در شامگاه پنجشنبه، ۲۷ سنبله، برنامه «کافه پرسش» از سوی پایگاه خبریتحلیلی «روایت» در صفحه ایکس برگزار شد. این نشست با حضور سه چهره برجسته سیاسی و فرهنگی افغانستان، دکتر عبداللطیف پدرام رهبر حزب کنگره ملی، دکتر مسعود ترشتوال استاد دانشگاه و پژوهشگر امور صلح و حل منازعات، و دکتر شمسالحق آریانفر رئیس کمیته فرهنگی جبهه مقاومت ملی، برگزار و برنامه به بررسی ابعاد مختلف زندگی، اندیشه، و میراث سیاسی شهید استاد برهانالدین ربانی اختصاص داشت. موضوع این برنامه «فصل ناتمام استاد ربانی» بود؛ عنوانی که بهروشنی نشان میداد سخن از شخصیتی است که نهتنها در زمان حیات بلکه پس از شهادتش نیز جایگاه ویژهای در تاریخ سیاسی و فکری افغانستان دارد.
استاد ربانی؛ رئیسجمهور دانشمند و عالم اسلامی
دکتر آریانفر در ابتدای سخنان خود با تأکید بر جایگاه علمی و فکری استاد ربانی، او را نخستین رئیسجمهور دانشمند، خردمند، نویسنده و عالم بزرگ اسلامی افغانستان دانست. به باور او، استاد ربانی از دو منظر الگویی ممتاز بود: هم در عرصه نظر و هم در میدان عمل. از لحاظ فکری، او عالمی آگاه با آرمانهای روشن بود. آثار استاد ربانی، چه در قالب نوشتهانیها، فاقد هرگونه حرف اضافی بودند؛ بهگونهای که هر جملهاش حامل معنا و عمق بود.
اسلام اعتدالی در رفتار و اندیشه استاد ربانی
آریانفر افزود که استاد ربانی اسلام اعتدالی را هم در نظر و هم در عمل تطبیق کرده بود. این خصیصه در تمام رفتارهای عملی او مشهود بود. حتی زمانی که فردی با وضعیت روانی نامتعادل را نزد او بردند، استاد ربانی با همان فرد ملاقات کرد و با احترام برخورد نمود. به گفته او، استاد ربانی در شرایط بحرانی، بنبستها را شکست؛ در حالی که در وضعیت عادی، رهبران چندان کارآمد نیستند، اما در بحرانها، نیاز به رهبری واقعی احساس میشود. استاد ربانی در آخرین نشست خود تأکید کرد که جهان اسلام باید در برابر تروریزم و طالبان تصمیمگیری کند.
از روستا تا رهبری ملی؛ مسیر پر فراز و نشیب ربانی
او همچنین گفت که استاد ربانی از روستا برخاسته بود و بدون هیچ پشتوانه سیاسی، خود را به جایگاه رفیعی رساند. او ادعای رهبری داشت و این مهم است، زیرا بسیاری از ما فاقد چنین ادعایی هستیم. با وجود نرمش در رفتار، استاد ربانی از ویژگیهایی برخوردار بود که بستر توازن و عدالت را فراهم کرد. بسیاری از اقداماتی که او انجام داد، پیش از او در میان تاجیکان سابقه نداشت.
ربانی در بحرانها؛ نماد خرد سیاسی و پایداری
آریانفر ادامه داد که در طول ۲۰ سال جمهوریت، هیچگاه تلاش نشد که تاجیکان در رأس قدرت قرار گیرند. خشونتها و تضادهای فراوانی با استاد ربانی وجود داشت، اما او حتی در داخل پاکستان، با وجود دشمنیها و طینت بد برخی افراد، خود را حفظ کرد و خرد والای سیاسیاش را به نمایش گذاشت. در همان زمان که در پاکستان بود، استاد ربانی به آمریکا رفت. در حالی که احزاب جهادی تلاش میکردند او را تکفیر کنند، استاد آگاهانه تصمیم گرفت و پس از آن به شوروی رفت. در مجموع، برخورد استاد ربانی اعتدالی و آگاهانه بود.
رهبری فراگیر؛ مدیریت چهرههای جهادی زیر چتر ربانی
آریانفر خاطرنشان کرد که ۴۰ کشور برای کنار زدن استاد ربانی از قدرت تلاش کردند، اما او با حضور در پارلمان، فراکسیون ساخت و بار دیگر قدرت را به دست گرفت. در عرصه سیاسی و نظامی نیز، چهرههایی چون احمدشاه مسعود، اسماعیلخان، ذبیحالله و دیگران زیر چتر رهبری او قرار داشتند و استاد ربانی با درایت و علم، آنان را مدیریت میکرد. زمانی که شورای نظار ایجاد شد و حتی در دورهای که آتشبس با روسها برقرار شد، احزاب دیگر به دنبال تبلیغات علیه قهرمان ملی بودند، اما استاد ربانی گفت: «من مسئولیت را به دوش میگیرم.»
