در ۵ دسامبر ۲۰۲۵، دولت ایالات متحده تحت رهبری دونالد جی. ترامپ سند تازهای با عنوان «استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵» منتشر کرد.
این سند نشاندهنده چرخشی جدی در نگاه واشنگتن به جهان است: آمریکا قصد دارد از نقش سنتی «پلیس جهان» فاصله بگیرد و بر «امنیت، اقتدار داخلی، اقتصاد و منافع ملی» تمرکز کند. دیگر واشنگتن بار اداره مناقشات جهانی، مداخلات نظامی گسترده یا ملتسازی را به دوش نمیکشد، بلکه «خانه اول» خود را تقویت میکند.
تجربه دههها مداخله، هزینههای سنگینی برای آمریکا داشت؛ از اشتغال بودجه و منابع تا فرسودگی سیاسی و اجتماعی. اکنون NSS 2025 نشان میدهد این مسیر برای آمریکا دیگر مقرون به صرفه نیست. سیاست «اول آمریکا» چارچوب راهبردی ملی است: اولویت با منافع، امنیت و قدرت داخلی.
این چرخش، تأثیر گستردهای بر متحدان، مناطق تحت نفوذ تاریخی آمریکا و کشورهای پیرامون آن دارد، از اروپا تا خاورمیانه و آسیای مرکزی.
«در این مقاله سعی شده پیامدها و تغییرات را با نگاهی واقعبینانه بررسی کنیم، بر آنچه روشن و مشخص است تمرکز کنیم و همزمان به نکات مبهم و پیامدهای نامعلوم نیز توجه داشته باشیم.»
بازتعریف منافع ملی: مداخله تنها با منافع واقعی
سند NSS 2025 بازتعریفی از «منافع ملی» ارائه میدهد:
دخالت آمریکا در امور دیگر کشورها تنها در صورتی توجیه میشود که تهدید مستقیم به امنیت یا رفاه مردم آمریکا وجود داشته باشد.
محور سیاست داخلی و خارجی آمریکا «قدرت داخلی»، «صنعت»، «اقتصاد باثبات»، «امنیت مرزها» و «کنترل مهاجرت» است و نه مداخله بیقید و شرط در جهان.
ارزشهایی مانند ملتسازی اجباری، اشاعه دموکراسی یا تغییر ساختار سیاسی خارجی کشورها از برنامههای محوری حذف یا کمرنگ شدهاند. سند بر «واقعگرایی» و «عملگرایی» تأکید دارد.
این بازتعریف به آمریکا اجازه میدهد با صرف منابع کمتر و تمرکز بیشتر بر داخل، منافع خود را دنبال کند. اما برای کشورهایی که به حمایت، امنیت یا مشروعیت سیاسی آمریکا وابسته بودهاند، از جمله در خاورمیانه و آسیا، این تغییر یک هشدار جدی است: زمان بازنگری در راهبردهای داخلی و منطقهای فرا رسیده است.
امنیت داخلی و مرزها: بازگشت به «حفاظت از درون»
یکی از شاخصترین محورهای NSS 2025، امنیت داخلی، کنترل مرزها و مقابله با مهاجرت و قاچاق است.
سند صراحت دارد که «عصر مهاجرت انبوه» پایان یافته و امنیت مرزها بخش مهمی از امنیت ملی آمریکا است.
آمریکا طرح «اصلاح» حضور نظامی و امنیتی در نیمکره غربی را دنبال میکند تا با قاچاق مواد مخدر، مهاجرت غیرقانونی و نفوذ خارجی مقابله کند.
معیار مداخله تغییر کرده و اکنون «تهدید مستقیم به آمریکا» ملاک است، نه الزام به مداخله بر پایه مسئولیت جهانی یا ملاحظات بشردوستانه.
این رویکرد میتواند فشار جدی روی مهاجران، پناهجویان و کشورهایی که با خروج جمعیت مواجهاند، مانند افغانستان، ایجاد کند. همچنین نشان میدهد واشنگتن برای همکاری یا حمایت دیپلماتیک یا امنیتی، انگیزه کمتری دارد مگر آنکه منافع مستقیم داشته باشد.
اقتصاد و انرژی: امنیت اقتصادی در مرکز
NSS 2025 اقتصاد و امنیت اقتصادی را در مرکز سیاست ملی قرار داده است، نه فقط قدرت نظامی.
آمریکا قصد دارد صنعت داخلی را بازسازی کند، وابستگی به واردات را کاهش دهد و زیرساختهای حیاتی مانند انرژی، فناوری و صنایع مادر را تقویت کند.
سیاست انرژی بازتعریف شده: استفاده از منابع داخلی، افزایش تولید و کاهش وابستگی به انرژی خارجی و واردات استراتژیک.
تمرکز ویژه بر زنجیره تأمین استراتژیک، به ویژه در حوزه فناوری، معدن و منابع حیاتی دیده میشود.
این سیاست برای آمریکا فرصتی است تا اقتصاد خود را مقاومتر و مستقلتر کند. اما برای کشوری مثل افغانستان که ممکن است پیشتر به صادرات منابع یا اتصال به زنجیره ارزش جهانی وابسته بوده، این تغییر چالشی جدید در تجارت و توسعه ایجاد میکند.
