گزارش تازه در رسانهها نشر شده است که پرده از سازوکاری برمیدارد که طالبان طی سه سال گذشته در سکوت و بهصورت نظاممند ایجاد کردهاند؛ شبکهای سایبری، سازمانیافته و متمرکز که مأموریت آن نهتنها تبلیغ رسمی امارت طالبان، بلکه اعمال فشار، تهدید، عملیات روانی و سرکوب دیجیتال علیه خبرنگاران، فعالان مدنی و منتقدان سیاسی است. آنچه این گزارش برجسته میسازد، تنها وجود چند گروه پراکنده آنلاین نیست، بلکه یک ساختار تعریفشده، دارای سلسلهمراتب، بودجه مشخص و اهداف روشن است؛ ساختاری که نشان میدهد طالبان جنگ را از میدانهای واقعی به جبههای تازه منتقل کردهاند: میدان نبرد مجازی.
این یادداشت بر آنست تا این مهم را به بررسی بگیرد.
شبکهای بهنام «سربازان سایبری»
منابع در کابل میگویند مقامهای ارشد طالبان یک مرکز سایبری در پایتخت ایجاد کردهاند که دهها نیروی جوان در آن استخدام شده و بهطور مداوم آموزش میبینند. این نیروها نه داوطلبان عادی، بلکه کارمندانی با وظایف رسمی، معاش ماهانه و امکانات دولتیاند. هدف آنان مشخص است: حفاظت از روایت طالبان و حذف هر صدایی که با آن زاویه دارد.
در قلب این ساختار، سه گروه اصلی قرار دارند که هرکدام زیر نظر یکی از چهرههای پرنفوذ طالبان فعالیت میکنند: فدائیان مجازی بدری، ابابیل امارتی و مدافعان عمری.
گروه «فدائیان مجازی بدری» که زیر نظر انس حقانی و سعید خوستی فعالیت میکند، یکی از پرشمارترین بازوهای سایبری طالبان است. حدود ۱۵۰ عضو فعال و صدها حساب جعلی در فیسبوک و اکس (توییتر سابق) در اختیار آنان است. مأموریت این گروه دو وجه دارد: از یکسو، تولید محتوا و تبلیغ مثبت طالبان؛ از سوی دیگر، حمله تهاجمی به مخالفان، خبرنگاران و فعالانی که کوچکترین انتقاد را مطرح میکنند.
فعالان رسانهای میگویند، زمانی که یک گزارش انتقادی نشر شود، در کمتر از چند دقیقه موجی از حسابهای تازهساختهشده و ناشناس بر پست یا صفحه خبرنگار هجوم میآورند. الگوی حملات، تکراری اما مؤثر است: برچسبزنی، فحاشی، تهدید مستقیم، تلاش برای بیاعتبارسازی فرد، و در برخی موارد جمعآوری اطلاعات شخصی برای فشار بیشتر.
دومین گروه، «ابابیل امارتی» است که زیر نظر عبدالحق وثیق، رئیس استخبارات طالبان، فعالیت میکند. گزارشها نشان میدهد این گروه نهفقط به تبلیغات، بلکه به عملیات سایبری پیچیدهتر نیز میپردازد. استفاده از هکرهای قراردادی پاکستانی و دسترسی به تجهیزات فنی پیشرفته، ابابیل امارتی را به خطرناکترین بخش این شبکه تبدیل کرده است. وظایف این گروه شامل هککردن حسابها، رصد آنلاین منتقدان، ساخت فهرستهای هدف، جمعآوری اطلاعات خصوصی و راهاندازی صدها حساب جعلی به نام شخصیتهای شناختهشده است.
کارشناسان میگویند این گروه عملاً نقش «پلیس دیجیتال» طالبان را دارد؛ بازوی پنهانی که بهجای بازداشت فیزیکی، از کنترل مجازی استفاده میکند.
گروه سوم، «مدافعان عمری»، زیر نظر ملا یعقوب وزیر دفاع طالبان است. این گروه حدود ۱۰۰ عضو دارد و تمرکز اصلیاش بر تبلیغ چهرهی ملا یعقوب و تثبیت موقعیت او در میان جوانان افغانستان و بدنه طالبان است. آنان با تولید ویدیوهای کوتاه، نقلقولهای ساختگی، تصاویر آرشیفی و تحلیلهای جهتدار تلاش میکنند چهرهای کاریزماتیک، مقتدر و تکنوکرات از او بسازند.
همزمان، این گروه بهطور هماهنگ به هر مطلب یا فعال رسانهای که عملکرد وزیر دفاع طالبان را نقد کند حمله میکند. این حملات اغلب سازمانیافتهتر و با ادبیات نرمتر اما هدفمندتر از سایر گروهها انجام میشود.
دامهای مجازی؛ جنگ روایتها و حذف منتقدان
آنچه امروز در افغانستان جریان دارد، تنها فعالیت چند کاربر تندرو نیست؛ بلکه یک سیستم تمامعیار عملیات روانی است. دامهای مجازی طالبان چند کارکرد اساسی دارند:
- خاموشسازی صداهای مستقل:
خبرنگاران، فعالان حقوق بشر، زنان و تحلیلگران از نخستین اهداف این حملاتاند. بسیاری از خبرنگاران میگویند پس از موج ترولینگ و تهدید، ناچار شدهاند فعالیت خود را محدود کنند یا پستهای انتقادی را حذف کنند.
- ساختن واقعیت موازی:
با تولید هزاران پست هماهنگ، طالبان تلاش میکنند تصویری متفاوت از وضعیت کشور در فضای آنلاین ایجاد کنند؛ تصویری که در آن امنیت فراگیر است، اقتصاد در حال رشد است و مخالفان «دشمنان وطن» معرفی میشوند.
- تغییر ادراک عمومی:
شبکههای سایبری طالبان بیشتر برای مخاطبان داخل افغانستان طراحی شدهاند؛ جایی که دسترسی به اطلاعات مستقل محدود است و روایت آنلاین میتواند ذهنیت جمعی را تحت تأثیر قرار دهد.
نهادهای حامی رسانهها هشدار دادهاند که شبکههای سایبری طالبان با استفاده از حسابهای جعلی به نام افراد مشهور وارد بحثها شده، پیامهای رهبری طالبان را تقویت کرده و هر حرکت انتقادی را با حمله هماهنگ پاسخ میدهند. این وضعیت نهتنها آزادی بیان، بلکه امنیت خبرنگاران را نیز به خطر انداخته است.
پایان سخن اینکه؛
افشاگری اخیر تنها بخشی از یک برنامه بزرگتر را روشن کرده است. طالبان امروز از جنگ نرم و سایبری بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی قدرت استفاده میکنند. دامهای مجازی آنان برای شکار حقیقت، ساکتکردن مخالفان و بازسازی چهره حاکمیت طراحی شده است.
در شرایطی که رسانههای مستقل در داخل افغانستان زیر فشار شدید قرار دارند، درک این شبکهها و مقابله با آنان برای حفظ حقیقت و آزادی بیان بیش از هر زمان ضروری است.