در حالی که هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، در خطبههای نماز عید قربان از «بازگرداندن عزت، عفت و حجاب» به زنان افغانستان سخن میگفت، تصاویری از زنان و دختران گرسنه در پشت دروازههای مسجد عیدگاه قندهار منتشر شد که برای لقمهای نان دستبهدعا برداشته بودند. این تضاد آشکار بین ادعای «عزتبخشی» و واقعیت تلخ فقر و محرومیت، پرده از سیاستهای زنستیزانه طالبان برمیدارد.
طالبان با شعارهای دینی، زنان را از آموزش، کار و حتی گدایی منع کردهاند، اما آیا این محدودیتها ریشه در شریعت دارد یا در سنتهای قبیلهای و مردسالارانه؟ آیا این سیاستها در نهایت طالبان را به ورطه سقوط میکشاند؟
نگاه طالبان به زن؛ بردهداری مدرن با پوشش دینی
طالبان مدعی است که با حجاب اجباری و ممنوعیت کار زنان، «فحشا و بداخلاقی» را از بین برده است. اما واقعیت این است که نگاه این گروه به زن، نه اسلامی، بلکه برآمده از سنتهای قبیلهای پشتونوالی است که زن را موجودی ضعیف، وابسته و تابع مرد میداند.
در اسلام، زنان حق مالکیت، تجارت، تحصیل و حتی مشارکت سیاسی دارند. حضرت خدیجه (س) تاجری موفق بود و حضرت عایشه (رض) در کنار پیامبر در جنگها حضور داشت. اما طالبان با تحریف مفاهیم دینی، زنان را به موجوداتی بیاراده تبدیل کردهاند که حتی اجازه تعلیم هم ندارند.
محدودیتهای ضدشریعت؛ از ممنوعیت تحصیل تا گرسنگی اجباری
طالبان با استناد به احادیث ضعیف و جعلی، زنان را از حقوق اولیهشان محروم کردهاند. در حالی که اسلام نهتنها تحصیل زنان را اجازه داده، بلکه آنها را در تصمیمگیریهای خانوادگی شریک میکند. اما امروز در افغانستان مدارس و دانشگاهها به روی دختران بسته است. زنان از کار در نهادهای دولتی و بینالمللی منع شدهاند. حتی گدایی—که آخرین راه نجات زنان بیپناه است—غیرقانونی اعلام شده است.
این محدودیتها نهتنها مخالف شریعت است، بلکه باعث فقر گسترده شده است. سازمان ملل میگوید ۹۰ درصد افغانستانیها با گرسنگی دستوپنجه نرم میکنند و بسیاری از زنان مجبورند در خفا گدایی کنند.
چرا طالبان اینگونه با زنان رفتار میکند؟
رفتار طالبان با زنان ریشه در پشتونوالی (قوانین قبیلهای پشتونها) دارد، نه اسلام. در این نگاه، زن «ناموس قبیله» است و باید تحت کنترل مرد باشد.
زن تحصیلکرده و مستقل، هویت خود را میشناسد و در برابر ظلم مقاومت میکند. طالبان میداند که اگر زنان افغانستان آگاه شوند، پایههای حکومت آنها فرو میریزد.
طالبان با نمایش «حجاب اجباری» به جهان اسلام وانمود میکند که «حافظ ارزشهای دینی» است، در حالی که این سیاستها هیچ پایه قرآنی ندارند.
عاقبت این سیاستها؛ طالبان در مسیر سقوط
تاریخ نشان داده است که هیچ حکومتی با سرکوب مردمانش دوام نیاورده است. محدودیتهای طالبان باعث شده اقتصاد افغانستان نابود شود زیرا نیمی از نیروی کار را زنان تشکیل میدادند. نسلی از دختران بیسواد پرورش یابد که در آینده علیه طالبان شورش خواهند کرد. جامعه جهانی طالبان را به رسمیت نشناسد و کمکهای مالی قطع شود.
از سویی هم با وجود سرکوب شدید، زنان افغانستان تسلیم نشدهاند. مدارس آنلاین و بعضا زیرزمینی دخترانه در حال فعالیت هستند. جنبشهای اعتراضی هنوز گاها صدای خود را بلند میکنند.
زنان افغانستان میدانند که این تاریکی پایدار نیست. همانطور که سیل با خود هر مانعی را میبرد، خشم فروخفته زنان نیز روزی طالبان را با خود خواهد برد.
با این حال، عزت یعنی آزادی، آموزش، امنیت و حق انتخاب؛ نه زندانی کردن در خانههای بیروشنایی. طالبان نهتنها به زنان عزت نبخشیده، بلکه آنها را به بردگی مدرن کشانده است.
اما تاریخ ثابت کرده که هیچ زنجیری ابدی نیست. زنان افغانستان روزی قفس طالبان را میشکنند و این بار، بازگشتی در کار نخواهد بود.