شهادت ربانی؛ قربانی سیاست حذف نخبگان
در پاسخ به این پرسش که استاد ربانی توسط چه کسانی به شهادت رسید، آریانفر گفت: «تمام شخصیتهایی که در دوران کرزی و غنی شهید شدند، هیچکدام قاتلشان مشخص نشد. این مسئله هم ناشی از ضعف ما بود و هم بهدلیل اجرای سیاست عبدالرحمنخانی. همان سیاستی که در آن، کسانی که مقابل انگلیس جنگیدند، یکییکی تبعید و نابود شدند. در ۲۰ سال گذشته نیز همین سیاست تطبیق شد و قرار بر این بود که نخبگان کشته شوند. به گفته او قاتلان استاد ربانی و دیگر شخصیت ها دولت حاکم بود که با اشاره کشورهای خارجی انجام می داد.
توطئههای خارجی و حذف رهبران تاجیک از قدرت
او به نقلقولی از یک آمریکایی اشاره کرد که گفته بود: «استاد ربانی هیچ حرفی به ما نمیگوید.» به باور آریانفر، این جمله نشاندهنده توطئهای بود که علیه استاد ربانی طراحی شده بود. او همچنین به نحوه دور کردن عطامحمد نور و ژنرال دوستم از قدرت اشاره کرد و گفت: «سه کار؛ قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی رهبران جهادی از آنان را گرفتند.» در نهایت، آریانفر نتیجه گرفت که استاد ربانی توسط دولت و با اشاره دولتهای بیرونی به شهادت رسید.
نقد هفته شهید؛ تکرار بیتوجهی به ابعاد فکری ربانی
دکتر عبدالطیف پدرام رهبر حزب کنگره ملی در سخنان خود با انتقاد از برنامههای هفته شهید، آنها را تکراری دانست و گفت که در این برنامهها، به بخشهایی که نیازمند توجه بیشتر هستند، کمتر پرداخته میشود. او تأکید کرد که استاد ربانی فراتر از جمعیت اسلامی بود و اعضایی از سراسر افغانستان در کنار او قرار داشتند. به گفته او جمعیت اسلامی حزبی ایدئولوژیک و سختگیر بود، اما اگر افراد و ساختارهای درون حزب را تفکیک کنیم، میتوان گفت که برخی شخصیتها پیشرفتهتر و متفاوتتر بودند مانند استاد ربانی.
ربانی؛ چهرهای اخلاقمدار و فراتر از مرزبندیهای حزبی
پدرام افزود که در زمان پیروزی جهاد، ایدئولوژی چپ زنگ باخته بود و مسائل قومی برجستهتر شده بودند. استاد ربانی نیز فردی نرمخو، معتدل، با تهذیب و اخلاقمدار بود. او نگاه خردمندانهای به همه جریانها داشت و حتی بسیاری از چپگرایان نیز به احترام او کنار رفتند. پدرام به خاطره ای از استاد ربانی اشاره کرد و گفت که زمانی از زنده یاد طاهر بدخشی یاد میکرد، با کلنه “جان” میگفت که او عدالت خواه بود اما روش بدخشی اشتباه بود.
ربانی و معتزله؛ عقلگرایی در اندیشه اسلامی
پدرام در ادامه تصریح کرد که استاد ربانی در مصر تحصیل کرده بود و درباره معتزله، که جریان عقلگرای اسلامی است و مورد احترام شیعه و سنی، نوشتههایی داشت. او در رابطه با شورا، حاکمیت، و اینکه آیا حق مردم است یا خدا، دیدگاههای روشنی ارائه کرده بود. پدرام با تأسف گفت که در بزرگداشتها، به کارهای علمی استاد ربانی پرداخته نمیشود.
تولرانس نظری؛ فاصله استاد با دگمهای ایدئولوژیک
او استاد ربانی را در میان تنظیمهای جهادی، فردی ممتاز دانست؛ به گفته او جمعیت یک حزب ایدیولوژیک بود و است. اما استاد ربانی زیاد درگیر دگمهای ایدیولوژیک نبود. او اهل تولرانس بود و آشنا با کلام ماتریدی. مدارای او بنیاد نظری داشت. او هم از نظر دانش، هم صبر، هم اخلاق، و هم علم. به گفته پدرام استمرار اندیشه استاد در نسلهای آینده اجتنابناپذیر است. پدرام گفت امروز درست است که بخش بزرگ ما استاد را دیدیم و از او خاطره داریم اما؛ «مثلاً ۵۰ سال بعد ناگزیر هستیم که کتابهای استاد را بخوانیم و معرفی کنیم» او گفت نیاز است که کنفرانس های در زمینه کتاب ها و اندیشه استاد ربانی برگزار شود، تا برنامه های تکراری بی فایده.
