مهمترین فیصلهی جرگهی خیبر در پاکستان، این بود که ارتش پاکستان و گروه تحریک طالبان پاکستان مناطق قبایلی را ترک کنند و رژیم رفت و آمد آزاد میان قبایل دو سوی دیورند برقرار شود. فیصلههای دیگر جرگه مثل مطالبهی ارزان شدن پول صرفیهی برق برای خیبر پختونخوا و تقاضای پرداخت فوری طلبهای خیبرپختونخوا از سوی ایالتهای دیگر و تشکیل کمیتهای برای تثبیت تمام منابع طبیعی این ایالت اهمیت زیاد در سطح منطقه ندارد، اما بحث غیرنظامی سازی مناطق قبایلی، رفت و آمد آزاد قبایل دو سوی دیورند به مناطق یک دیگر و تشکیل نیرویی از جوانان مناطق قبایلی برای تطبیق این فیصلهها، بسیار جالب است. تا سال ۲۰۱۷ تقریبا رژیم رفت و آمد آزاد میان قبایل دوسوی دیورند حاکم بود.
معاهداتی که پس از معاهدهی دیورند بین شاهان کابل و هند بریتانیایی امضا شده است، همه به نحوی به رژیم رفت و آمد آزاد صحه گذاشته اند. اما از سال ۲۰۱۸ به بعد به دلیل بیشتر شدن فعالیتهای تروریستی تحریک طالبان پاکستان، ارتش پاکستان شروع به سیمکشی مناطق مرزی و ایجاد موانع کرد که رژیم رفت و آمد آزاد را صدمه زد. واقعیت این است که سیمکشی در مرز و ساختن موانع از پشتوانهی بینالمللی نیز برخوردار بود و به نظر میرسد که حالا نیز است.
قبل از این، تحول دیگری که رخ داده بود این بود که مناطق قبیلهنشین در ایالت خیبرپختونخوا مدغم شدند و حیثیت ولسوالی را اختیار کردند. این تحول هم بسیار جالب بود. از سال ۱۹۴۷ تا ۲۰۱۰ مناطق قبایلی مستقیما از سوی حکومت فدرال اداره میشد و قوانین ستمگرانه از جمله مجازاتهای جمعی بر آن حاکم بود و ساکنان آن حق نداشتند برای حقوق مدنی خود در دادگاه های رسمی پاکستان پرونده باز کنند. اما تحول سال ۲۰۱۰ این مشکلات را حل کرد. البته روند ادغام مناطق قبایلی به خیبر پختونخوا هشت سال را در برگرفت. در سال ۲۰۱۸ همزمان با تکمیل روند ادغام، موانع مرزی نیز ایجاد شد. رژیم رفت و آمد آزاد میان قبایل دوسوی سرحد در برخی از کشورهای جنوب آسیا برقرار است. مثلا در مرز هند و میانمار این رژیم برقرار است و دو کشور آن را قانونمند ساخته اند، در مرزهای هند و نیپال هم در گذشته این رژیم برقرار بود که حالا به رژیم رفت و آمد کاملا آزاد ارتقا کرده است که برمبنای آن مجموع شهروندان دو کشور برای رفت و آمد به قلمرو یک دیگر نیاز به ویزا ندارند.
بنابر این برقراری رژیم رفت و آمد آزاد برای قبایل دو سوی دیورند امر بیسابقه نیست. جرگهی خیبر و رهبران جنبش تحفظ پشتونها مدعی اند که برقراری رژیم تکسندی رفت و آمد از سوی ارتش پاکستان که داشتن ویزا را برای ساکنان قبایل دو سوی مرز و مجموع شهروندان دو کشور الزامی میکند، صدمات جدی اقتصادی و عاطفی به ساکنان مناطق قبایلی آنسوی دیورند زده است.
تعاملات اقتصادی و خویشاوندی میان این قبایل گویا چنان عمیق است که بدون رژیم رفت و آمد آزاد، معیشت و روابط خانوادهگی آنان برقرار نمیماند. اما ارتش پاکستان بهرهبرداری تحریک طالبان پاکستان از رژیم رفت و آمد آزاد برای قبایل دو سوی دیورند را علم میکند.
این نگرانی را جرگهی خیبر از طریق مطالبهی خروج کامل ارتش و تحریک طالبان پاکستانی از مناطق قبایلی پاسخ داده است. اما سوال این است که آیا ارتش پاکستان به این مطالبه تن میدهد؟ در گذشته ارتش پاکستان با سران برخی از قبایل معاملاتی را انجام میداد که بر مبنای آن نظامیان پاکستانی از برخی مناطق قبایلی مرزی خارج میشدند و اشخاص صاحب نفوذ آن مناطق تضمین میکردند که فعالیتهای ضد پاکستانی را مانع میشوند.
این معاملهها در گذشته از دید راهبردی به سود ارتش پاکستان بود به دلیل این که افغانستان را بیشتر ناامن میساخت و جنگ را به آنجا صادر میکرد. اما آیا حالا که تحریک طالبان پاکستانی در قلمرو افغانستان عقبهی امن راهبردی دارد، ارتش پاکستان دل به دریا میزند و از مناطق قبایلی خارج میشود؟
غیر نظامیسازی مناطق قبایل چیز بیسابقه نیست. ارتش پاکستان قبل از سال ۲۰۰۲ حضور سنگین در این مناطق نداشت و از اثر فشارهای جهانی و بعد وضعیت امنیتی داخلی به آنجا نیرو فرستاد و انتظار داشت که با برقراری حکومت طالبها در آن سوی مرز، چنان احساس امنیت کند که بار دیگر حضور خود را در مناطق مرزی سبک بسازد اما چنین اتفاقی نیافتاد و رژیم طالب، قلمروش را عقبهی گروه همفکرش ساخت.
آیا جنبش تحفظ پشتونها توان اخراج تحریک طالبان پاکستانی از مناطق قبایلی را دارد؟ یا آنان در پی ترتیبات امنیتی جدید هستند که ۲۴۰ هزار جوان قبایلی به کمک پولیس در روستاها امنیت بگیرند تا تحریک طالبان پاکستان به آن مناطق آمده نتواند؟ آیا ارتش پاکستان به این ترتیبات احتمالی جدید تن میدهد؟ آیا ارتش پاکستان این بار ناسیونالیسم پشتون را متحد خود در مبارزه با تحریک طالبان پاکستانی انتخاب میکند؟ هیات حاکمهی پاکستان به دلایل وجودی و تاریخی با ناسیونالیسم قومی حساس است، آیا این بار ارتش پاکستان اتحاد با چنین جریانی را در حکم یک داروی تلخ تشخیص داده است؟ پاسخ به این سوالها روشن نیست.
از دید سیاست داخلی، مطالبات جنبش تحفظ و جرگهی خیبر، بیشترین شباهت را با خواستهای حزب عمرانخان دارد. حزب عمرانخان همیشه از خروج ارتش از مناطق قبایلی، یافتن راهحل سیاسی برای بحران امنیتی و رژیم رفت و آمد آزاد میان قبایل، دفاع میکند. به همین دلیل است که شاخهی ایالتی حزب عمرانخان و حکومت ایالتی حزب او، نقش تسهیلکننده را در جرگهی خیبر ایفا کردند و سود سیاسیاش را نیز نصیب شدند.
نویسنده: فردوس کاوش