳۹۸، ص. ۴)
چنانچه گفتیم در رباعی بیشتر از اختیارات شاعری سود میبرند. همچنان هر چهار مصراع بر یک وزن نیست، بنابر قاعدهی تقطیع و اختیارات شاعری پریشهای وزنی صورت میگیرد (ماهیار، ۱۳۹۵، ص. ۱۴۵)، مثلا:
نادیده بگیری او تو را کم بزند لبخند زنی که طعنه هر دم بزند
(عصیان، ۱۳۹۸، ص. ۲۲)
قابل ملاحظه است که شعر دارای آهنگ و موسیقی است؛ اما بنابر تقطیع مصراع نخست (مفعول مفاعیل مفاعیل فعل) با مصراع دوم (مفعول مفاعلن مفاعیل فعل) یکسان نیست. اما بنابر قاعدهی قلب به جای مفاعیل، مفاعلن آمده است که کاستی و نواقصی در موسیقی شعر پدید نیامده و ناآهنگ نیست.
مفعول مفاعلن مفاعیلن فاع (بحر هزج هشت رکنی اخرب مقبوض ازل):
– – U / U – U – / U – – – / – U
بگذار دوباره تا به هم آمیزند دوری و جدایی دو دل را مپسند
(عصیان، ۱۳۹۸، ص. ۱۰)
آمدن یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه را قاعدهی «تسکین» مینامند (مدرسی، ۱۳۹۳، ص. ۳۳). بنابر این قاعده وزن شکسته نشده و خالی از موسیقی نمیباشد؛ با آن که مصراع نخست به وزن (مفعول مفاعلن مفاعیلن فع) و مصراع دوم (مفعول مفاعلن مفاعیل فعل) سروده شده است بازهم آهنگ و موسیقی بیرونی آن کاملا محسوس است. و رباعی زیر نیز با قاعدهی تسکین سروده شده است:
مفعولن فاعلن مفاعیلن فاع (بحر هزج هشت رکنی اخرم اشتر ازل):
– – – / – U – / U – – – / – U
حالا به خود آمدید، ای خودخواهان! آیا گاهی به فکر مردم بودید؟
(عصیان، ۱۳۹۸، ص. ۶۷)
بحر رمل
بحر رمل از تکرار رکن فاعلاتن حاصل میشود. این بحر از مستعملترین بحر عروضی به شمار میرود و به شکلهای هشت رکنی، شش رکنی و و چهار رکنی پدید میآید. همچنان شاعران معاصر به شکلهای دوازده و چهارده الی شانزده رکنی نیز بهرهگیری کرده اند. استاد عصیان نیز از بحر رمل بیشتر استفاده کرده است که نمونههای هر وزن این بحر با یک بیت آورده شده و از نمونههای زیاد، جلوگیری به عمل آمده است:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل هشت رکنی محذوف):
– U – – / U – – – / – U – – / – U –
اتفاق تازه بسیار است؛ اما نیستی زندگی از سوژه سرشار است؛ اما نیستی
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۳)
این وزن از پرکاربردترین وزن به شمار میرود. همچنین استاد عصیان نیز غزلهای فراوان در این وزن سروده است که در صفحههای (۶، ۴۶، ۲۷،۳۱، ۳۶، ۶۴، ۶۶، ۶۰، ۵۲، ۶۸، ۸۹، ۸۶ و ۱۰۹) دفتر «فراخوان ۱۳۹۷»، (۹، ۱۱، ۱۳، ۱۹، ۲۸، ۴۷، و ۷۷) مجموعهی «مثل احوال جهان»، (۲۲ و ۳۴) دفتر «روشنتر از همیشه» و (۱۲و ۵۲) دفتر «فصلهای آفتابی» قابل مشاهده بوده که آمار ابیات آن به ۱۰۸ بیت میرسد.
