روابط افغانستان و پاکستان تاریخ پیچیده و متأثری از تعاملات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی دارند. این روابط بهویژه تحت تأثیر مسائل مرزی، امنیتی و قومی قرار دارند.
یکی از مهمترین چالشها، مسأله مرز دیورند است که همچنان بهعنوان یک مناقشه اصلی بین دو کشور باقی مانده است.
روابط سیاسی میان این دو کشور به دلایل اختلافات انگشت شمار کاملا ورشکسته و بحران افزا شده است.
در سطح اقتصادی، هرچند که پاکستان و افغانستان دارای روابط تجاری مشترک هستند، اما مسائل مختلفی مانند محدودیتهای تجاری و سیاستهای اقتصادی مانع رشد مناسب این روابط ها شده است.
از سوی دیگر، روابط فرهنگی و اجتماعی میان مردم دو کشور معمولاً دوستانه و نزدیک بوده، اما در سایه تنشهای سیاسی، این روابط تحت تأثیر قرار میگیرد.
این تاثیرات منفی توانسته است روابط این دو کشور را در مخاطره مواجه بسازد.
درین اواخر تنش ها میان این دو کشور توانسته پررنگتر شود و پاکستان با پرتاب کردن حرف های نچندان سنجیده شان روابط دیپلوماتیک را کاملا در انزوا قرار داده است.
بهطور کلی، روابط افغانستان و پاکستان پیچیده و چندوجهی است و برای حل چالشها و پیشبرد اهداف مشترک، نیاز به دیپلماسی فعال، همافزایی و همکاریهای منطقهای وجود دارد.
مقدمه
افغانستان در تطورات تاریخی به بحیث سرزمین ارتباط دهنده فرهنگ تجاری( گذرگاه کشور گشا ) بوده است وافغانستان همواره به عنوان یک کشور کلیدی در آسیایی میانه محسوب میگردد.
روابطه افغانستان با پاکستان بر پایه های بی اعتماد گره خورده است و این بی اعتمادی های مداوم بستر اغراض و خصومت های مداوم را نیز فراهم نموده است.
از موجودیت کشور پاکستان روابط این دو کشور مجاور، هم کیش هرگز مسیر سالم را نپیموده است و همواره تنشهای جدی را پشت سرگذاشته اند.
خط مرزی دیورند و سرزمین های جدا شده از پیکر افغانستان روابط این دو کشور را متشنج ساخته و پاکستان با از استفاده از ابزارهای مخرب گوناگون برای تخریب افغانستان استفاده نموده است.
ابزار های ویرانگر پاکستان از سالهای ۱۹۴۷ تا به امروز مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و حتی اجتماعی ما را بشدت آسیب پذیر ساخته است.
فعالیت های ویران سازی پاکستان به شکل جدید، و بهانه های جدید به خود گرفت و بنیاد گرایی را به حدی در پاکستان تقویت بخشید که امروز برای مهار کردن آن عاجز مانده است.
چند قطبی شدن پاکستان بشدت اوضاع داخلی این کشور را وخامت بخشیده، که حتی منجر به فروپاشی آن خواهد شد.
روابط افعانستان با هند در ادوار تاریخ چند لایه بوده است این روابط از تبادل های فرهنگی، تجاری در دوران باستان تا رقابت های استعماری و جنگ های نظامی در دوران مدرن ادامه داشت.
باتوجه به موقعیت استراتیژیک افغانستان روابط میان دو کشور تحث تاثیر روابط مسالمت آمیز، بدون اغراض و خصومت ها قرار داشت.
روابط افغانستان با هند قبل از ۱۹۴۷
روابط افغانستان با کشور هند بعد از استرادا استقلال همیشه دوستانه بوده و سیر دیپلوماتیک را پیموده است، سیر روابطه میان این دو کشور از ارزشهای سیاسی، فرهنگی،تجاری حتی موافقتنامه های که میان دولتین انعقاد گرده است نمایان شده است.