چین و رقابت تکنولوژیک-اقتصادی: جنگ سرد جدید
در NSS 2025، رقیب اصلی آمریکا صرفاً تهدید نظامی نیست، بلکه رقابت اقتصادی و تکنولوژیک با جمهوری خلق چین است.
سند بر کاهش وابستگی به چین در زنجیره تأمین، فناوری، کالا و منابع استراتژیک تأکید دارد.
تمرکز بر برتری در فناوریهای پیشرفته: از نیمهرسانهها تا هوش مصنوعی، زیرساختهای تکنولوژیک و امنیت دادهها.
تعامل با متحدان آسیایی و جهانی برای مقابله با نفوذ چین و توزیع ریسک، نه لزوماً با جنگ مستقیم، بلکه با دیپلماسی، اقتصاد و قدرت بازدارنده.
این رقابت، بیشتر از جنگ نظامی، جنگ اقتصادی و تکنولوژیک است؛ جنگی که زنجیره تأمین، سرمایهگذاری، فناوری و امنیت داده را دربر میگیرد. کشورهایی که در حوزه فناوری، معدن، منابع یا زنجیره تأمین فعالند باید آماده باشند.
اروپا: متحد در فشار
یکی از جنجالیترین بخشهای NSS 2025، موضع نسبت به اروپا است.
سند اروپا را قارهای در آستانه بحران جمعیت، مهاجرت، هویت و امنیت میبیند.
هشدار درباره «زوال تمدنی» و «خطر هویت» اروپا به دلیل مهاجرت و تغییرات اجتماعی از مفاد سند است.
آمریکا از متحدان اروپایی میخواهد مسئولیت بیشتری در امنیت و دفاع بر عهده بگیرند؛ دیگر اتکا صرف به واشنگتن کافی نیست.
در نتیجه، روابط آمریکا و اروپا وارد دورهای از «چالش و شرطی بودن» شده است. برای اروپا و متحدان آمریکا پیام جدی دارد: استقلال دفاعی، اقتصادی و سیاسیشان را بازبینی کنند. وابستگی مطلق دیگر پاسخگو نیست.
خاورمیانه: کاهش تمرکز اما حفظ منافع استراتژیک
NSS 2025 نشان میدهد که خاورمیانه دیگر اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا نیست.
منافع حیاتی مانند امنیت انرژی، عبور آزاد از تنگهها، ثبات منطقه و امنیت متحدان به ویژه اسرائیل همچنان مهماند.
پروژههای مداخلاتی گسترده، ملتسازی یا تغییر ساختار سیاسی در کشورها دیگر اولویت نیستند.
تاکید بر دیپلماسی، تجارت و سرمایهگذاری به جای جنگ و استقرار نظامی بلندمدت دیده میشود.
کشورهای منطقه باید به روابطشان با آمریکا واقعبینانه نگاه کنند، نه بر پایه حمایت دائم یا مداخله. وابستگی به نظامیگری آمریکایی کاهش یافته و تعاملات اقتصادی و دیپلماتیک اهمیت مییابد.
آسیای مرکزی و افغانستان: حذف ضمنی، نبود قطعیت
نکته مهم: در NSS 2025 هیچ اشارهای به کشورهای آسیای مرکزی، به ویژه افغانستان، گروههایی مانند القاعده یا داعش نشده است.
این «بیاشاره» به معنی بیاهمیت شدن کامل منطقه نیست، اما نشانه کاهش تمرکز و احتمال خوداتکایی بیشتر برای کشورهای منطقه است.
برای افغانستان و کشورهای مشابه، هر کمک یا همکاری آمریکایی طبق شرایط جدید، محدود، مشروط و بر اساس منافع متقابل خواهد بود.
این وضعیت زنگ خطری است برای کشورهایی که به حضور یا حمایت آمریکا عادت کردهاند: زمان بازنگری راهبرد داخلی و منطقهای فرا رسیده است، با تمرکز بر خوداتکایی، دیپلماسی چندجانبه و تنوع روابط بینالمللی.
جمعبندی: زوال گذشته؛ فرصت یا تهدید آینده؟
NSS 2025 نشانهای از موارد زیر است:
تمرکز بر قدرت داخلی: اقتصاد، صنعت، انرژی، امنیت مرزها و بازداشتن تهدیدات مستقیم.
مداخلهگری محدود و مشروط: تنها در صورت تهدید جدی به منافع آمریکا.
رقابت بلندمدت با چین: اقتصادی و تکنولوژیک، نه الزاماً جنگ.
بازنگری در اتحادها: اروپا تحت فشار؛ متحدان باید مستقلتر و مسئولتر شوند.
کاهش تمرکز بر مناطق پرمداخله: خاورمیانه و آسیای مرکزی، با حفظ منافع مهم اما بدون مداخلات گسترده.
برای متحدان یا کشورهایی مانند افغانستان، این تغییر میتواند هم تهدید باشد و هم فرصت: تهدید از کاهش حمایت مستمر، و فرصت از منظر استقلال و بازسازی درونی.
اما هشدار مهم: سند NSS 2025 نقشه راه است و تحقق آن بستگی به بودجه، شرایط بینالمللی، اراده سیاسی و واکنش بازیگران جهانی دارد.