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات (بحر رمل هشت رکنی مقصور):
– U – – / U – – – / – U – – / – U – U
کاش میبودی بهار امسال هم جان میگرفت زندگی را بوی عطر خاک و باران میگرفت
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۷)
در صفحههای (۸، ۱۶، ۱۹، ۳۷، ۴۴، ۶۵، ۱۱۱) دفتر «فراخوان» و در دفتر مثل احوال جهان در صفحههای (۱، ۲، ۲۱، ۳۰، ۳۵ و ۳۷) و در دفتر «فصلهای آفتابی» صفحات (۲، ۲۴، ۴۰، ۵۰، و ۵۷) دیده میشود که مجموع ابیات این وزن بحر رمل ۹۲ بیت میباشد.
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (بحر رمل هشت رکنی مخبون محذوف):
– U – – / U U – – / U U – – / U U –
فرض کن پنجرهام رخ به رخت وا شدهام یا درِ خانهی عشقم، که تماشا شدهام
(عصیان، ۱۳۹۳، ص. ۴۵)
استاد عصیان در صفحههای (۴۲، ۴۹، ۱۰۴ و ۱۰۷) دفتر «فراخوان»، (۴۱، و ۴۹) دفتر «مثل احوال جهان» و (۲۳، ۴۷، ۵۳ و ۵۸) دفتر «فصلهای آفتابی» به تعداد ۵۰ بیت در وزن بالا شعر سروده است.
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات (بحر رمل هشت رکنی مخبون مقصور):
– U – – / U U – – / U U – – / U U – U
این جهان جنگلِ در حال جهنم شدن است منفجر تا که شود در صدد «بم» شدن است
(عصیان، ۱۳۹۳، ص. ۳۹)
در صفحههای (۵۰، ۱۰۸ و ۱۱۰) دفتر «فراخوان»، صفحهی (۵۱) «مثل احوال جهان» و صفحهی (۲۵) دفتر «فصلهای آفتابی» نیز به این وزن شعر سروده شده است که مجموع ابیات به ۳۱ بیت میرسد.
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن (بحر رمل هشت رکنی مخبون اصلم):
– U – – / U U – – / U U – – / – –
بال بگشایی و پرواز به نور آموزی آسمان را تو بلندی و غرور آموزی
(عصیان، ۱۳۸۲، ص. ۱۳)
در صفحهی ۳۰ دفتر «فصلهای آفتابی» نیز یک غزل سروده است که مجموعاً ۱۴ بیت میشود.
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان (بحر رمل هشت رکنی مخبون اصلم مسبغ):
U U – – / U U – – / U U – – / – – U
کربلاییست زمین بر همهی مظلومان و زمان یکسره در فکر محرم شدن است
(عصیان، ۱۳۹۳، ص. ۳۹)
استاد عصیان در بیت بالا از قاعدهی تسکین و قاعدهی تبدیل سود جسته است. با به کاربردن این قاعدهها، شعر ناموزون نمیشود، بلکه همان آهنگ و موسیقی بیرونی خود را حفظ میکند که این خود نشاندهندهی عصیان از دانش عروض میباشد. همچنان در صفحهی (۶) دفتر «فصلهای آفتابی» غزلی در وزن بالا سروده است. …
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات (بحر رمل شش رکنی مقصور):
– U – – / – U – – / – U – U
ای چراغ استوار برج باد ای سپیدار بلند اعتماد
(عصیان، ۱۳۸۲، ص. ۱۴) ۱۳
بحر مجتث
مجتث در اصطلاح عروض یکی از بحرهای مختلف الارکان است که وزن اصلی آن از تکرار چهار بار «مستفعلن فاعلاتن» در هر بیت حاصل میشود. این بحر را از آن جهت مجتث خوانده اند، که گویی با بریدن رکن اوّل (فاعلاتن) از بحر خفیف، این بحر را به صورت «مستفعلن فاعلاتن» به وجود آورده اند (محمدی، ۱۴۰۲، ص. ۸۷). استاد عصیان از چهار وزن پرکاربرد این بحر به کار گرفته است:
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن (بحر مجتث هشت رکنی مخبون اصلم):
U – U – / U U – – / U – U – / – –
پلنگ گونه فشردی گلوی آهو را شکنجه میکنی اکنون تمامت او را
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۱)
در صفحههای (۱۰، ۱۸، ۲۰، ۲۸، ۵۵، ۷۶ و ۹۲) فراخوان به تعداد ۶۲ بیت در این وزن شعر سروده است که % …
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان (بحر مجتث هشت رکنی مخبون مقصور):
U – U – / U U – – / U – U – / U U – U
چه اتفاق فتاده که زنگ دوست کر است سلام و صحبت شیرین یار مختصر است
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۵)
در صفحهی ۵۱ دفتر فراخوان (صد غزل) نیز به تعداد ۷ بیت سروده است که ابیات غزل بالا مجموعاً ۱۳ بیت میشود.