روابط میان افغانستان و دولت هند قبل از ۱۹۴۷( قبل از تقسیم کشور هند و پاکستان ) تاریخ پیچیده و متنوعی دارد که به دوره های مختلف تاریخی باز میگردد.
۱– دوره باستانی
در دوران باستانی و کلاسیک، هند و افغانستان روابط تجاری و فرهنگی گسترده داشتند.
افغانستان به عنوان یک منطقه مهم و استراتیژیک در مسیر های تجاری آسیایی مرکزی، هند و ایران قرار داشت.
بناً افغانستان پیوسته روابط خوبی تجاری و فرهنگی را در منطقه برقرار نموده بود.
مناسبات سازنده میان افعانستان و هند منجر به مستحکم شدن پایه های اعتماد میان این دو منطقه گردیده بود که هیچ نوع اغراض و خصومت ها بین این دو کشور تبادر نگردیده بود.
۱- دوره کوشانیان
درین دوره افغانستان بخش از امپراطوری کوشانیان تبدیل شده بود و این امپراطوری در ادوار تاریخ به عنوان پُلی میان هند و آسیایی مرکزی عمل مینمود که فرهنگ و مذهب هند مورد توجه امپراطوری کوشانیان قرار گرفته بود و ازین لحاظ فرهنگ و مذهب هند به شکل گسترده در منطقه گسترش یافت.
– اثر گذاری فرهنگ هند بر افغانستان
درین دوره آیین بودا در افغانستان و اطراف آن رایج بود و بسیار از آثار هنری و حتی معماری تحت تاثیر فرهنگ هند قرار گرفته بود.
۲– دوره اسلامی
با ظهور اسلام در قرن ۷ میلادی روابط میان افغانستان و کشور هند به شکل جدید آغاز شد،
افغانستان در قرن ۷ میلادی با انتشار دین مقدس اسلام تحت سلطه مسلمانان قرار گرفت و بعد ازینکه دین مقدس اسلام درافغانستان و اطراف آن گسترش یافت به گونه تدریجی فرهنگ و دین مردم افغانستان هند را نیز تاثیر گذار ساخت.
درین دوره روابط میان این دو کشور با شکل جدید و با فصل های جدید آغاز شد.
۳– دوره جدید قبل از ۱۹۴۷
در قرن ۱۹ میلادی روابط افغانستان و هند به دلیل استعمار بریتانیا در هند و رقابت پیچیده میان بریتانیا و روسیه بستر ها تغییر را در منطقه هموار ساخت افغانستان نیز در این دوره به عنوان منطقه استراتیژیک بریتانیا قرار گرفت.
در قرن ۱۹ میلادی روابط هند تحت سلطه بریتانیا، و روابط افغانستان تحت تاثیر امپریالیستی قرار گرفت. در نتیجه دو جنگ بزرگ بین افغانستان و بریتانیا در آن دوران صورت گرفت که این جنگ منجر به اعمال نفود گسترده بریتانیا در افغانستان شد و روابط افغانستان و هند تحت تاثیر بریتانیا قرار گرفت.
پس از ادامه تنش ها بریتانیا در سال ۱۸۴۲ حال عقب نشینی از کابل بود، ارتش بریتانیا تحت محاصره نیروهای افغان تحت فرماندهی آبدار خان قرار گرفت و بریتانیایی ها شکست سنگینی را متحمل شدند.
در نهایت پس از شکست بریتانیا مجبور شد تا نیروهای خویش را افغانستان خارج نمایند و این شکست میزان اعتبار بریتانیا را در منطقه بشدت پایین آورد.
۴– تاثیرات فرهنگی و اجتماعی
در طول تاریخ روابط افغانستان با هند، مبالات فرهنگی و اجتماعی نیز مهم بوده است و تاثیرات مهم فرهنگی میان این دو کشور وجود داشت علاوه بر مهاجرت ها مردمی از هند به افغانستان و یا برعکس، تاثیرات فرهنگی، زبانی و مذهبی زیاد نیز وجود داشته است.
