در سپهر سیاست جهانی، روابط میان بازیگران غیردولتی و دولتمردان، بهویژه در نظام سرمایهداری، همواره نقش تعیینکننده در شکلدهی به قدرت سیاسی ایفا کرده است. در ایالات متحده امریکا، که از آن بهعنوان یکی از نمادهای لیبرالدموکراسی یاد میشود، تعامل میان چهرههای بانفوذ اقتصادی و رهبران سیاسی نهتنها پشتپردهی قدرت بلکه در صحنه علنی نیز نمایان است.
در این چارچوب، رابطهی پر فراز و فرود میان دونالد ترامپ، رئیسجمهور جنجالی امریکا، و ایلان ماسک، میلیاردر مشهور و مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس، نمونهی بارزی از چالشهای نوظهور در روابط قدرت، ثروت و سیاست است. این رابطه، که در آغاز با همسویی اقتصادی و سیاسی همراه بود، در ماههای اخیر به تقابل لفظی و حملات متقابل در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. اظهارات تند و بیپردهای که از سوی هر دو چهره بیان شده، نهتنها بازتابدهنده بحران در روابط فردی آنهاست، بلکه نشانهای از شکاف درونساختاری در اردوگاه راستگرایان امریکا نیز تلقی میشود.
از منظر روابط بینالملل، این رویارویی نهتنها اهمیت داخلی دارد، بلکه میتواند پیامدهای ژئوپولیتیکی برای نظم جهانی آینده داشته باشد؛ بهویژه در شرایطی که چالشهای محیطزیستی، امنیت سایبری و تحولات نظم نوین بینالملل در حال تشدید است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که: آیا این تقابل صرفاً رقابتی شخصی و رسانهای است یا نشانهای از تحول در ماهیت ائتلافهای سیاسی-اقتصادی امریکا در سطح بینالمللی؟
این مقاله میکوشد با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر منابع معتبر، به بررسی ابعاد سیاسی، اقتصادی و بینالمللی این درگیری پرداخته و جایگاه آن را در ساختار قدرت ایالات متحده و آینده نظم جهانی تحلیل نماید.
زمینه تاریخی و سیاسی تقابل ترامپ و ماسک
درک مناسبات میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک بدون شناخت زمینه تاریخی روابط میان سرمایهداران بزرگ و سیاستمداران در ایالات متحده ممکن نیست. نظام سیاسی امریکا، بهویژه پس از دهه ۱۹۸۰، شاهد پیوند روزافزون میان منابع مالی خصوصی و کمپاینهای انتخاباتی بوده است. این پدیده که از آن به عنوان «سرمایهسالاری انتخاباتی» یاد میشود، نقش نخبگان اقتصادی را در تصمیمسازیهای کلان تقویت کرده است.
ایلان ماسک، یکی از برجستهترین نمایندگان طبقه میلیاردر فناوریمحور امریکا، در انتخابات ۲۰۲۴ نقش مهمی در پشتیبانی مالی از کارزار ترامپ ایفا کرد. بنابر گزارش روزنامه واشنگتنپست (۵ جون ۲۰۲۵)، مجموع حمایتهای غیرمستقیم او از کمپاین جمهوریخواهان به بیش از ۲۵۰ میلیون دالر رسید. در ظاهر، این اتحاد سیاسی-اقتصادی مبتنی بر منافع مشترک، بهویژه در حوزه سیاستهای ضد محیطزیستی و کاهش نظارت بر بازار بود.
اما با گذشت زمان، تضادهای ساختاری میان رویکرد تکنوکراتیک ماسک و سیاستورزی پوپولیستی ترامپ، زمینههای تنش را فراهم ساخت. ترامپ که پس از پیروزی در انتخابات، بهدنبال جلب رضایت لابیهای نفت و صنایع نظامی بود، با کاهش یارانهها برای موترهای برقی و تصویب لایحه «بیل بزرگ و زیبا»، عملاً به منافع ماسک آسیب وارد کرد. این اقدام، بهنوعی خیانت سیاسی بهشمار میرفت و واکنش صریح ماسک را در پی داشت.