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان (بحر مجتث هشت رکنی مخبون اصلم مسبغ):
U – U – / U U – – / U – U – / – – U
بهار شاخهی خشکیده را پر از گل کرد درخت در هیجان آمد و تکامل کرد
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۴۵)
در صفحههای (۱۱، ۵۶، ۷۳، ۷۴) به تعداد ۳۳ بیت در وزن بالا قابل مشاهده است.
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (بحر مجتث هشت رکنی مخبون مقصور):
U – U – / U U – – / U – U – / U U –
به فال فلسفه بحران خانه حل نشود شگرد و شیوهی دنیا اگر بدل نشود
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۲۴)
در صفحههای (۵۲، ۵۳، ۵۷، ۵۸، ۷۵، ۸۱، ۹۳، ۹۴، ۹۵) در این وزن شعر سروده است که مجموعاً ۶۷ بیت میشود.
بحر مضارع
مضارع در لغت به معنای شبیه، مانند و مشابه است. در اصطلاح عروض به بحری گفته میشود که وزن اصلی آن از تکرار و ترکیب «مفاعیلن فاعلاتن» حاصل میشود. وزن سالم این بحر بسیار نادر است، امّا وزنهای غیر سالم آن به فراوانی در شعر فارسی به کار میرود (شهری، میتوان گفت که یکی از بحرهای پرکاربرد در شعر شاعران معاصر، بحر مضارع است، البته وزن «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلنْ» کاربرد وسیع در شعر دارد. صادق عصیان از دو وزن مشهور و پرکاربرد بحر مضارع در شعر خود سود جسته است:
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (بحر مضارع هشت رکنی اخرب مکفوف محذوف):
– – U / – U – U / U – – U / U – –
آمادهام که شکل شوم، محتوا شوی من قانعام که حنجرهام را صدا شوی
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۹)
(۱۲، ۳۰، ۳۲، ۴۸، ۵۹، ۶۳، ۷۹، ۸۵، ۸۷، ۹۸، ۹۹، و ۱۰۱) به تعداد ۸۹ بیت
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات (بحر مضارع هشت رکنی اخرب مکفوف مقصور):
– – U / – U – U / U – – U / U – – U
دو رشته رود روانیم و در کنار همیم دو کوچه باغ طویلیم و همجوار همیم
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۱۳)
ماهی شدیم، بستر دریا به خون نشست آهو شدیم دامن صحرا به خون نشست
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۷۲)
این وزن در شعر شاعران معاصر کاربرد بیشتر دارد، استاد عصیان نیز در صفحههای (۱۵، ۲۲، ۳۵، ۳۸، ۶۷، ۶۹، ۷۰، ۷۱، ۷۲، ۷۸، ۸۰، ۸۲، ۹۰، ۹۱، ۹۶، ۹۷، ۱۰۳، ۱۰۵، ۱۱۲، ۱۱۳، ۸۸) دفتر فراخوان به وزن بالا شعر سروده است، که مشمول ۱۲۹ بیت میباشد.