روابط افغانستان با پاکستان؛ چالش ها، فرصت ها و راه حل ها
پاکستان کشوری است که در سال ۱۹۴۷ میلادی با شَق شدن از کشور پهناور هندوستان و بی جایی میلیون ها انسان با مکان و کاشانه های اصلی شان تشکیل گردید که اثرات منفی آن در سالهای طولانی در حیات سیاسی پاکستان محسوس میگردد.
در شناخت واقعیت پاکستان که از مولفه های غرب و خصوصا کشور انگلیس بعد از جدایی از هندوستان میباشد.
با ایجاد کشور بنام پاکستان ماجراجویی ها در منطقه و بخصوص در افغانستان ریشه گرفت و آرام آرام دامنه های این اختلافات وسعتر گردید.
لازم میدانم تا در اینجا روی روابط افغانستان با پاکستان، چالش ها، فرصت ها و پیامدهای آن بحث نمایم.
چالش ها
از زمانیکه پاکستان از بدنه هندوستان، افغانستان، بنگلهدیش با طوطئه ها صریح بریتانیا در قرن ۲۰ ایجاد شد،
این کشور از زمان تاسیس نتوانست در کسوت یک کشور با وقار و باعزت بحیات سیاسی خویس ادامه بدهد بلکه با شیوه های گوناگون، با عناوین متفاوت و ترفندهای خاص برای مختل ساختن نظم نسبی منطقه فعالیت نموده است.
از یک سو مشکل عمده در خط نام نهاد دیورند با افغانستان دارد و از سوی دیگر مشکل بزرگ و مشترک با هندوستان در مسئله کشمیر دارد.
در نهایت تا زمانیکه گره ها مشکلات مرزها میان افغانستان و پاکستان هندوستان و پاکستان باز نگردد اختلافات و تنش های در این جغرافیا کاهش نخواهد یافت و دامنه های آن وسیعتر خواهد شد.
مشکلات و چالش های عمده که متوجه روابط افغانستان و پاکستان میشود قرار ذیل است:
۱– خط مرزی دیورند
خط دیورند یکی از مهمترین و پیچیدهترین مشکلات مرزی میان افغانستان و پاکستان بشمار می آید.
ریشه اختلافات مرزی میان این دو منطقه برمیگردد به استعمار انگلیس، انگلیس های به ادعا عدم نفوذ روسیه به هند مرزی میان افغانستان و پاکستان را رقم زدند که دامنه های این اختلافات جهت ها و لایه های مختلف را به خود گرفته است.
درسال ۱۸۹۳ سرهنری دیورند دیپلومات بریتانیایی میان هند بریتانیایی که پاکستان در آن زمان جزء مربوطات هند بود، با افغانستان خط مرزی ترسیم گردید.
این خط مرزی از شمال غربی افغانستان تاجنوب شرقی پاکستان را در بر میگیرد که توسط امیر عبدالرحمان خان به بنابر فشارهای پی هم سیاسی و نظامی بریتانیا این خط را پذیرفته شد، اما آنچه در آن مسئله مهم بود این است که: آن خط در دوره مشخص پذیرفته شده بود و دلیل اختلافات میان منطقه نیز همین مسئله میتواند باشد پاکستان ادعای به رسمیت شناختن خط مرزی را میکند ولی آنچه که تمامیت ارضی و منافع ملی افغانستان تقاضا دارد این خط مرزی هیچگاه قابل پذیرش ما مردم افغانستان نبوده است.
خط دیورند از مناطق قبیله ای پاکستان ( از قبایل پشتون نشین خیبر پختونخوا عبور میکند) که این مردم همواره از قوانین فرهنگی و اجتماعی مستقل برخوردار هستند.
از ایجاد کشور پاکستان تا به امروز قبایل پشتونها مشکلات اساسی با حکومت پاکستان دارند و این یگانه دلیل برای ماجراجویی های مرزی شده است.
۲– تروریسم
تروریسم در پاکستان از مسائل پیچیده به شمار میرود.
