چهار سال پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، این گروه با سبکی متفاوت سالگرد خود را جشن گرفت. برخلاف سالهای گذشته که برگزاری رژههای نظامی در بگرام به نمادی از اقتدار و توان نظامی طالبان تبدیل شده بود، امسال میدان رژه خالی ماند و جشنها در تالار لویه جرگه در کابل برگزار شد. این تغییر نه تنها در شکل مراسم، بلکه در پیامهایی که طالبان قصد انتقال آنها را داشت، منعکس میشود. سکوت میدان نظامی و انتقال تمرکز به فضای رسمی و محدود، نشاندهنده تغییر تاکتیک این گروه در نمایش قدرت و انتقال پیام سیاسی است.
این تصمیم طالبان، هم از منظر داخلی و هم بینالمللی قابل توجه است. در داخل افغانستان، این تحول میتواند حامل نشانهای از تلاش طالبان برای مشروعیتسازی خود و کاهش تنش با جامعه مدنی و نخبگان سیاسی باشد. در سطح بینالمللی نیز، نمایش قدرت بدون تجهیزات نظامی آمریکایی و بدون رژههای پرهیاهو، توجه رسانهها و سیاستمداران خارجی را به خود جلب کرده است. به عنوان نمونه، شبکه خبری الجزیره گزارش داد که عدم برگزاری رژه نظامی، پیام روشن طالبان به جامعه جهانی مبنی بر «تاکید بر جنبههای حکومتی و سیاسی به جای نظامی» است. همچنین، واکنش دونالد ترامپ در گذشته درباره نمایش تجهیزات آمریکایی در اختیار طالبان، اهمیت دیپلماتیک این تغییر تاکتیک را برجسته میکند.
این مقاله با تمرکز بر تحلیل تغییر سبک برگزاری سالگرد چهار سالگی طالبان، تلاش دارد پیامها و انگیزههای پشت این رویکرد جدید را بررسی کند و نشان دهد که چگونه گروه طالبان تلاش دارد با تکیه بر نمادگرایی سیاسی و کاهش نمایش قدرت نظامی، جایگاه خود را در عرصه داخلی و روابط بینالمللی بازتعریف کند.
تحلیل رژه و تغییر تاکتیک طالبان
سالگرد چهار سالگی طالبان با کنار گذاشتن رژه نظامی در بگرام، نقطه عطفی در شیوه نمایش قدرت این گروه محسوب میشود. در سالهای گذشته، رژههای نظامی و نمایش تجهیزات نظامی آمریکایی، نه تنها نمادی از تسلط و کنترل طالبان بر افغانستان بود، بلکه پیامی روشن به جامعه جهانی درباره توان نظامی و آمادگی این گروه برای مقابله با هر تهدید داخلی و خارجی منتقل میکرد. امسال اما، تالار لویه جرگه جای میدان رژه را گرفت و مراسم بهصورت محدود و رسمی برگزار شد، نشانهای از تغییر استراتژی طالبان در نمایش قدرت.
این تحول پیامهای چند لایه دارد:
۱. از منظر داخلی: تمرکز بر مراسم رسمی و محدود، تلاشی برای کاهش تنش با نخبگان سیاسی و جامعه مدنی است. طالبان با چنین رویکردی میتواند تصویری از ثبات، مسئولیتپذیری و قابلیت مدیریت کشور ارائه کند و از تحریک نگرانیهای ناشی از نمایش قدرت نظامی پرهیز نماید. این اقدام، نشاندهنده درک طالبان از حساسیت جامعه مدنی و گروههای سیاسی نسبت به نحوه اداره کشور است و ممکن است به ایجاد فضای محدود گفتوگو و تعامل با نهادهای داخلی منجر شود.
۲. از منظر بینالمللی: این تغییر تاکتیک میتواند پاسخی به نگرانیهایی باشد که کشورهای خارجی، به ویژه ایالات متحده، در مورد تسلیحات آمریکایی در دست طالبان ابراز کردهاند. سخنان رسمی مقامات آمریکایی و گزارشهای سازمان ملل درباره نگرانی از گسترش تجهیزات نظامی، اهمیت این رویکرد طالبان را برجسته میکند. به این ترتیب، کنار گذاشتن رژه نظامی همزمان با حفظ جنبههای نمادین، حامل پیامی دیپلماتیک و تاکتیکی است.
علاوه بر این، انتقال مراسم به فضای تالار لویه جرگه، نشاندهنده تمایل طالبان به مشروعیتبخشی داخلی است. استفاده از نمادهای رسمی و تاریخی، تلاش این گروه برای ارائه تصویری از قدرت قانونی و حکومتی را نشان میدهد، نه صرفاً توان نظامی. این رویکرد، فرصت مناسبی برای طالبان فراهم میکند تا پیامهایی غیرنظامی و سیاسی به مخاطبان داخلی و خارجی منتقل کرده و جایگاه خود را در عرصه افغانستان و روابط بینالملل بازتعریف کند.
