در روزهایی که خاورمیانه در التهاب جنگ غزه و تحولات منطقهای میسوزد، حمله بیسابقه اسرائیل به پایتخت قطر، دوحه، نقطه عطفی در معادلات امنیتی منطقه رقم زد. این حمله نهتنها یک تجاوز نظامی بود، بلکه پرده از واقعیتی تلخ برداشت: وابستگی مطلق به ایالات متحده آمریکا، حتی در سطح میزبانی بزرگترین پایگاه نظامی این کشور، هیچ تضمینی برای امنیت ندارد. قطر که سالها با سیاستهای سازشگرایانه و سرمایهگذاریهای کلان در آمریکا سعی در حفظ موقعیت خود داشت/دارد، حالا با واقعیتی روبهرو شده که نهتنها امنیت را از آن سلب کرده، بلکه اعتبار منطقهایاش را نیز زیر سؤال برده است.
البته حمله هوایی اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر، نهتنها شوک بزرگی برای مردم این کشور بود، بلکه این مسئله را واضح کرد که حضور امریکا هیچ تضمینی برای امنیت نیست.
۱.دوحه زیر آتش؛ آغاز یک بیداری تلخ
اصابت پیاپی ۱۰ تا ۱۲ موشک هواپرتاب به پایتخت قطر، ساکنان این شهر را با واقعیت تلخ جنگ و بیدفاعی روبهرو کرد. دوحه سالهاست میزبان گروههای سیاسی مختلف با مجوز آمریکا بوده و تصور میشد این حضور، امنیتی پایدار را تضمین میکند. اما حمله اسرائیل نشان داد که این امنیت، صرفاً یک توهم است و آمریکا در لحظه حساس، هیچ اقدامی برای دفاع از متحد خود انجام نداد. این حمله نهتنها زیرساختهای شهری را هدف قرار داد، بلکه اعتماد عمومی به سیاستهای خارجی قطر را نیز بهشدت متزلزل کرد.
۲. سقوط اعتماد؛ قطر و هزینههای بینتیجه وفاداری
قطریها که در سایه فرماندهی مرکزی آمریکا در غرب آسیا احساس امنیت میکردند، حالا با واقعیت تلخ خیانت روبهرو شدهاند. آمریکا از قطر بهعنوان ابزار تأمین امنیت اسرائیل استفاده میکرد، نه بهعنوان متحدی که باید از آن دفاع شود. حمله اسرائیل بدون هشدار و با سکوت آمریکا، بیآبرویی کامل برای قطر و شکستی برای سیاستهای وابسته به غرب بود. این حادثه نشان داد که حتی وفاداری کامل به آمریکا نیز مانع از بیاعتنایی واشنگتن در لحظات بحرانی نمیشود.
۳. پایگاه العدید؛ چتر امنیتی یا سراب؟
پایگاه العدید از سال ۱۹۹۲ بهعنوان نماد امنیت آمریکا در قطر تعریف شده بود. قطر میلیاردها دالر در آمریکا سرمایهگذاری کرده و حتی هدیههایی نمادین مانند هواپیمای ۴۰۰ میلیون دالری به ترامپ داده بود. اما در لحظه حمله، هیچ پدافندی فعال نشد و آمریکا با عبارت «ما اطلاعی نداشتیم» از مسئولیت شانه خالی کرد. این نشان میدهد که تکیه به آمریکا، نهتنها امنیت نمیآورد، بلکه میتواند به بیدفاعی کامل منجر شود. قطر با وجود میزبانی بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا، در برابر حمله اسرائیل کاملاً بیدفاع بود و تحقیر شد.
۴. اشتباه راهبردی جهان عرب؛ از ایران تا قطر
حمله اسرائیل به ایران در جوزای ۱۴۰۴ با محکومیت ظاهری و بعضا سکوت برخی کشورهای عربی اما در باطن بعضی خوشحالی ها همراه بود؛ سکوتی و خوشحالی که حالا به بهای سنگینی تمام شده است. جنگ غزه، ترور رهبران حزبالله، حملات به لبنان و نهایتاً حمله به ایران، همگی بخشی از راهبرد جدید اسرائیل برای بازسازی نظم منطقهای بودند که از روز اول نتانیاهو از آن سخن گفت. حمله به قطر نشان داد که این راهبرد حالا به کشورهای عربی نیز رسیده و هیچکس از آن مصون نیست. اسرائیل با عبور از مرزهای سنتی و نادیدهگرفتن قواعد دیپلماتیک، در حال تحمیل نظم جدیدی بر منطقه است که هیچ کشوری از آن در امان نخواهد بود. هنوز فرصت است اگر کشورهای عربی همتی کنند.
