مدارس دینی در افغانستان در اصلاح جامعه نقش بسیار دارد. اصلاح جامعه از دهلیز اصلاح مدارس دینی میگذرد و بدون اصلاح مدارس دینی، اصلاح و رفاه جامعه امکانپذیر نیست. مردم افغاستان، مردم متدین هستند و به مدرسه و روحانیت به دیدهی قدر و احترام مینگرند. از همینرو، روحانیون در افغانستان از احترام ویژهی برخوردار اند و میتوانند با یک فتوا کاری را انجام بدهند که یک دولت با تمام تجهیزات نظامی از انجام آن ناتوان است.
از آنجا که ما به جایگاه و نقش تأثیرگذار مدارس دینی در افغانستان باور داریم و فراخوان اصلاح مدارس دینی را در دستور کار داریم، با دانشآموختهگان مدارس دینی گفتوگوهای را انجام دادهایم، تا از زبان اهل مدرسه قصهی مدرسه را بشنویم و نکات مثبت و منفی این نهاد دینی را بررسی نماییم.
اینبار با عبدالصبار مخبت، دانشآموختهی چندین مدرسهی رسمی و خصوصی و فارغ التحصیل دانشکدهی شرعیات دانشگاه کابل این گفتوگو را انجام دادهام. آقای مخبت، بهقول خودش از بدو کودکی پا بهعرصهی مدرسه گذاشته و سالهای زیادی را در این نهاد سپری کرده و تاکنون نیز با مدرسه انس دارد و به مدرسه میرود. روایت او از مدرسه، روایت دستاول است. این روایت از اینرو حایز اهمیت است که راوی آن خود خطیب، دعوتگر و استاد مدرسهی دینیست و برداشتها و تحلیل خودش را بدون کم و کاست و با صراحت بیان کردهاست.
روایت: چه عواملی سبب گردید، تا به مدرسه بروید؟
عبدالصبار مخبت: جامعهی افغانستان یک جامعهی مذهبی است و نقش نهادهای دینی از محوریترین عناصر شکل دهنده، جهت دهنده و انگیزه بخشیست که تمام ابعاد زندگانی مردم این کشور را زیر چتر خود قرار داده و به آن شکل و محتوا داده است.
اگر از این زاویه به سراغ پاسخ سوال برویم در کنار عوامل کم و کوچک دیگر، عامل مهم و مؤثر در تغییر جهت من از مکتب به مدرسه، شرایط حاکم اجتماع و خانواده بود. من در یک خانوادهی روحانی و مذهبی به دنیا آمدهام؛ خانوادهی که به آموزههای دینی نسبت به هر علم و فن دیگری بیشتر ارج و بها قایل بودند و هر داوری و قضاوت به صحت و سقم حکم و فکری را در میزان تطابق با دین و احکام دینی میسنجیدند.
روایت: چند سال درس دین خواندید؟
عبدالصبار مخبت: از بدو طفولیت تا این دم به گونهی رسمی و غیر رسمی درس دینی فرا میگیرم. در قسمت دانستن نخستین مرحلهی فراگیری دروس دینی و مدرسه باید بگویم که اولین آوازی که بعد از صدای «الله اکبر» پس از تولد به گوشم رسید، گردان همین صیغههای «ضَرب یضربُ و نَصر ینصرُ» از زبان پدرم بود.
روایت: در کدام مدرسه/ مدارس علوم دینی را فرا گرفتید؟
عبدالصبار مخبت: اولین مربی و استادم در علوم دینی والدینام بودهاند. پس از اینکه مکتب را تا صنف هشتم و درسهای دینی را به گونهی شخصی تا «درجه ثالثه و رابعه» نزد اساتید در دهکدهمان فرا گرفتم، آنزمان که کودکی بیش نبودم در یک تصمیم غیر مترقبه و مشاوره فامیلی برای ادامه و به سر رساندن دروس دینی، رهسپار «دارالعلوم جامعالانوار ولایت پنجشیر» شدم و مدت پنج سال تا ختم صنف دوازدهم در آنجا دروس دینی را فرا گرفتم. پس از آن رهسپار ولایت کابل شدم و در آنجا در کنار چهار سال دانشگاه به گونهی متواتر و بیوقفه تا این حال مصروف حلِ نکتهها و حاشیههای کتب و متون دینی هستم.
روایت: ویژهگیهای دارالعلوم جامع الانوار ولایت پنجشیر چیست؟
عبدالصبار مخبت: من که روش درسی چندین مدرسهی شخصی و رسمی را تجربه کردهام، بهباور من اگر شیوههای تعلیمی و تربیتی همهای مدارس دینیما در افغانستان بسان طرحهای تربیتی و تعلیمی «دارالعلوم جامع الانوار ولایت پنجشیر» در نظر گرفته میشد، ما امروز میتوانستیم به وسیله آموزش و پرورش به اصلاح حاکم و محکوم و بنای یک جامعهی سالم برسیم.
از ویژگیهای این دارالعلوم میتوان موارد ذیل را نام برد : نوسازی نصاب تعلیمی، گسترش دید عقلانی در حوزههای آموزش و پرورش، داشتن اساتید خبره و آگاه از آموزههای دینی و نیازهای عصری، بهروز رسانی و تدریس زبان عربی و علوم متعلق به آن مانند «نحو»، «بلاغت»، «صرف» و منطق به روشهای جدید و به گونهی آسان و بدور از اسالیب پیچیدهی قدیم و آموزش روش نوشتههای ادبی، مقالات علمی و روزنامهنگاری برای دانشآموزان است.