عوامل اصلی گُسترش تروریسم در پاکستان حمایت این کشور از گروه های افراطی بوده است، گروه های افراطی که در صدد مختل ساختن نظم منطقه اعلام موجودیت نموده اند و با نام های مختلف و شعار های متفاوت حضور پیدا کردند پاکستان به خوبی توانسته است تا حامی اصلی این گروه های افراطی باشد.
این گروه افراطی که برایشان فقط و فقط منافع گروهی شان مهم شمرده میشود امروز بر دامان حامی اصلی شان( پاکستان ) افتاده است و این اوضاع متشنج داخلی پاکستان قطعا دلیل حمایت بی قید و شرط پاکستان از گروه های افراطی بوده است.
در واقع حضور گروه های افراطی در در پاکستان بر اوضاع منطقه نیز تاثیرات منفی بجا گذاشته است.
این یک دلیل عمده برای چالش های افغانستان و پاکستان شمرده میشود.
۳–مسائل اقتصادی و تجاری
افغانستان و پاکستان به عنوان دو کشور همجوار هیچگاه نتوانستند که اعتماد خاص تجاری را میان خویش برقرار کند،
تحریم ها، سیاست های تجاری غیر معقول و شُگاف های زیرساختی منجر به کاهش میزان تجاری میان این دو کشور گردیده است.
چالش ها تجاری در چند دسته خلاص میگردد که عبارت انداز؛
– مشکلات گمرکی و عوارض گمرکی.
– مرزهای غیر رسمی.
– پیش بینی ناپایدار در روابط تجاری.
– موانع صادرات افغانستان به پاکستان.
– چالش های امیتی در مرز تجاری.
– وابسته گی یک طرفه.
– دو دسته گی تجاری .
– عدم سیاست متوازن تجاری…
۴– مهاجرت
افغانستان یکی از بزرگترین کشوری است که بیشترین مهاجر را تولید میکند و این روند مهاجرت در افغانستان بشدت زیربنای اصلی کشور ما را آسیب پذیر ساخته است و تعداد زیادی از مهاجران افغان در پاکستان زنده گی میکنند در طول دهه ها میلیون ها مهاجران افغان با مشکلات زیادی دست پنجه نرم میکنند.
در چند دهه اخیر چالش ها و تبعات گسترده ای را همراه داشت، نبود دسترسی به خدمات اجتماعی، بهداشتی و عدم دسترسی به امکانات آموزشی، چالش های حقوقی و با سیاست ها پلیدی سختگیرانه پاکستان روبرو شده اند، و این وضعیف آشفتهگی های خاص را بجا گذاشته است.
سیاست های سختگیرانه پاکستان روابط این دو کشور را بشدت آسیب پذیر ساخته است.
۵– مداخلات در سیاست داخلی افغانستان
دخالت های بی قید و شرط پاکستان در سیاست های داخلی افغانستان از مسائل پیچیده و بحث برانگیز در روابط این دو کشور شده است.
پاکستان از سال ۱۹۴۷ تا امروز میخواهد به عنوان یک همسایه بزرگ و استراتیژیک افعانستان نفوذ سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی در افعانستان داشته باشد.
پاکستان همواره تلاش نموده است تا حکومت را در افغانستان ایجاد نماید که منافع اصلی پاکستان در آن نهفته باشد و همیش بتواند سیاست ویرانگر و مخرب خویش را به گونه همه جانبه عملی نماید.
مداخله پاکستان در سیاست داخلی افغانستان باعت ایجاد بی ثباتی و تشدید بحران این کشور شده است این مداخلات نه تنها بر سیاست و امنیت داخلی افغانستان تاثیر منفی گذاشته بلکه چند دستهگی ملی، عدم روابط منطقوی، بی اعتمادی، نبود روابط میان دولت و ملت و تنفر قومی را ایجاد نموده است.
این از جمله چالش های مهم است که روابط دو طرف را برهم میزند.
دولت افغانستان متعهد است تا در برابر سیاست های شوم پاکستان قدم علم نموده، تا نتواند این سیاست های نادرست جنبه عملی پیدا کند.
