در نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد افغانستان، یکی از بحثها مساله امنیت در افغانستان بود.
طالبان، پس از تسلط بر افغانستان، همواره مدعی ایجاد امنیت و ثبات در کشور بودهاند. اما در واقع آنچه در افغانستان وجود دارد ثبات نیست ترس است. ترس گفتن واقعیتها، ترس از اعتراض، ترس از اقدام و دهها ترس دیگر. . .
با این حال، در نشست اخیر شورای امنیت رزا اوتانبایوا، رییس هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) ، بر ادعای “ثبات” و “امنیت” که همواره طالبان از آن دم میزنند، اعتراض کرده و گفته است: ثباتی که طالبان در افغانستان ایجاد کردهاند، “ناپایدار” است و تنها بر پایه سرکوب شدید و خفه کردن هرگونه صدای مخالف بنا شدهاست. مخالفان سیاسی و فعالیتهای مدنی در افغانستان ممنوع است و طالبان ثباتی را که از آن یاد میکنند، در نتیجهی سرکوب به دست آوردهاند.
او خاطرنشان کرد، ثباتی که در نتیجه سرکوب دیدگاههای مخالف بهدست آید شکننده است.
رییس یوناما همچنان گفتهاست که مردم افغانستان نمیتوانند بدون ترس با طالبان تعامل داشتهباشند و به مقامهای این گروه نزدیک شوند.
افزون بر این، در گزارش جدید دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، که در این نشست ارایه شد، آمدهاست که در سه ماه اخیر سال جاری، بیش از ۲۵۰۰ رخداد امنیتی در افغانستان ثبت شده که نسبت به سه ماه پیشتر ۵۵ درصد افزایش یافتهاست. این افزایش عمدتاً ناشی از حوادث مربوط به مواد مخدر بوده که ۹۷ درصد افزایش داشته و از ۲۱۲ به ۴۱۸ مورد رسیدهاست. درگیریهای مسلحانه نیز از ۷۵ مورد به ۱۰۶ مورد افزایش یافتهاست. همچنان براساس این گزارش، از ۲۸ فبروری تا ۱۵ می داعش شش حمله در افغانستان زیر سلطه طالبان انجام دادهاست.
این مباحث، تصویری واقعی از وضعیت ثبات در افغانستان و شعارهای امنیت و و ثبات در کشور را ارایه میکند.
اوتانبایوا در سخنان خود به صراحت بیان کرد که طالبان با ممنوع کردن فعالیتهای سیاسی مخالف و سرکوب شدید هرگونه دیدگاه منتقد، به نوعی ثبات دست یافتهاند. اما این ثبات، ظاهری و پوشالی است و بر پایه ترس و وحشت مردم بنا شدهاست.
همانطور که رییس یوناما اشاره کرده است، ثباتی که از طریق سرکوب و خفقان ایجاد شود، ذاتی شکننده و ناپایدار دارد. به باور کارشناسان، مردم افغانستان که از تجربه خشونت و سرکوب در گذشته رنج میبرند، هیچ اعتمادی به طالبان به عنوان حاکمانی مشروع و پاسخگو ندارند.
این فقدان اعتماد و مشروعیت، شکافهای عمیقی را در جامعه افغانستان ایجاد کردهاست. اقوام، گروههای مختلف و افراد با دیدگاههای سیاسی متفاوت، هیچگونه حس همبستگی و تعلق خاطر به یک افغانستان واحد را احساس نمیکنند. این عدم انسجام، ثبات، امنیت وآینده کشور را به طور جدی تهدید میکند.
مساله این است که سرکوب مداوم صداهای مخالف توسط طالبان، نه تنها ثبات را در افغانستان تضعیف کرده، بلکه زمینه را برای ناآرامیها، قیامهای مردمی و حتی جنگ دوامدار داخلی فراهم کردهاست.
و در نتیجه کارشناسان معتقدند که:
– مردم افغانستان از سرکوب و نقض حقوق بشر توسط طالبان به شدت خشمگین و ناراضی هستند. این نارضایتی انباشته، دیر یا زود به انفجار خشم و اعتراضات گسترده منجر خواهد شد.
– ادامه سرکوب توسط طالبان، میتواند به افزایش گروههای مخالف مسلح منجر شود. این گروهها که اکثرا مربوط به نیروهای امنیتی سابق است و از حمایت مردمی نیز برخوردار هستند، میتوانند تاثیرات جدی بر وضعیت حاکم در افغانستان بگذارند. ادعایی طالبان در افغانستان، ثباتی شکننده و پوشالی است که بر پایه سرکوب و خفه کردن هرگونه صدای مخالف بنا شدهاست. این رویکرد سرکوبگرانه، نه تنها به صلح و ثبات در افغانستان کمکی نمیکند، بلکه زمینه را برای ناآرامیها، خشونت و بیثباتی بیشتر فراهم میکند.