روایت: چرا جای مضامین اخلاقی و عرفانی در مدارس دینی خالیست؟
عبدالصبار مخبت: امروز نصاب درسی مدارس برگرفته از نصاب درسی مدارس قدیمیست. این نصاب با گذشت سالهای متمادی دوباره مطابق عصر و روز نوشته نشدهاست. در گذشتهها هم مضامین و کتابهای اخلاقی بهصورت مدون و مستقل در علم اخلاق نوشته نشدهاست.
شاید بههمین سبب مضامین اخلاقی به گونهی مستقل داخل نصاب درسی مدارس آنزمان نشده و تا هنوز هم در عدم اصلاح و تجدید نصاب مدارس دینی به همان روال ادامه دارد.
روایت: بهنظر شما کاستیهای مدارس چیست؟
عبدالصبار مخبت: بر اساس این قاعده که: «نفس هر کمال و تمامی محیط بر کمی و کاستی هاست» مدرسه هم کاستیهایی دارد. اینک چندی این کاستیها را بهطور نمونه اینجا ذکر میکنم:
۱- ترویج فکر ضدیت با هرگونه تجدید و نوگرایی.
۲- نبود اندیشه سیاسی و سیاسی اندیشی.
۳- جمود اندیشی و انحصار گرایی دینی.
۴- باز ماندن از حرکت بهپای پیشرفتهای جهان در نبود آموزش عصری.
۵- ارج دادن و گیر افتادن به دام اختلافات جزئی و فرعی و نداشتن مرام و هدف در زندگی.
روایت: آیا روحانیون حق انحصاری ابراز نظر در آمور دینی را دارند؟
عبدالصبار مخبت: من به این باور هستم که دین اسلام تمام ساحات زندگی فرد، خانواده و جامعه را تحت پوشش قرار میدهد و همه و هر کسی بدون بودن حق انحصاری برای یکی در ساحهی زندگی خویشتن در حضور خدای متعال مسوؤل است و حق ابراز نظر دینی دارد. همانطور که دین در مسجد حضور فعال دارد، بدون هیچگونه تفاوتی در بیمارستان، دانشگاه، شرکت تجارتی، مؤسسات شخصی و غیره حضور فعال و زنده دارد و تمام آدرسهای فوق، آدرس دینی است.
روایت: چرا برخی مردم فرزندانشان را به مدارس دینی میفرستند؟
عبدالصبار مخبت: در این شکی نیست که نحلههای مذهبی و جریانهای مذهبی در افغانستان از بدو پیدایش تا کنون در این خاک اثرگذار بودهاند و از مهمترین منبع مشروعیت به شمار می روند. همین نهادها و گروههای مذهبی بودند که با یک فتوای شرعی یک نظام سیاسی را با تمام قوت و ریشهاش از بیخ و بن به باد نابودی سپردند. بنابرین معلوم است که سنگر آموزشی و تربیتی نهادهای مذهبی در گذشته و حال، همین مدارس بوده و ایشان برای تقویت و جلب توجه افکار عمومی به مدارس سالهای متمادی کوشیدند و از جان خود مایه گذاشتند. از طرف دیگر، بیشتر شدن تبلیغات اینکه دانشهای بشری و عصری زادهی دانش و مؤلفههای غربی و کفری است و خواندنش پای انسان را به جهنم میکشاند نقش مهم و مؤثر در افزایش روز افزون دانشآموختگان مدارس دینی دارند.
روایت: خواندن کتابهای زرد ورق را در جهان معاصر مناسب و مفید میدانید؟
عبدالصبار مخبت: این سوال وضاحت میخواهد. اگر مطلق کتابهای که چاپ قدیم و دارای صفحات زرد است مراد باشد، این شامل احادیث پیامبر (صلیالله علیه و سلم) کتابهای سیرت و کتابهای تاریخی و فقهی میشود که قطعا آنها مفید و راهگشاست؛ اما اگر هدف برخی موضوعات اجتهادی (فقهی و فرعی) نوشته شده با خط و چاپ زرد باشد که امروز به اثر تکنالوژی و پیشرفت معاملات جهانی کاربرد ندارند، بلی برعلاوه از اینکه مفید نیست ضرورت است تا فقها و دانشمندان معاصر برای آمدن به میدان واقعی، آستین بالا زنند تا کاستیها را از میان بردارند و کمبودها را رفع کنند تا در زمینهی خدمت به «تراث» و امت اسلامی دستاورد و افتخار کلانی را رقم زنند.
روایت: در پایان؛ پیام شما به اهل مدرسه چیست؟
عبدالصبار مخبت: در اخیر پیام من برای اهل مدرسه این است که: به جرأت میگویم که در جامعهی ما نه کسی دین را خوب شناخت و نه کسی دین را به صورت بهتر به مردم فهماند. بیایید بعد از این از دین و دینداری یک چهرهٔ کریه و سیاه به مردم عرضه نکنیم و نگذاریم مردم بیشتر از این از دین و دینداری متنفر شوند. چرا که بد فهمیدن و بد فهماندنِ دین و ارزشهای دینی، سختترین و کوبندهترین لگدی بوده که همیشه پیکر دین و ایمان دینی را لرزانده و فرو ریختانده است. اگر اینگونه راه را ادامه بدهیم پس این خود ما هستیم که در بین پیام دین و مردم مانع واقع میشویم و روزی نزد خدا مورد بازپرس قرار میگیریم. پس از خدا بترسید.