فرصت ها
تهدیدهای مشترک افغانستان و پاکستان به مسائلی اطلاق میشود که هر دو کشور به عنوان دو کشور همجوار از آن به نوعی رنج برده و تاثیرات منفی بجا بگذارد این تهدیدها نیاز به مبارزه مشترک برای مقابله به تهدیدهای سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی دارد.
و این تهدیدات معمولاً امنیت ملی، ثبات سیاسی، و رفاه اقتصادی هر دو کشور تأثیرگذار خواهد نمود.
به چند تهدید انگشت شمار درینجا میپردازم؛
۱. تروریسم و افراطگرایی
یکی از بزرگترین تهدیدهای مشترک میان افغانستان و پاکستان، تروریسم و فعالیتهای گروههای افراطی است.
حل این بحران جدی نیازمند همکاری های چند جانبه، اصلاحات داخلی و تلاش ها مشترک در زمنیه های اقتصادی، امنیتی و اجتماعی میباشد.
تنها با تقویت روابط و هم افزایی میتوانند برای مهار کردن فعالیت های گروهای متخاصم دست پیدا کنند.
۲. نفوذ قدرتهای خارجی
هر دو کشور در برابر نفوذ قدرتهای خارجی تهدیداتی مشترک دارند. هند به عنوان یکی از رقبای تاریخی پاکستان و همچنین ایالات متحده، چین و دیگر قدرتهای جهانی، در روابط خود با این کشورها تأثیراتی دارند که میتواند تهدیدی برای منافع مشترک افغانستان و پاکستان باشد.
در این راستا، قدرتهای خارجی ممکن است برای دستیابی به نفوذ در این منطقه، سیاستهای خود را بهطور غیرمستقیم به چالش بکشانند و بر روابط دوجانبه تأثیر بگذارند.
۳. ناآرامیهای داخلی و بحرانهای سیاسی
هر دو کشور با مشکلات سیاسی و و اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. علاوه بر معضلات سیاسی و چالش ها اقتصادی پاکستان، پاکستان با ناامنی های داخلی جدی و هلاکت بار رو برو است.
ناامنی داخلی میتواند به یک تهدید برای ثبات امنیتی کل منطقه تبدیل شود. در افغانستان، جنگهای داخلی و تحولات سیاسی مداوم وضعیت را پیچیده کرده است. در پاکستان نیز، مشکلات سیاسی و جنبشهای مخالف دولت تهدیدی جدی برای امنیت ملی این کشور بهشمار میرود.
۴. بحرانهای انسانی و پناهندگان
یکی دیگر از تهدیدات مشترک، بحرانهای انسانی و پناهندگان است. میلیونها افغان به دلیل جنگها و بحرانهای داخلی به پاکستان پناه بردهاند. این پناهندگان با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبرو هستند و وضعیت آنها میتواند منجر به تنشهای اجتماعی و امنیتی در پاکستان شود.
از طرف دیگر؛ بسیاری از افغانها به پاکستان به عنوان مقصدی برای فرار از بحرانهای داخلی نگاه میکنند، و این موجب افزایش فشار بر منابع و زیرساختهای پاکستانی میشود.
۵. تنشهای مرزی و اختلافات در مورد مرز دیورند
یکی از مسائلی که همواره روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است، اختلافات مرزی است. مرز دیورند که میان افغانستان و پاکستان قرار دارد، از سوی افغانستان به رسمیت شناخته نمیشود و این موضوع همواره عامل تنش و ناامنی در مرزها بوده است. این اختلاف مرزی باعث درگیریهای نظامی و نیز مشکلات انسانی (بهویژه در مناطقی که مردم از دو طرف مرز درگیرند) میشود.
راه حل ها
اختلافات میان افغانستان و پاکستان با دلایل خاص بوجود آمده است و ریشه های مهم تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این دوکشور مجاور پیچیدهتر گردیده است.
این اختلافات بیشتر در زمینه مرزها، تروریسم وپناهندگان خلاصه میگردد، که حل مسائل پیچیده میان افغانستان و پاکستان به طور کلی در روابط بین دو کشور همیشه چالش برانگیز بوده است.
