با اعلام نتایج کانکور ۱۴۰۴، فاروق اعظم، مشاور وزارت انرژی و آب گروه طالبان، از شفاف بودن روند امتحان کانکور ابراز رضایت کرد. هرچند این حرفها به نظر مثبت میآید، اما در واقع نشاندهنده اجرای یک سیستم جدید است که بر اساس قدرت قومی شکل گرفته و نابرابریهای ساختاری در آموزش را تقویت میکند.
فاروق اعظم یکی از چهرههایی است که هم در نظام جمهوریت و هم در دوران تسلط طالبان نقش سیاسی فعال و موثر ایفا کرده و میکند. او در زمان جمهوریت مشاور ارگ ریاست جمهوری بود و اکنون نیز در نظام طالبان بهصفت مشاور وزارت انرژی و آب ایفای وظیفه میکند. ادامهی وظیفه و احترام گذاشتن به او در هر دو نظام، نشاندهنده اتحاد درونی پشتونها برای حفظ قدرت در هر ساختار حکومتی است؛ چنانکه یک پشتون میتواند هم در حکومت اشرف غنی جایگاه مشورتی داشته باشد و هم در نظام طالبان بدون آنکه متهم به خیانت یا مزدوری شود، اما اگر یک غیرپشتون چنین مسیری را طی کند، نوکر آمریکا، همکار ناتو یا مرتد خوانده شده و سرانجام سر بریده میشود.
اظهارات فاروق اعظم درباره روند کانکور پیشینهای طولانی دارد. او در سال ۱۳۹۵، در مراسمی در ارگ ریاستجمهوری با حضور اشرف غنی و داکتر عبدالله از اینکه در دایکندی بیش از ۶۵۰۰ تن در کانکور شرکت کرد ولی در قندهار۱۶۰۰ تن، بهشدت انتقاد کرد و گفت: «این تا قیامت تحملنشدنی است!» او این اختلاف را نمادی از بیعدالتی قومی در عرصه تحصیلات خواند و خواهان نوعی توازن قومی شد؛ اما واقعیت آن بود که جوانان غیرپشتون با تلاش، رنج و سرمایهگذاری خانوادگی وارد رقابت علمی شده بودند، نه از طریق امتیاز سیاسی یا سهمیهسازی قبیلهای.
فاروق اعظم بعدها نیز بارها به روند کانکور و ترکیب قومی کامیابان اعتراض کرد و حضور گسترده تاجیکها و هزارهها در دانشگاهها را تهدید تلقی نمود. همین دیدگاه بود که راه را برای سیاستهای سهمیهبندی کانکور از سوی اشرف غنی باز کرد؛ سیاستی که در ظاهر توازن تحصیلی میخواندند، اما در واقع نوعی تضعیف فرصتهای جوانان غیرپشتون و تقویت دسترسی پشتونها به دانشگاهها بود.
اکنون اما، در دوران حاکمیت طالبان که قدرت مطلق در دست پشتونها قرار گرفته است، معادله بهکلی معکوس شده است. طالبان با تسلط نظامی در کشور نظم جدیدی در ساختار آموزشی پیاده کردهاند که بازتاب آن را میتوان در نتایج کانکور چهار سال اخیر بهوضوح مشاهده کرد. آمارهای غیررسمی نشان میدهند که اکنون بیشتر کامیابان کانکور از میان جوانان پشتوناند؛ وضعیتی که بهروشنی مورد استقبال و رضایت فاروق اعظم و سایر بزرگ قوم او قرار گرفت.
در واقع، آنچه فاروق اعظم «شفافیت» مینامد، چیزی جز بازتولید یک نظم قومی خاموش در سیستم آموزشی افغانستان نیست. رقابت علمی، جای خود را به مدیریت قومی در تحصیلات عالی داده است.
حقیقت سخن این است که در بیست سال جمهوریت، جوانان تاجیک، هزاره و سایر قومهای غیر پشتون، در مناطق مرکزی، شمال و شمالشرق برای دستیابی به آموزش، دانش و تکنالوژی از هیچ تلاشی دریغ نکردند. آنان در کنار خانوادهها به کارگری، زراعت، قالینبافی، نانوایی و هزار زحمت دیگر تن دادند تا پول کتاب، قلم، معلم و کورس را تهیه کنند. رشد روزافزون قبولیهای این قومها در کانکور، حاصل نسلسازی آگاهانه و رنج و زحمت شان بوده است.
در مقابل، جوانان پشتون، در جنوب و شرق کشور، اغلب درگیر جنگ، بیثباتی، فرهنگ سنتی قبیلهای، افراطگرایی مذهبی و بیاعتمادی عمیق نسبت به آموزش و مکتب بودند. گزارشهای رسمی وزارت معارف نشان میدادند که تا سال ۱۳۹۸ (۱۸ سال پس از سقوط دور اول طالبان)، حتا یک دختر از ولایت هلمند از صنف ۱۲ فارغ نشده بود. این واقعیت تلخ نشان میدهد که مشکل اصلی نه تبعیض ساختاری، بلکه بیعلاقگی فرهنگی و تاریخی این قوم پشتون ما به آموزش است. همان گونه که امروز با قدرت کامل، درب مکتبها را بهصورت کامل به روی دختران بستند.
در چهار سال گذشته، روند کانکور عملن به سازوکاری تنظیمشده برای پر کردن دانشگاهها با وابستگان قبیلهای طالبان تبدیل شده است. دانشآموز زحمتکش و باسواد از مناطق مرکزی و شمال با نمرات بالا، در ته جدول جا میگیرد، در حالیکه جوانان کم سواد متعلق به قبیله حاکم، در صدر فهرست قرار میگیرند. این اتفاق نه تصادفی است، نه استثنایی؛ بلکه نتیجه یک سیاست سیستماتیک حذف و جایگزینی قومی در تحصیلات عالی است.
امروز دیگر کسی کانکور را رقابت علمی نمیبیند. سیستم از درون تهی شده و رقابت جای خود را به «پُروسه پر کردن چوکیهای دانشگاهها بر اساس پیوند قبیلهای و سیاسی داده است.
خلاصه اینکه نظام آموزشی افغانستان امروز به ابزار سرکوب نرم قومی تبدیل شده است.
آنچه با خون و رنج هزاران جوان باسواد در بیست سال جمهوریت ساخته شده بود، امروز با مهندسی معکوس در خدمت انحصارگرایی قبیلهای قرار گرفته است. سکوت در برابر این روند، بهمعنای پذیرش یک آپارتاید آموزشی مدرن است؛ آپارتایدی که اینبار نه با شعارهای نژادپرستانه، بلکه با لبخند، نام شفافیت و واژه عدالت اجرا میشود.