بحر متقارب
متقارب در لغت به معنای آن که یا آن چه به دیگری نزدیک یا تقرب پیدا کند. در اصطلاح عروضی به یکی از بحرهای متحدالارکان گفته میشود که وزن اصلی سالم آن از تکرار «فعولن» حاصل میگردد. چون هنگام تکرار فعولن سببها و وتدهای آن به هم نزدیک اند، یعنی پس از هر وتد یک سبب قرار دارد، آن را بحر متقارب خوانده اند (آرین فقیری، ۱۳۹۳، صص. ۱۱۰- ۱۰۹). استاد عصیان در این بحر نیز سرودههایی دارد:
فعولن فعولن فعولن فعل (بحر متقارب هشت رکنی محذوف):
U – – / U – – / U – – / U –
کجا دفن سازم من این مرده را دل بی فروغ غم افسرده را
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۱۰۲)
فعولن فعولن فعولن فعول (بحر متقارب هشت رکنی مقصور):
U – – / U – – / U – – / U –
نه شوق شگفتن، نه شور و نموست بهار من امسال بی رنگ و بوست
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۱۰۰)
بحر رجز
بحر رجز از تکرار رکن «مُستَفعِلنْ» حاصل میگردد. اشعار بحر رجز در شکلهای مثمن، مسدس و مربع سروده میشود. استاد عصیان تنها در یک وزن زیر این بحر شعر سروده است:
مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (بحر رجز هشت رکنی مطوی مخبون):
U- U – / U – U – / U- U – / U – U –
ای وطن عزیز من، روز و شب عزای توست تازهترین سرود من، مرثیهی برای توست
(عصیان، ۱۳۹۷، ص. ۵۴)
بحر خفیف
بحر خفیف از جمله بحرهای مختلف الارکان است که از ترتیب و تکرار رکنهای «فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن» و زحفهای آنها بهدست میآید؛ البته صورت سالم آن در اشعار فارسی کاربرد نداشته، اما صورت غیر سالم در نزد شاعران پارسیگو کاربرد فراوان داشته است. وزن خفیف شش رکنی مخبون اصلم مسبّغ «فاعلاتن مفاعلن فع لان» از پرکاربردترین وزن این بحر میباشد؛ چنانکه حدیقه سنایی، هفت پیکر نظامی، ترجیع بند هاتف اصفهانی و موش گربه عبید زاکانی، سیرالعباد الی المعاد، تحریمه القلم، کارنامه سنایی، طریق التحقیق، سلسله الذهب جامی، شاه ودرویش هلال چغتایی، هفت کشور فیض دکنی و عرفان بیدل… در این بحر سروده شده است؛ و این بحر سبک ترین بحور عروضی است (محمدی، ۱۴۰۲، ص. ۹۴). زندهیاد عصیان نیز تجربهیی در این بحر عروضی دارد:
فاعلاتن مفاعلن فع لن فاعلاتن مفاعلن فع لان (بحر خفیف دوازده رکنی مخبون اصلم مسبغ)
سر زمینت به چنگ انگلها، در سرت هم تمور بدخیم است
روزگارت پر از پریشانی، زندگیات لبالب از بیم است
نتیجه گیری
در فرجام دریافتیم که شعر کلام خیالانگیز دارای محتوا و موسیقی میباشد و با مطالعهی سرودههای عصیان این مطلب در ذهن ایجاد میشود که او شاعر توانمند و خوش قریحه است. در قالب غزل و رباعی و گاهی دوبیتی طبعآزمایی کرده است.
وزن عروضی در شعر عصیان همواره قابل مشاهده است و شعر بیوزن در دفترهای اشعارش جایی ندارد؛ اما در بعضی از این سرودهها شاهد اختیارات شاعری و قاعدههای عروضی بودهایم، باوجود آن هم هیچگاه موسیقی بیرونی اشعارش از کاستی و نواقص برخوردار نبوده، زیرا در زمینهی اختیارات شاعری هم بیشتر شاهد اختیارات رایج هستیم. عصیان همیشه هر مضمون را در خدمت وزن مناسب قرار داده است.