تحلیل نظری و پیامدهای بینالمللی
از منظر نظریههای روابط بینالملل، جدال میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک را میتوان در قالب تئوری «تضاد منافع و بازیگران غیردولتی» تحلیل کرد. در نظام جهانی معاصر، نه تنها دولتها بلکه بازیگران غیردولتی همچون شرکتهای چندملیتی و میلیاردرهای تأثیرگذار، نقش کلیدی در شکلدهی به سیاستهای ملی و بینالمللی ایفا میکنند. ایلان ماسک به عنوان یکی از این بازیگران کلیدی، از طریق نفوذ اقتصادی و رسانهای، سعی دارد سیاستهای امریکا را به سمت منافع بخش تکنولوژی پاک و نوآوری سوق دهد.
این در حالی است که ترامپ، با گرایشهای ناسیونالیستی و حمایت از صنایع سنتی، نماینده بخشی از قدرت سیاسی است که در برابر این تغییرات مقاومت میکند. تقابل این دو چهره، نمادی از برخورد ایدئولوژیک و ساختاری میان نیروهای محافظهکار و جریانهای نوین فناوریمحور در سیاست امریکا است که میتواند بر سیاست خارجی این کشور و همچنین نظم بینالملل تأثیرگذار باشد.
از دیدگاه ژئوپلیتیکی، اختلافات داخلی امریکا در موضوعاتی چون تغییرات اقلیمی و نوآوری فناوری، بر جایگاه این کشور در مذاکرات بینالمللی و توافقات جهانی تأثیر میگذارد. تقابل ترامپ و ماسک به نوعی بازتاب منازعات عمیقتری است که نظم جهانی را در دوره پساکرونا تحت فشار قرار داده است. بدین ترتیب، این منازعه صرفاً یک کشمکش شخصی نیست، بلکه نشانهای از تغییر و تلاطم در الگوهای قدرت جهانی بهشمار میرود.
پیامدهای سیاسی داخلی در ایالات متحده
در عرصه داخلی امریکا، نزاع علنی میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک فراتر از یک اختلاف شخصی، بازتابدهنده شکافهای عمیق در اردوگاه راستگرایان و جمهوریخواهان است. این شکافها میتواند تأثیرات قابل توجهی بر سیاستهای آینده این حزب و حتی انتخابات پیش رو داشته باشد. ترامپ به عنوان نماینده سیاستهای پوپولیستی و محافظهکارانه، بر حمایت سنتی از صنایع نفتی، نظامی و تولیدات قدیمی تکیه دارد، در حالی که ماسک نماینده نسل نوآور و فناوریمحور است که خواهان تغییرات اساسی در سیاستهای اقتصادی و زیستمحیطی است.
در این میان، اظهارات و واکنشهای تند دو طرف در شبکههای اجتماعی، نه تنها تنشها را تشدید کرده، بلکه موجب سردرگمی در میان پایگاههای رأی جمهوریخواهان شده است. بخش بزرگی از هواداران راستگرای امریکا، که بر اساس گزارشهای مرکز تحقیقات پیو (۲۰۲۵) حدود ۸۰ درصد از جمعیت سیاسی این طیف را تشکیل میدهند، اکنون با پرسشهایی درباره رهبری و جهتگیری حزب مواجهاند. مطرح شدن ایده تأسیس حزب جدید از سوی ماسک، میتواند روند قطببندی سیاسی را در امریکا افزایش دهد و به تضعیف انسجام در اردوگاه محافظهکاران منجر شود.
تأثیر منازعه ترامپ و ماسک بر سیاست انرژی و محیطزیست امریکا
یکی از محوریترین نقاط اختلاف میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک، سیاستهای انرژی و محیطزیست است که در قلب منازعات سیاسی-اقتصادی ایالات متحده قرار دارد. ترامپ که در دوران ریاستجمهوری خود خروج امریکا از پیمان اقلیمی پاریس را رقم زد، همواره در پی تقویت صنایع سوخت فسیلی، لغو مقررات زیستمحیطی و حمایت از شرکتهای نفتی و زغالسنگی بوده است. در مقابل، ایلان ماسک، با سرمایهگذاریهای کلان در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و موترهای برقی، از چهرههای برجسته توسعه پایدار و تکنولوژی سبز بهشمار میرود.