اما این امکان وجود دارد که با اراده و همکاری های مناسب، گرهها این چالش ها باز گردد و این معضلات کاهش و حتی پایان یابد.
اگر این دو کشور با هم مصمم شوند که بجای تنش های پی هم، که بشدت منافع دو منطقه را مصدوم و چالش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را افزون ساخته و گروه های افراطی را تقویت میبخشد.
میتوانند راهحل این مشکلات را جستجو کنند.
حل مشکلات این دو کشور همجوار نیازمند درک درست از تجربیات گذشته است که تاریخ نشانگر این است که ادامه تنش ها روابط این دو کشور را بیشتر بر پایه های بی اعتمادی و ماجراجویی شکل داده است.
برای راه حل این اختلافات میتوان راه های مختلف را پیشنهاد داد که برخی از آنها عبارتند از:
۱- گفتگو و تفاهم.
۲- حل مسائل مرزی و تعیین سرنوشت.
۳- رفتار سالم با پناهندگان.
۴- تقویت روابط اقتصادی و تجاری.
۵- حل بحران انسانی.
۶-تعامل اجتماعی و فرهنگی.
۷-یادگیری از تجربیات گذشته.
۸- توافقات امنیتی و مبارزه مشترک با تروریسم.
۹- ارج گذاری به تمامیت ارضی دو کشور.
۱۰- نقش جامعه بین المللی…
نتیجهگیری
افغانستان و پاکستان روابط پیچیده ای دارند که این روابط بین دو کشور توانسته است لایه های چند جانبه داشته باشد.
پاکستان از سال ۱۹۴۷ تا امروز شکل روابط را به گونه خصمانه و تعرضانه مهار ساخته است و بدنبال اعمال منافع و سیاست های نامشروع خودشان بوده است و تا حدی توانسته به درستی سیاست های خویش را عملی سازد.
با وجود اینکه افغانستان دارای تمامیت ارضی مستقل و جداگانه، دارای قوانین جداگانه و اصول و قواعد جداگانه بوده اما در مقابل، پاکستان، همواره تلاش نموده است تا حکومتی در افغانستان شکل بگیرد که منافع پاکستان در سرلوحه قواعد آن حکومت باشد. این نوع سیاست های خصمانه، روابط این دو کشور را به پرتگاه کشانیده است.
آینده روابط افغانستان و پاکستان به عوامل متعددی وابسته است.از جمله تحولات داخلی در هر دو کشور، تحولات منطقه ای و نقش بازیگران بینالمللی از جمله: آمریکا، روسیه، چین، هند و ایران…
روابط افغانستان و پاکستان،به دلیل مسائل مرزی، قومی، امنیتی و اجتماعی همواره پرتنش بوده است.هر چند دو کشور برای بهبود روابط شان، تلاش های پی هم داشته اند،ولی این تلاش ها، درتاریخ روابط این دو کشور چندان نتایج مثبتی در پی نداشته است.
باید درک کرد که چالش های عمیق تاریخی، سیاست های امنیتی و منافع مختلف دو کشور،همچنان بر روابط سایه می افکند.
در نهایت همکاری بیشتر و ارج گذاشتن به مذاکره، گفتگو و تفاهم،میتواند پایان این منازعه تاریخی باشد و همچنین میتواند روابط این دو کشور را بهبود بخشد و یک فضای مسالمت آمیز را رقم بزند.
منابع و ماخذ
۱- محمد ولی، محمد قاسم آسمایی افغانستان در استراتیژی هند و پاکستان، ۱۳۹۵.
۲-پیکار پامیر، نقش پاکستان در تراژدی خونین افغانستان، جلد اول،۱۳۹۳.
۳-احمدزی، محمد اکمل غنی، روابط سیاسی میان افغانستان و پاکستان، ۱۴۹۰
۴-آصف جوادی، روابط افغانستان و پاکستان، فرصت ها و تهدیدها، ۱۳۹۹.