۵. پیمانهای شکننده: ابراهیم و توهم مصونیت
کشورهای عربی مانند امارات، عربستان، بحرین و کویت تصور میکردند پیمانهای ابراهیم آنها را از خطر اسرائیل حفظ میکند. اما حمله به قطر نشان داد که اسرائیل برای تحقق نظم جدید خود، از هیچ مرزی عبور نمیکند و هیچ قاعده دیپلماتیکی را رعایت نمیکند. حتی میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا نیز از حمله مصون نیست؛ این پیام واضحی برای تمام کشورهای عربی بود. پیمانهای صلح با اسرائیل نهتنها امنیت نمیآورند، بلکه ممکن است به ابزار مشروعیتبخشی به تجاوزات بیشتر تبدیل شوند.
۶. پیام ترامپ؛ تأیید خیانت و بیعملی
پس از حمله اسرائیل به قطر، ترامپ در پیام خود بهوضوح اعلام کرد که از حمله اسرائیل جلوگیری نکرده و اطلاعرسانی به قطر نیز با تأخیر انجام شده است. او حمله را تصمیم نتانیاهو دانست و تلاش کرد با وعدههایی مبهم، از مسئولیت شانه خالی کند. قطر نیز اعلام کرد که ۱۰ دقیقه پس از حمله از آن مطلع شده؛ نشانهای از بیتوجهی کامل آمریکا به امنیت متحد خود.
ترامپ با تأکید بر اینکه حمله در بخشی از دوحه رخ داده و نه بهطور مستقیم به قطر، سعی در تلطیف ماجرا داشت، اما این موضعگیری بیشتر بهعنوان تأیید ضمنی خیانت تعبیر می شود.
۷. چراغ سبز واشنگتن؛ حمله با تجهیزات آمریکایی
همانگونه که گفته شد، آمریکا رسماً اعلام کرد که در جریان حمله بوده و هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن انجام نداده است. تجهیزات مورد استفاده اسرائیل نیز عمدتاً آمریکایی بودند؛ این یعنی حمله با چراغ سبز واشنگتن انجام شده است. پایگاه العدید، که قرار بود نماد امنیت باشد، به نماد خیانت و بیدفاعی تبدیل شد. این واقعیت که پدافند هوایی قطر تحت کنترل آمریکا است و در برابر حمله اسرائیل هیچ واکنشی نشان نداد، نشاندهنده وابستگی خطرناک قطر به واشنگتن است.
۸. واکنش قطر؛ محکومیت یا اقدام واقعی؟
جهان عرب اکنون منتظر واکنش قطر است؛ در حالی که تا حالا محکوم کرده اما به صورت ضمنی وعده پاسخ داده است. این که واقعا به صورت واقعی انجام خواهد داد یا خیر در روزهای آینده دیده می شود؟ البته وابستگی نظامی قطر به آمریکا مانع بزرگی برای واکنش عملی است؛ پدافند هوایی قطر عملاً در اختیار آمریکا است. مقایسه با واکنش ایران که با حمله موشکی پاسخ داد، فشار مضاعفی بر قطر وارد کرده است. این لحظهای تاریخی برای قطر و جهان عرب است تا میان «مقاومت» و «سازش» انتخاب کنند. اگر قطر تنها به محکومیت بسنده کند، اعتبار خود را در جهان اسلام از دست خواهد داد.
سخن پایانی؛ پایان توهم امنیت آمریکایی
حمله اسرائیل به قطر، نهتنها یک حادثه نظامی، بلکه یک نقطه عطف راهبردی در نظم منطقهای بود. این حمله نشان داد که حتی وفادارترین متحدان آمریکا نیز در لحظه حساس تنها خواهند ماند. پایگاههای نظامی، قراردادهای دفاعی و سرمایهگذاریهای میلیاردی هیچکدام مانع حمله نشدند. جهان عرب باید از این حادثه درس بگیرد و وابستگی خود به آمریکا را بازنگری کند. اتحاد منطقهای، بهویژه میان کشورهای عربی و ایران، تنها راه مقابله با نظم جدیدی است که اسرائیل در پی آن است. قطر اکنون در آزمونی تاریخی قرار دارد؛ آزمونی که نتیجه آن میتواند مسیر آینده منطقه را تعیین کند.