پدرام تأکید کرد: استاد در دوره دانشگاه درباره معتزله مینوشت، نه اشاعره و وهابیت و سلفیت. این نشاندهنده گرایش او به عقلانیت و خردگرایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
نوشتار ایجابی؛ روش اقناع مخاطب در آثار ربانی
پدرام تأکید کرد که استاد ربانی در روش نوشتار، ایجابی و در پی اقناع مخاطب بود. خط و نگارش او نیز زیبا بود. او گفت به طور نمونه: «رهبران جهادی همه انتخابات میخواستند، اما باید تبیین شود که احزاب چگونه انتخابات میخواستند؟ استاد ربانی چگونه میخواست و مثلاً حکمتیار چگونه؟ این ریز جزئیات باید بحث شود.»
جایگاه ربانی؛ فراتر از فرماندهان جهادی
او با انتقاد از مقایسه های نابجا بین رهبران گفت که جایگاه استاد ربانی ویژه است و نباید با هیچ کسی حتی فرماندهانش مقایسه شود. جایگاه همه بزرگان باید با عدالت در جای خود قرار گیرد. پدرام از بزرگداشت هفته شهید ابراز نارضایتی کرد و گفت که تجلیل از استاد در خور شان وی نبوده است.
انتقال قدرت تحمیلی؛ معامله ریاستجمهوری با وزارتخانهها
او افزود که استاد اهل تساهل و مدارا بود، اما انتقال قدرت در بن به اجبار صورت گرفت. او تاکید کرد که وی در کنفرانس بن با استاد ربانی در تماس بوده و تمام نگرانی استاد تحمیل خواسته های خارجی ها بوده است. به گفته پدرام استاد ربانی تلاش داشت که کنفرانس بن در داخل افغانستان برگزار شود که متاسفانه این گونه نشد. به گفته پدرام؛ پس از آمدن آمریکاییها، استاد ربانی کنار زده شد. برخی خیال میکردند که اگر یک تاجیک رئیسجمهور باشد، نباید وزرای کلیدی هم تاجیک باشند. بهنوعی ریاستجمهوری با وزارتخانهها معامله شد. پدرام گفت: «اگر شهید مسعود میبود، قطعاً این کار نمیشد.»
دکتر پدرام افزود: انتقال قدرت در کنفرانس بن بر استاد ربانی تحمیل شد. درست نیست که او را بنیانگذار سنت انتقال مسالمتآمیز قدرت بدانیم. واقعیت این است که نمایندگان جبهه مقاومت در بن ریاست جمهوری را در بدل وزارتخانهها معامله کردند.
رد سکولاریسم؛ دفاع از هویت اسلامی احمدشاه مسعود
وی در اخیر با اشاره به اینکه اخیراً شماری گفتهاند که قهرمان ملی نیمنگاهی به سکولاریزم داشت، گفت احمدشاه مسعود اصلاً به هیچ معنا سکولار نبود و کسانی هم که چنین گفتهاند، درست نیست.
استاد ربانی؛ فراتر از یک فرد، نماد تاریخ و فرهنگ
در ادامه نشست دکتر مسعود ترشتوال، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه صلح و حل منازعات، با نگاهی علمی و سیاسی به کارنامه استاد ربانی پرداخت. او سخنان خود را با نقل قولی از استاد ربانی آغاز کرد: «حضور یک ملت در تاریخ براساس فکر، فرهنگ و تاریخ آن ملت است. وقتی یک ملت ارزشهای تاریخ خود را از دست داد، منقرض میشود.»
ترشتوال تأکید کرد که سخن گفتن از استاد ربانی، تنها سخن گفتن از یک فرد نیست، بلکه سخن از تاریخ است. به باور او، کارنامه استاد ربانی مفاهیمی کلان چون صیانت از دین، تهداب انتقال قدرت، صلح عزتمند و نظام مشروع را در بر میگیرد. او به نقل از استاد ربانی گفت:
«ما برای آن جهاد کردیم که مردم خود صاحب سرنوشتشان شوند. حکومتی که از اراده مردم برخیزد، نه از اراده توپ و تفنگ.»