این تقابل، پس از پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴، با تصویب طرحی موسوم به “کاهش مقررات اقلیمی و بازگشت به انرژی ارزان”، عمق بیشتری یافت. این طرح، که مورد حمایت لابیهای نفتی بود، شامل کاهش مالیات صنایع آلاینده و حذف برخی مشوقهای دولتی برای خرید وسایط برقی میشد. ایلان ماسک این اقدام را «ضد آینده، ضد طبیعت و ضد اقتصاد بلندمدت» توصیف کرد و در توییتی نوشت که «تاریخ، این تصمیمها را قضاوت خواهد کرد».
پیامدهای این اختلاف در سطح بینالمللی نیز محسوس بوده است. در نشست بهاری گروه ۲۰ در شهر اوساکای جاپان (ثور ۱۴۰۴/می ۲۰۲۵)، برخی رهبران اروپایی از سیاست جدید واشنگتن در حوزه محیطزیست انتقاد کردند و آن را مانعی در مسیر تعهدات جهانی برای مهار گرمایش زمین دانستند. اختلاف ترامپ و ماسک، در این زمینه، به نوعی نماد درگیری میان دو چشمانداز متضاد برای آیندهی انرژی در جهان تلقی میشود: یکی متکی بر تداوم سوختهای فسیلی، و دیگری مبتنی بر اقتصاد سبز و فناوری پایدار.
واکنش افکار عمومی و رسانهها به تقابل ترامپ و ماسک
مناقشه علنی میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک، بازتاب گستردهای در فضای رسانهای و میان افکار عمومی ایالات متحده و جهان داشته است. رسانههای راستگرای سنتی نظیر فاکس نیوز و نیویورک پست، غالباً در دفاع از مواضع ترامپ، تلاش کردهاند ایلان ماسک را به «نخبهگرایی منفصل از مردم» متهم کنند و رویکرد او را تهدیدی برای طبقه متوسط امریکایی جلوه دهند. در مقابل، رسانههای لیبرال همچون واشنگتنپست، سیانان و نیویورک تایمز، از ماسک بهعنوان نماد نوآوری و آیندهنگری یاد کردهاند که قربانی سیاستورزی انتقامجویانه ترامپ شده است.
در رسانههای اجتماعی، واکنش کاربران بهشدت دو قطبی بوده است. بسیاری از هواداران محافظهکار ترامپ، اقدامات ماسک را «خیانت به اردوگاه راست» توصیف کرده و به تحریم محصولات تسلا فراخوان دادهاند. در سوی دیگر، کاربران متمایل به فناوری و محیطزیست، از اظهارات ماسک مبنی بر لزوم تأسیس حزب جدید حمایت کردهاند. نظرسنجی آنلاین اخیر که توسط خود ماسک در شبکه X (توییتر سابق) راهاندازی شد، نشان داد که بیش از ۵۷٪ شرکتکنندگان خواهان خروج از نظام دوحزبی و ایجاد آلترناتیو جدید بودند.
این فضای دوقطبی، گواه آن است که تقابل ترامپ و ماسک، صرفاً یک نزاع میان دو چهره برجسته نیست، بلکه منازعهای عمیق در سطح اجتماعی و فرهنگی امریکا است که آینده شکلدهی به هویت سیاسی این کشور را نیز تحت تأثیر قرار میدهد
بازتاب تقابل ترامپ و ماسک در سطح بینالمللی
اختلافات میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک تنها محدود به گفتمان داخلی ایالات متحده نمانده، بلکه واکنشهای گستردهای را در سطح بینالمللی برانگیخته است. رهبران و تحلیلگران کشورهای مختلف، این جدال را نشانهای از بیثباتی در درون ساختار قدرت امریکا و نشانهای از تزلزل رهبری جهانی این کشور تلقی کردهاند.