در سطح تحلیل انتقادی، کنار گذاشتن رژه نظامی میتواند نشاندهنده چند هدف استراتژیک دیگر نیز باشد: کاهش احتمال اعتراضات یا انتقادات داخلی، جلوگیری از تحریک نهادهای بینالمللی، و ایجاد تصویر کنترلشده و کمریسک از قدرت طالبان. همچنین، محدود کردن مراسم میتواند ابزاری برای تمرکز بر گروههای نزدیک به حکومت و تقویت حمایت نخبگان در داخل کشور باشد.
پیامهای سیاسی و بینالمللی تغییر تاکتیک طالبان
تغییر شیوه برگزاری سالگرد چهار سالگی طالبان پیامهای مهمی را به سطح بینالمللی منتقل میکند:۱. پیام دیپلماتیک: عدم برگزاری رژه نظامی و تمرکز بر مراسم داخلی در تالار لویه جرگه، تلاشی برای کاهش تنش با جامعه جهانی و مدیریت نگرانیها درباره تهدید مستقیم توان نظامی طالبان است. گزارشهای رسانهای و اظهارنظر مقامات غربی نشان میدهد که نمایش تجهیزات آمریکایی در اختیار طالبان حساسیت بالایی ایجاد میکند و میتواند واکنشهای سیاسی و تحریمی را به دنبال داشته باشد. این اقدام طالبان نشان داد که گروه قادر است با پیامهای غیرنظامی، بخشی از توجه و نگرانیهای جهانی را مدیریت کند.
۲. پیام سیاسی داخلی: تمرکز بر مراسم رسمی و نمادین، نشاندهنده تلاش طالبان برای مشروعیتبخشی داخلی و ارائه تصویری از ثبات و حاکمیت است. این رویکرد همچنین میتواند به کاهش فشار و تنش بر نهادهای مدنی و سیاسی کمک کند و فضای تعامل محدود و کنترلشده با نخبگان ایجاد نماید.
۳. پیام نمادین: تالار لویه جرگه به عنوان یک فضای رسمی و تاریخی، حامل پیام مشروعیت و انسجام حکومتی است. برگزاری مراسم در این مکان به جای میدان نظامی، نشاندهنده تغییر اولویت طالبان از نمایش مستقیم قدرت نظامی به تأکید بر ساختار حکومتی و نمادگرایی سیاسی است. این اقدام میتواند سیگنالی به دیگر گروهها و بازیگران منطقهای باشد مبنی بر تمایل طالبان برای مدیریت تصویر خود در عرصه بینالمللی و کاهش نگرانیهای امنیتی.
از منظر تحلیل انتقادی، میتوان نتیجه گرفت که این تغییر تاکتیک، ترکیبی از چند هدف استراتژیک را دنبال میکند: مدیریت فشارهای داخلی، کاهش واکنشهای بینالمللی، و تقویت مشروعیت سیاسی. این رویکرد نشان میدهد که طالبان تلاش دارد هم قدرت خود را حفظ کند و هم با استفاده از ابزارهای سیاسی و نمادین، تصویر کنترلشده و قابل قبولتری ارائه دهد.
نتیجهگیری
سالگرد چهار سالگی طالبان با کنار گذاشتن رژه نظامی و تمرکز بر مراسم داخلی در تالار لویه جرگه، نمایانگر تغییر تاکتیکی و استراتژیک این گروه در نمایش قدرت است. این تحول پیامهای داخلی و بینالمللی مهمی دارد:
پیام داخلی: تمرکز بر نمادگرایی سیاسی و مراسم رسمی، تلاش طالبان برای تثبیت مشروعیت داخلی، کاهش تنش با نخبگان و جامعه مدنی، و ارائه تصویری از ثبات نسبی را نشان میدهد.
پیام بینالمللی: محدود کردن نمایش قدرت نظامی و تمرکز بر فضای رسمی، نشاندهنده توان طالبان در مدیریت نگرانیهای جهانی و ایجاد فضای تعامل دیپلماتیک است.در سطح انتقادی، کنار گذاشتن رژه نظامی نه تنها یک تغییر ظاهری است، بلکه بخشی از استراتژی گستردهتر طالبان برای بازتعریف جایگاه خود در سیاست داخلی و روابط خارجی محسوب میشود. ترکیب قدرت، نمادگرایی سیاسی و مدیریت تصویر، ابزاری است که طالبان از آن برای ایجاد تعادل میان اقتدار نظامی و مشروعیت سیاسی بهره میگیرد. این استراتژی میتواند مسیر تعامل طالبان با جامعه جهانی و افکار عمومی داخلی را شکل دهد و نشانهای از رویکرد واقعبینانه و تاکتیکی این گروه در چهار سال اخیر باشد.