سه چهرهی شاخص مهاجرستیزی در ایران عبارتاند از کوروش غدیری، هادی کساییزاده و ندا شمس.
این افراد طی چند سال اخیر بهصورت مستمر در ترویج نگاه امنیتی، خصمانه و توهینآمیز نسبت به جامعه مهاجران افغانستانی در ایران فعال بودهاند. محتوای غالب نوشتهها، گزارشها و تحلیلهای آنان در رسانهها، بر معرفی مهاجران افغانستانی بهعنوان مجرم و تهدیدی برای امنیت ملی متمرکز است. آنها با القای ترس و ناامنی، تلاش دارند افکار عمومی ایران و نهادهای تصمیمگیرنده را علیه این جامعه مظلوم تحریک کنند.
نتیجه این تبلیغات گسترده و هدفمند، چیزی بود که در هفتههای اخیر مشاهده کردیم: اخراج سیستماتیک و گستردهی مهاجران افغانستانی از ایران.
اما آنچه شگفتانگیز است، پیوستن اشرف غنی، رئیسجمهور فراری افغانستان، به این جریان ضد مهاجر است. غنی در واکنش به موج اخراج مهاجران از ایران، در یک پادکست ۱۸ دقیقهای، از بازگشتکنندگان استقبال میکند و در ظاهر به آنها خوشآمد میگوید، اما همزمان، نگاهی امنیتی و نگرانکننده به آنها دارد. او پنج مرحله برای مواجهه با بازگشتکنندگان تعریف میکند؛ مرحلهی نخست آن، شناسایی و آمارگیری از مهاجران بازگشتی است: اینکه از کدام ولایتاند، چه طبقه اجتماعی دارند، و اهل کدام روستا هستند. او تأکید میکند که باید این افراد “تحت پیگیری” قرار گیرند تا دیده شود چگونه “خود را عیار میکنند”.
همچنان در این پادکست توصیه می کنند که بازگشتی ها نباید در شهرهای بزرگی چون کابل و هرات و مزار اسکان داده شوند و دلیل می آورد که این شهرها ظرفیت ندارند.
در اینجا چند نکته را باید خطاب به آقای غنی یادآور شد:
۱) شما متهم ردیف اول وضعیت کنونی مهاجران هستید.
شما زمانی رئیسجمهور افغانستان بودید، اما در لحظهی حساس کشور را ترک کردید و بدون مقاومت، قدرت را به طالبان واگذار نمودید. این تسلیم و فرار، میلیونها نفر را وادار به مهاجرت کرد. بسیاری از کسانی که اکنون از ایران اخراج میشوند، همانهاییاند که در نتیجهی سقوط حکومت شما و بازگشت طالبان، ناگزیر به فرار شدند.
در چنین شرایطی، نه تنها صلاحیت سخن گفتن درباره مهاجران را ندارید، بلکه باید در برابر ملت افغانستان پاسخگو باشید، نه اینکه نقش سیاستگذار جدید را ایفا کنید.
۲) سخن گفتن از “تعقیب” بازگشتکنندگان، معنایی جز سرکوب ندارد.
توصیه شما برای گردآوری اطلاعات و تعقیب مهاجران، خطدهی مستقیم به طالبان برای تحت فشار قرار دادن آنهاست. این افراد شهروندان افغانستاناند. چرا باید مورد پیگرد قرار گیرند؟ مگر جرمشان چیست؟ جز آنکه از سیاستهای خیانتبار شما و حکومتتان گریختهاند؟
۳) مخالفت با اسکان مهاجران در شهرهای بزرگ، تداوم یک سیاست قومی است.
شما با اشاره به بحران کمآبی در شهرهایی چون هرات، کابل و مزار شریف، توصیه میکنید که مهاجران نباید در این شهرها اسکان یابند. اما همه میدانند نگرانی واقعی شما چیز دیگری است.
در چهار سال گذشته، با مهاجرت گستردهی فارسیزبانان از این شهرها، ترکیب جمعیتی به نفع پشتونها تغییر یافته است و اکنون شما نمیخواهید با بازگشت مهاجران، این ترکیب به حالت پیشین خود بازگردد.
اگر غیر از این است، کدام منطق و کدام قانون به شما اجازه میدهد که شهروندان را از بازگشت به زادگاه و خانهشان منع کنید؟
نتیجه آنکه:
شما دیروز با فرار و تسلیم کشور، به مهاجران خیانت کردید؛ و امروز نیز با تلاش برای القای ترس و ترویج نگاه امنیتی به بازگشتکنندگان، در حال تکرار همان خیانت هستید.
بهتر است سکوت کنید؛ کسی که خود مقصر اصلی این وضعیت فاجعهبار است، حقی برای سخن گفتن ندارد.