اخیرا گزارشهای منتشر شد مبنی بر اینکه یک کشتی عربستان سعودی حامل سلاحهای سنگین به مقصد اسرائیل بوده است. این کشتی در تاریخ ۷ اگست در بندر جنوا ایتالیا پهلو گرفته است. در همین حال دو روز قبل دولت مصر قرار داد گازی ۳۵ میلیارد دالری با اسرائیل امضا کرد که بزرگترین قراداد تجاری در تاریخ اسرائیل بود. البته این در حالی است که اسرائیل همچنان به قتل عام فلسطینی ها ادامه داده و این دو کشور که از سران عرب است در ظاهر خود را حامی فلسطین معرفی می کنند.
با توجه به این دو مسئله مهم، در جهان امروز سیاست، تناقضها گاهی آنقدر عریان میشوند که دیگر نیازی به تحلیلهای پیچیده نیست. کافی است نگاهی به بیانیههای پرطمطراق کشورهای عربی از جمله همین عربستان و مصر بیندازیم که از «حمایت بیقید و شرط از آرمان فلسطین» سخن میگویند، و سپس مسیر کشتیهایی را دنبال کنیم که در سکوت، سلاح و تجهیزات راهبردی را به اسرائیل میرسانند. جنگ غزه، با بیش از ۶۰ هزار شهید و ۱۴۰ هزار زخمی، نه تنها آزمونی برای وجدان جهانی بود، بلکه آینهای شد برای افشای خیانتهای پنهان و آشکار برخی دولتهای عربی که در ظاهر حامی فلسطیناند، اما در عمل، شریک اقتصادی و لجستیکی ماشین جنگی اسرائیل.
کشتی سعودی حامل سلاح؛ نماد تازهای از تناقضها
همانطور که ذکر شد، نمونهای از این تناقض، کشتی «بحری ینبع» متعلق به عربستان سعودی است که در بندر جنوا ایتالیا پهلو گرفت و مشخص شد حامل تجهیزات نظامی سنگین از آمریکا به مقصد اسرائیل است. تلاش خدمه سعودی برای جلوگیری از افشای محموله ناکام ماند و رسوایی علنی شد. این کشتی اکنون به سمت بندر اسکندریه مصر در حرکت است، در حالی که شعارهای حمایت از فلسطین همچنان در رسانههای سعودی تکرار میشوند. این اتفاق تنها یک نمونه از شبکه پیچیدهای است که تحریمهای اعمالشده از سوی صنعاء را دور میزند و به اسرائیل سوخت جنگی میرساند. البته مقامات سعودی اخیرا در بیانیه ای هرگونه ارتباط این کشور با ارسال سلاح به اسرائیل را رد کرد. اما اگر فرض کنیم که این خبر دروغ هم باشد، بازهم این کشور در قبال توقف کشتار فلسطینی هیچ کاری نکرده است.
مصر؛ دروازهای برای گاز اسرائیل و تجارت با اشغالگر
در حالی که مصر در رسانهها خود را حامی فلسطین معرفی میکند، قرارداد گازی ۳۵ میلیارد دالری با اسرائیل نشان میدهد که قاهره نه تنها شریک اقتصادی تلآویو است، بلکه به گروگانی در برابر گاز اسرائیل تبدیل شده است. این قرارداد، که در ۷ اگست امضا شد، اسرائیل را به بازیگر اصلی بازار انرژی منطقه تبدیل کرده و درآمدهای هنگفتی را به خزانه این رژیم واریز میکند. در این توافق، مصر را موظف میکند که حتی در صورت کاهش قیمتها یا نیاز، همچنان گاز را با قیمت بالا خریداری کند. این وابستگی اقتصادی، در کنار تداوم تجارت دریایی با بنادر حیفا و اشدود، نشاندهنده بیتفاوتی عملی مصر نسبت به خونهای ریختهشده در غزه است.
امارات و عربستان؛ همپیمانان پنهان تلآویو
در منطقه خلیج فارس، عربستان سعودی و امارات متحده عربی همچنان مواضع سیاسی اعلامی در حمایت از فلسطین دارند، اما روابط امنیتی و ارتباطات غیرعلنی با اسرائیل در چارچوب استراتژیهای گستردهتر، از جمله تقویت اتحاد با واشنگتن، ادامه دارد. این روابط، هرچند اغلب پنهان هستند، اما فضای لازم برای هماهنگیهای غیرمستقیم را فراهم میکنند که به نفع منافع امنیتی و نظامی اسرائیل است. در واقع، این کشورها نقش مخالف علنی و حامی پنهان را ایفا میکنند؛ نقشی که در سایه جنگ غزه، بیش از پیش آشکار شده است.
جنگ غزه؛ آزمونی برای افشای چهرههای واقعی
جنگ غزه نه تنها تراژدی انسانی بود، بلکه فرصتی برای افشای چهرههای واقعی برخی دولتهای عربی شد. در حالی که رسانهها و شبکههای اجتماعی پر بودند از پیامهای همدردی، سیستمهای تجارت، حملونقل و بنادر همچنان راههایی برای دور زدن تحریمها و رساندن کالاهای راهبردی به اسرائیل فراهم کردند. این مسیرها نه حاصل اقدامات فردی یا قاچاق سنتی، بلکه بخشی از یک نظام اقتصادی پیچیده و درهمتنیدهاند که توسط دولتها و شرکتهای چندملیتی مدیریت میشوند. بدون شناخت این شبکه، افکار عمومی نمیتوانند مرز میان موضعگیری سیاسی اصولی و عملکرد واقعی در میدان را تشخیص دهند.
خون فلسطینیان در برابر دالرهای نفتی
در نهایت، آنچه در جنگ غزه آشکار شد، نه فقط جنایتهای اسرائیل، بلکه خیانتهای پنهان برخی دولتهای عربی بود که با شعارهای توخالی، خود را حامی فلسطین معرفی میکنند، اما در عمل، شریک اقتصادی و لجستیکی اشغالگرند. خون ۶۰ هزار شهید فلسطینی، در برابر قراردادهای گازی، مسیرهای دریایی و منافع امنیتی، هیچ ارزشی ندارد.
چالش اصلی جداسازی هیاهو از واقعیتها و ساختن تحلیلی دقیق بر پایه جریان پول، کالا و ائتلافهاست نه اتکا به بیانیههای نمادین. تنها با افشای این تناقضهاست که میتوان امید داشت روزی، حمایت از فلسطین از شعار به عمل تبدیل شود.