دیروز قسمتهایی از سخنرانی انتخاباتی دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا، در رسانهها منتشر شد که در بخشی از آن ادعا میکند که به رهبر طالبان گفتم: «از زنت، بپرس!»
او میگوید که من به رهبر طالبان گفتم که آدرس خانهات را دارم و اگر یک آمریکایی دیگر کشته شود، خانهات را بمباران میکنم.
رهبر طالبان وقتی از او میخواهد که عکس خانهاش را بفرستد، در پاسخ میگوید: «از زنت بپرس!»
او این سخن را طوری تحقیرآمیز ادا میکند که انگار با زن رهبر طالبان رابطه داشته و یا او جاسوس آمریکاییها بوده است.
اینکه اصل قضیه چیست، خدا میداند. اما این سخن ترامپ را میتوان نوع حمله بر زنان و یک نوع طعنه ناموسی نیز تلقی کرد.
ترامپ، متعلق به جناح راست افراطی در آمریکا است. یکی از ویژگیهای راست افراطی در سراسر جهان، نگاه جنسیتزده به بانوان و زنستیزی است. این گروهها، در سراسر جهان، در کمپاینهای انتخاباتی خود تلاش میکنند نوع دلهره جنسی را در جامعه تزریق کرده و خود را مدافع نهاد خانواده خوانده و به زنان شاغل حمله کنند.
به طور نمونه؛ بی.جی.پی در هندوستان در تبلیغات سیاسی خود مسلمانان را متهم میکنند که به چیزی به عنوان «جهاد عشق» باور دارند و دختران هندو را از راه عشق و عاشقی فریب میدهند و مسلمان میسازند.
یا « حزب «آلترناتیو برای آلمان» در تبلیغات سیاسی خود همیشه از خانوادهای جانبداری میکند که در آن پدر کار میکند و مادر بچهها را بزرگ میکند.
ترامپ هم به عنوان یکی از افراد متعلق به جناح راست افراطی، همیشه در کمپاینهای انتخاباتی خود، زنان را تحقیر کرده است. یکی از نویسندگان در بارهی ترامپ حرف جالبی گفته است: «ایده کلی ترامپ در باره زنان این گونه است: موجوداتی تحقیرآمیزی که باید ظاهری زیبا داشته باشند.»
او تنها به رهبر طالبان نگفته است که «از زنت بپرس!»، بلکه او باری حتی در رقابت با تد کروز، نامزد جمهوری خواه، نیز پای همسر وی را میان کشید و در توییتری خطاب به وی نوشت: “مراقب خودت باش وگرنه آبروی همسرت را می بریم.”
سخنان او در باره هیلاری کلینتون نیز فراموش مان نشده است که او را متهم به خیانت به همسرش کرد، اگرچه بعدا از حرفهای خود معذرت خواست.
نگاه ترامپ به زنان، نگاه جنسیتزده و شهوتآلود است و مانند یک آدم هرزه، زنان را فقط به تنانگی شان خلاصه میکند. او باری در اظهاراتی دیگر، از تجربه همخوابگی با سه نفر صحبت کرده و حتا دختر خود را شهوتانگیز خوانده بود.
بهترین توصیف را از ترامپ، میت رامنی، جمهوریخواه دیگر، میکند. او میگوید ترامپ، یعنی یک شیاد، متقلب و زنستیز.
من دیروز دیدم که بسیاریها دیروز از سخنان ترامپ به عنوان یک طعنه ناموسی، علیه رهبر طالبان استفاده میکنند. این کار را اما من نمیپسندم.
زیرا از یکسو این سخن ترامپ نیز زنستیزانه و ناشی از همان نگاه جنسیتزده و هرزهاش به بانوان است، و از سوی دیگر ترویج چنین طعنهها در واقع نوع خدمت کردن به گفتمان زنستیزانهای است که در صد سال اخیر، گروههای تندروی مانند طالبان در افغانستان از آن در سرکوب زنان استفاده کردهاند.
ملیس روتون، نویسندة انگلیسی، در پژوهشی که زیر عنوان “بنیادگرایی” انجام دادهاست، بیثباتیهای سیاسی را که از آغاز سده بیستم دامنگیر افغانستان شده است، “جنگ جنسیتی” مینامد. جنگ جنسیتی، یعنی جنگی که بر محور مسایل بانوان و موضوعات ناموسی میچرخیده است. این جنگ در افغانستان از هنگام نهضت تجددخواهی امانی آغاز شد. امانالله خان به عنوان یک شاه مترقی و تجددخواه در افغانستان وقتی به قدرت رسید، یک سری اصلاحات را در ساختار اجتماعی کشور روی دست گرفت که اهم آنها عطف توجه به آزادیهای بانوان بود.
شورشهای روستایی که علیه امانالله خان راه افتاد، با این بهانه توجیه میشد که حکومت امانی در پی ترویج فحشا در میان بانوان کشور است. شورشیان تصاویر نیمهبرهنه منسوب به ملکه ثریا، همسر شاه امانالله، را در میان روستاییان پخش میکردند تا آنها را علیه تجددخواهی امانی تحریک کنند. یکی از مطالبات مهم شورشیان از امانالله خان بستن درِ مکاتب/مدارس زنانه بود. آنها همچنان مخالف برداشتن روسری از سر بانوان بودند و آن را ترویج فحشا میخواندند.
همچنان در جنگهایی که علیه حاکمیت حزب دموکراتیک خلق آغاز شد، مسایل ناموسی در محوریت قرار داشتند. یکی از فرمانهای رهبران حزب دموکراتیک خلق که باعث خشم مردم گردید، تغییرهایی در قانون خانواده بود. این حزب فرمانی را صادر کرد که بر بنیاد آن مقدار جهیزیه محدود شد. آنها همچنان کورسهای سوادآموزی برای بانوان ایجاد کردند و حتی در تشکیل کابینه حکومت چند کرسی را به بانوان نیز سپردند. تغییر قانون خانواده، ایجاد کورسهای سوادآموزی و عطف توجه به مسایل بانوان در حکومت حزب دمکراتیک خلق، خشم روستاییان را برانگیخت و دست به مخالفتهای مسلحانه زدند.
بر بنیاد پژوهش ملیس روتون، گفته میشود در این دوره در کندهار بانوان سوادآموز به قتل رسیدند و “دست کم در دو مورد مردان افغان همه زنان خانوادههای خود را کشتند تا مبادا این زنان باعث بیآبرویی آنان شوند.”
در شورشهایی که در بیست سال اخیر طالبان در افغانستان رهبری کردند، نیز مسایل زنان در محوریت قرار داشت و آنها بانوان شهری و شاغل را متهم به فحشا میکردند.
ما به عنوان طرفداران حقوق زنان باید از ترویج چنین طعنهها و نگاهها استفاده نکنیم.