تنوع اوزان در دفترهای اشعار او
نکتهی جالب این است که صادق عصیان در هیچ شعری از بحرها و وزنهای غریب و ناآشنا استفاده نکرده است، چنانکه در اشعار وی وزن دوازده رکنی دیده میشود، ولی وزن غریب و دور از ذهن و خالی از موسیقی نیست. این عامل نشاندهندهی لطافت و زیبایی و خوشآهنگی غزلهای اوست؛ اما از ضعفهای موسیقی بیرونی در سرودههای وی میتوان عدم بهکارگیری اوزان دوری دانست، چون اوزان دوری می بر غنای موسیقی کلام تأثیرگذار باشد، بهره چندانی نبرده است، فقط در یک غزل دیده میشود، زیرا ا بدین ترتیب میتوان گفت که شعر عصیان رابطهی تنگاتنگ با موسیقی دارد؛ زیرا شناخت و آگاهی شاعر از وزن عروضی، آهنگها و نواهای موسیقی زبان او را به غزل گفتن باز کرده است است که خوانندهی آگاه، هیچگاه در اشعار وی، گواه پرش وزنی و کاستیهای عروضی نمیباشد. با نگاه کلی به جلوههای موسیقی شعر عصیان، میتوان گفت که از نظر موسیقی بیرونی اغلب اوزان مورد استفادهاش وزنهای رایج و بحور مطبوع است.
سرچشمهها
آرین فقیری، نصیراحمد. (۱۳۹۳). عروض در شعر پارسی دری. کابل: فرهنگ.
احمد نژاد، کامل. (۱۳۸۵). عروض و قافیه. تهران: آییز.
داد، سیما. (۱۳۸۵). فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: مروارید، چاپ سوم.
خلیق، صالح محمد. (۱۳۸۷). تاریخ ادبیات بلخ. کابل: انجمن نویسندگان بلخ.
شفیعی کدکنی، محمد رضا. ( ۱۳۸۸). موسیقی شعر. ویرایش سوم، چاپ یازدهم. تهران: آگاه.
شهری، محمد. (۱۳۹۲). علم عروض و قافیه. چاپ پنجم. مشهد: ترانه.
صهبا، فروغ. (۱۳۸۳). «موسیقی بیرونی در شعر م. سرشک محمد رضا شفیعی کدکنی». فصلنامهی پژوهشهای ادبی، ش ۶، صص ۱۰۳- ۱۲۲.
عصیان، محمد صادق. (۱۳۸۲). فصلهای آفتابی. مزارشریف: انجمن نویسندگان بلخ.
عصیان، محمد صادق. (۱۳۸۴). نمونههای شعر امروز بلخ. مزارشریف: انجمن نویسندگان بلخ.
عصیان، محمد صادق. (۱۳۸۶). روشنتر از همیشه. کابل: مسلکی افغان.
عصیان، محمد صادق. (۱۳۹۳). مثل احوال جهان. کابل: انجمن نویسندگان بلخ.
عصیان، محمد صادق. (۱۳۹۷). فراخوان (صدغزل). کابل: انجمن قلم افغانستان.
عصیان، محمد صادق. (۱۳۹۸). حل شدن در حس و حال. کابل: انجمن نویسندگان بلخ.
عصیان، محمد صادق. (
کریمی، محمد فهیم. (۱۴۰۴). غزل بلخ از دههی شست تا دههی نود خورشیدی. بلخ: خانهی مولانا.
ماهیار، عباس. (۱۳۹۵). عروض فارسی. چاپ هفدهم. تهران: صبا.
محمدی، امرالله. (۱۴۰۲). آموزش عروض و قافیه. [جزوهی درسی]. دانشگاه تخار، دانشکدهی زبان و ادبیات، گروه فارسی دری.
مدرسی، حسین. (۱۳۹۳). فرهنگ توصیفی اصطلاحات عروض. چاپ سوم. تهران: سمت.