بهویژه در اروپا، بسیاری از رسانهها این تقابل را شاهدی بر تنش میان اولیگارشی تکنولوژیک نوظهور و محافظهکاری سیاسی سنتی دانستهاند.
در کشورهای در حال توسعه نیز، این درگیری مورد توجه قرار گرفته است؛ بهویژه از منظر تأثیرات آن بر سیاستگذاریهای جهانی در حوزه انرژی و محیطزیست. کشورهای عضو بریکس، با دیدگاه انتقادی به رهبری امریکا، از تضعیف همبستگی داخلی این کشور بهعنوان فرصتی برای تقویت نفوذ خود در نظم بینالمللی یاد کردهاند. در چین و روسیه، رسانههای دولتی از نزاع میان ترامپ و ماسک به عنوان «نماد آشفتگی درون نظام سرمایهداری غرب» استفاده کردهاند.
همچنین شرکتهای چندملیتی که وابسته به زنجیره تأمین تسلا یا پروژههای فناوری محور هستند، بهطور غیرمستقیم از این تقابل متأثر شدهاند. کاهش ارزش سهام برخی شرکتهای وابسته به تسلا و احتیاط سرمایهگذاران در هفتههای اخیر، نشان میدهد که جدال میان این دو شخصیت تنها سیاسی نیست، بلکه بر منافع اقتصادی فراملی نیز تأثیرگذار است.
چشمانداز آینده و سناریوهای محتمل
با توجه به روندهای جاری، تنش میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک میتواند زمینهساز تحولات عمیقتری در ساختار سیاسی ایالات متحده گردد. یکی از سناریوهای محتمل، شکاف پایدار در اردوگاه راستگرایان است که در نهایت ممکن است به ظهور احزاب یا ائتلافهای جدید منجر شود. پیشنهاد ایلان ماسک برای تأسیس یک حزب سیاسی مستقل که نماینده «۸۰ درصد دیگر» جامعه امریکاست، میتواند گامی نمادین بهسوی این تحول باشد؛ هرچند تحقق آن در کوتاهمدت با چالشهای ساختاری و قانونی روبهرو خواهد بود.
از سوی دیگر، اگر ترامپ در رقابتهای انتخاباتی آینده پیروز شود، ممکن است با قدرتیابی دوباره، بهدنبال حذف کامل تأثیر میلیاردرهایی مانند ماسک از سیاست باشد. این روند میتواند به افزایش کنترل دولت بر فناوری و حتی تنش در سیاستگذاری نوآوری منجر گردد. در مقابل، اگر ماسک و جریانهای نوگرای همسو با او بتوانند حمایت اجتماعی و نهادی لازم را جلب کنند، شاهد گسترش نفوذ اقتصادی-سیاسی فناوریمحورها در سیاست امریکا خواهیم بود.
در سطح جهانی، بسته به پیروزی هر یک از این دو جریان، جهتگیری سیاست خارجی امریکا، رویکرد آن نسبت به تغییرات اقلیمی، نظام تجاری بینالمللی و همکاریهای امنیتی دستخوش تغییرات عمده خواهد شد. بنابراین، آینده روابط ترامپ و ماسک، نهفقط یک جدال شخصی، بلکه بخشی از نبرد برای شکلدهی آینده نظم سیاسی امریکا و موقعیت آن در نظام بینالملل است
تطبیق تاریخی: میلیاردرها و رؤسای جمهور؛ تجربهای تکرارشونده در سیاست امریکا
رویارویی کنونی میان ایلان ماسک و دونالد ترامپ، در تاریخ سیاسی ایالات متحده بیسابقه نیست. نگاهی به دهههای گذشته نشان میدهد که همواره تنشهایی میان سرمایهداران قدرتمند و روسای جمهور وجود داشته است. برای نمونه، در دهه ۱۹۳۰، در زمان ریاستجمهوری فرانکلین روزولت، ثروتمندان و صاحبان صنایع بزرگ بهشدت با سیاستهای «نیو دیل» مخالفت ورزیدند، تا آنجا که برخی از آنان تلاشهایی برای تضعیف جایگاه روزولت در افکار عمومی انجام دادند.