سه محور اصلی در تحلیل کارنامه استاد ربانی
بر اساس تحلیل ترشتوال، کارنامه استاد ربانی را میتوان در سه محور اصلی بررسی کرد:
۱. دولتسازی پس از منازعه
۲. صلحسازی
۳. تعریف هویت ملی و سیاست اخلاقگرا
مشروعیت سیاسی؛ از رضایت مردمی تا حفظ سنتهای بومی
ترشتوال نظریه دولتسازی پس از منازعه را چنین شرح داد: مشروعیت سیاسی باید بر پایه مقبولیت و رضایت مردمی شکل بگیرد. سیاسیون نباید قدرت را از مردم بربایند، بلکه باید ظرفیت نهادی برای مشارکت عمومی فراهم شود. استاد ربانی زمانی که در سال ۱۳۷۱ قدرت را به دست گرفت، تلاش کرد تا رضایت همگانی را جلب کند و سنتهای بومی را در کنار مشروعیت قدرت حفظ نماید. او مقتضیات زمان را در نظر میگرفت و در برابر تعدد گروهها، نفوذ قدرتهای خارجی و خشونتهایی که خارج از حیطه دولت بودند، بر این باور بود که مشروعیت دولت باید با رأی مردم باشد؛ در غیر این صورت، دوام نخواهد داشت.
مشارکت فراگیر؛ مدل حکومتداری استاد ربانی
ترشتوال در ادامه گفت که استاد ربانی در بازتعریف نقش مسجد، مردم و تشکلها نیز نگاه دقیقی داشت. تنظیمها و احزاب تا زمان پیروزی موفق بودند، اما پس از آن دچار ضعف شدند. استاد ربانی بر این باور بود که هیچکس نباید احساس حذف یا محرومیت کند. این نگاه، نخستین تلاش او در راستای حکومتداری بود؛ مدلی که بر مشارکت فراگیر و عدم انحصار قدرت تأکید داشت.
صلح با عدالت؛ میانجیگری اخلاقمدار ربانی
در محور سوم، ترشتوال استاد ربانی را چهرهای موفق در حل منازعات معرفی کرد. او گفت: استاد ربانی یک میانجی خوب بود؛ اول بهخاطر اخلاقش، دوم بهخاطر توان چانهزنی، و سوم بهخاطر اعتبار و پذیرش اجتماعیاش. استاد ربانی صلح را یک روند استراتژیک میدانست. به نقل از او: «صلحی که با عدالت همراه نباشد، آتشبس موقتی است.» بر همین اساس، استاد ربانی خواهان مشارکت عادلانه در قدرت و سیاست خارجی توسعهگرا بود.
دینمداری انسانی؛ ربانی و دفاع از آموزش دختران
ترشتوال در ادامه به قرائت استاد ربانی از دین اشاره کرد و آن را قرائت اصیل اسلام دانست. او گفت: استاد ربانی میگوید: «ارگ را بسته میکنم، اما درب مکاتب دخترانه را نه.» این جمله نشاندهنده نگاه باز، اخلاقی و انسانی استاد ربانی به دین و جامعه است. استاد ربانی شخصیتی استثنایی بود؛ هم در حوزه دین، هم در اعتبار اخلاقی، و هم در سعه صدر در گفتار و نوشتار. او صلحجو بود، نه جنگطلب. نخستین کسی بود که قدرت را بهطور مسالمتآمیز انتقال داد. به عدالت اجتماعی و انتخابات باور داشت. پس از ۵۰ سال مبارزه، بار دیگر به رأی مردم مراجعه کرد و از بدخشان بهعنوان نماینده مجلس انتخاب شد.
سلطهگری خارجی؛ تحمیل مدل سیاسی از بیرون
ترشتوال با نگاهی انتقادی به ساختار سیاسی افغانستان گفت: در افغانستان، سیاست داخلی ادامه سیاست خارجی است. رهبران کشور تحت تأثیر سیاستهای کشورهای خارجی و سفارتخانهها هستند. او گفت که هم استاد ربانی و هم استاد سیاف تأکید داشتند که کنفرانس مربوط به آینده افغانستان باید در داخل کشور برگزار شود، اما آمریکاییها در مسیر راه با جریانهای داخلی همراه شدند و سلطهگری و زور را در کنفرانس بن اعمال کردند.
دوگانگی ثبات و بیثباتی؛ منازعه بر سر قدرت و منابع
ترشتوال افزود: در افغانستان، دو نوع شرایط وجود دارد؛ یکی ثبات و دیگری بیثباتی. به گفته وی بازیگران مسلط بر روند سیاسی در آن زمان، خارجیها بودند. بنا در کنفرانس بن و در نبود قهرمان ملی، رهبران جهادی نتوانستند شرایط را بهدرستی مدیریت کنند. نظم کنفرانس بن نیز بهدرستی تطبیق نشد.
وی در پایان بر حفظ دست آوردهای فکری استاد ربانی تاکید کرد.