در چهار سال گذشته، همزمان با سلطه طالبان بر افغانستان، میرویس عزیزی، رییس شرکتهای عزیزی، بارها وعدههایی در زمینه سرمایهگذاری، کمکهای بشردوستانه و حمایت از پروژههای ملی داده است. اما بررسی عملکرد او نشان میدهد که بسیاری از این وعدهها یا هرگز عملی نشدهاند یا در حد تبلیغات باقی ماندهاند. از جمله وعده سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دالری در سال ۱۴۰۲، ایجاد ۱۰۰ هزار شغل، ساخت نیروگاه ۱۰ هزار مگاواتی برق و دهها طرح دیگر که هیچکدام به مرحله اجرا نرسیدهاند. حالا، پس از پیروزی تاریخی تیم ملی فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان در رقابتهای قهرمانی آسیا ۲۰۲۵، عزیزی وعده کمک یک میلیون افغانی به بازیکنان داده است.
سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دالری؛ رویا یا فریب؟
در سال ۱۴۰۲، عزیزی در مراسم افتتاح خانههایی برای زلزلهزدگان هرات، از طرحی بزرگ برای سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دالری در بخشهای انرژی، حملونقل و اشتغالزایی خبر داد. او مدعی شد که این سرمایهگذاری مستقل از رژیم طالبان و با هدف کاهش فقر و بیکاری انجام خواهد شد. اما کارشناسان اقتصادی بلافاصله نسبت به صحت این ادعا ابراز تردید کردند.
زیرا اولاً، بانک عزیزی که زیرمجموعه شرکتهای اوست، در دو سال گذشته با بحران اعتماد مواجه بوده و بسیاری از مشتریان نتوانستهاند پولهای خود را پس بگیرند. در چنین شرایطی، تأمین مالی چنین پروژهای غیرواقعی به نظر میرسد. ثانیاً، نام عزیزی در هیچیک از فهرستهای معتبر میلیاردرهای جهان، از جمله فوربس، دیده نمیشود. سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دالری معادل سرمایهگذاری شرکتهای نفتی بزرگ مانند توتال در عراق است؛ بنابراین، ادعای عزیزی بیشتر به یک بزرگنمایی تبلیغاتی شباهت دارد تا یک طرح واقعی.
وعدههای بیسرانجام برای ورزشکاران
حمایت از ورزشکاران افغانستان همواره یکی از شعارهای عزیزی بوده است. اما بررسی گذشته نشان میدهد که این حمایتها بیشتر در حد حرف باقی ماندهاند. وعده اخیر او برای کمک یک میلیون افغانی به فوتسالیستهای نوجوان پس از پیروزی مقابل ایران، با استقبال رسانهها مواجه شد. اما آیا این کمک واقعاً پرداخت خواهد شد؟
نمونه مشابهی از وعدههای بیعمل عزیزی را میتوان در ماجرای درگذشت علیرضا آساهی، قهرمان پرورش اندام کشور، مشاهده کرد. پس از فوت او، دهها فرد و نهاد از جمله شرکتهای عزیزی، وعده کمک مالی به خانوادهاش دادند. اما چند ماه بعد، در مصاحبهای با پسر آساهی مشخص شد که بیشتر این وعدهها هرگز عملی نشدهاند. این تجربه تلخ، شک و تردیدها را نسبت به وعدههای عزیزی در حوزه ورزش افزایش داده است.
تفاهمنامه نیروگاه برق؛ توافقی که هرگز نبود
چند ماه پیش، عزیزی خبر از امضای تفاهمنامهای برای ساخت نیروگاه برق با ظرفیت ۱۰ هزار مگاوات داد. این خبر در رسانهها بازتاب گستردهای داشت و امیدهایی را در دل مردم برای حل بحران انرژی در افغانستان زنده کرد. اما خیلی زود مشخص شد که این تفاهمنامه نه یک توافق رسمی بلکه صرفاً یک اعلام همکاری اولیه و تبلیغات بوده است.
زیرا با گذشت چندین ماه، هیچگونه فعالیت اجرایی در این زمینه آغاز نشده و حتی جزئیات فنی و مالی پروژه نیز منتشر نشدهاند. کارشناسان معتقدند که این تفاهمنامه بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته و احتمال عملی شدن آن بسیار پایین است. در واقع، این وعده نیز به فهرست بلند وعدههای بیسرانجام عزیزی اضافه شده است.
چرا وعدههای دروغین؟ بحران اعتماد در جامعه
در کشوری مانند افغانستان که مردم با فقر، بیکاری، ناامنی و بحرانهای اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند، وعدههای دروغین نهتنها امید را از بین میبرد بلکه اعتماد عمومی را نیز نابود میکند. فرهنگ وعدههای بیعمل، بهویژه از سوی افراد صاحبنفوذ، به یک بیماری اجتماعی تبدیل شده است.
زیرا وقتی افراد قدرتمند دروغ میگویند و پاسخگو نیستند، این رفتار بهتدریج در جامعه نهادینه میشود. مردم نیز به این رفتار تن میدهند و دروغگویی به یک هنجار تبدیل میشود. این بحران اخلاقی، زمینه را برای فساد، بیاعتمادی و فروپاشی اجتماعی فراهم میسازد.
در چنین فضایی، وعدههای عزیزی باید با دقت و راستیآزمایی بررسی شوند. اگر او واقعاً قصد کمک دارد، باید ابتدا بدهیهای مردم را از طریق بانک عزیزی پرداخت کند و سپس به سراغ پروژههای بزرگ برود. در غیر این صورت، هر وعده جدید، تنها یک حلقه دیگر در زنجیره بیاعتمادی خواهد بود.
سخن پایانی؛ فوتسالیستها قربانی تبلیغات؟
پیروزی تیم ملی فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان در برابر ایران، یک دستاورد تاریخی و نماد تلاش نسل نو کشور است. اما وعده عزیزی برای کمک مالی به این تیم، در سایه سابقهای از وعدههای بیعمل، با تردیدهای جدی مواجه است. تجربههای گذشته نشان دادهاند که وعدههای عزیزی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند و کمتر به مرحله اجرا میرسند. اگر این کمک نیز عملی نشود، فوتسالیستهای نوجوان نیز به ابزاری برای تبلیغات فردی تبدیل میشوند.