در دوران معاصر نیز تنش میان باراک اوباما و میلیاردرهایی مانند برادران کخ، نمونهای دیگر از چنین تضادهایی بود. این تقابلها، هرچند در ظاهر شخصی جلوه میکنند، اما در واقع بازتابدهنده تضاد منافع ساختاری میان دولتمحوران اصلاحطلب و سرمایهداران بازارمحور است. آنچه رابطه ماسک و ترامپ را متمایز میکند، شدت علنی بودن نزاع، نقش رسانههای اجتماعی و تأثیر فوری آن بر بازارها و افکار عمومی است.
از این منظر، این جدال را میتوان بهمثابه ادامه سنت رقابت میان قدرت سیاسی و سرمایه مالی در امریکا دانست؛ با این تفاوت که در عصر دیجیتال، سرعت تحولات و تأثیرگذاری آن بر سیاست داخلی و خارجی بهمراتب گستردهتر شده است. این روند، نشاندهنده گذار قدرت از ساختارهای رسمی به بازیگران ترکیبی (hybrid actors) است که هم در عرصه اقتصادی و هم در حوزه رسانه، نفوذ بیسابقهای دارند..
نتیجهگیری
تقابل میان دونالد ترامپ و ایلان ماسک نمادی از تحولات پیچیده و چندلایه در عرصه سیاست داخلی و بینالمللی ایالات متحده است. این منازعه، صرفاً یک اختلاف فردی نیست بلکه بازتابی از تضادهای بنیادین میان رویکردهای سنتی و نوین در سیاست، اقتصاد و فناوری امریکا به شمار میرود. ترامپ نماینده محافظهکارانی است که به حفظ ساختارهای قدیمی قدرت و صنایع سنتی میاندیشند، در حالی که ماسک نماینده جریان نوآور و تکنولوژیکی است که خواهان تغییرات اساسی و توجه بیشتر به فناوریهای پاک و نوآوری است.
این شکاف نه تنها بر انسجام اردوگاه راستگرای امریکا تأثیر گذاشته بلکه میتواند روندهای سیاسی، اقتصادی و حتی سیاست خارجی این کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
از منظر روابط بینالملل، این کشمکش نشانهای از تغییرات درونی و بازتعریف قدرت در یکی از مهمترین بازیگران جهانی است که پیامدهای آن فراتر از مرزهای امریکا خواهد بود. تحلیل دقیق و مستمر این پدیده برای درک جهتگیریهای آینده نظم جهانی و نقش امریکا در آن ضروری است.
منابع
۱. افغانستان، روزنامه افغانستان تضاد منافع و بازیگران غیردولتی در سیاست امریکا»۱۵ جوزا ۱۴۰۴، صفحه ۲۳»
2. افغانستان، وبسایت افغانپرس نقش میلیاردرها در شکلدهی سیاستهای جهانی»۱۳ جوزا ۱۴۰۴، صفحه ۵»
3. افغانستان، روزنامه هشت صبح تأثیر تحولات امریکا بر روابط بینالملل»۱۴ جوزا ۱۴۰۴، صفحه ۱۷»
4. افغانستان، روزنامه اطلاعات روز تأثیر پول در انتخابات امریکا و نزاع ترامپ-ماسک»۱۵ جوزا ۱۴۰۴، صفحه ۱۲»
5. افغانستان، وبسایت صدای امریکا فارسی رقابت سیاسی درونحزبی در امریکا و پیامدهای جهانی»۱۴ جوزا ۱۴۰۴، صفحه ۷»
6. The Washington Post Elon Musk says Trump would have lost 2024 election without him”
June 5, 2025
7. Reuter“Trump attacks Musk over tax-cut bill feud” June 5, 2025