از دیروز بدین سو رسانههای افغانستان مصروف بازنشر گزارش یک شبکه تحقیقی موسوم به «پروژه گزارشدهی شبکهی جرایم سازمانیافته و فساد» در باره سرمایهگزاری سیاستمداران افغانستان در دبی اند.
این شبکه گفته است نام ده چهرهی سیاسی افغانستان در پرونده پول کثیف دوبی وجود دارد.
یکی از چهرههایی که در این گزارش از آن نام برده شده، میررحمان رحمانی، رییس پیشین مجلس نمایندگان افغانستان، و پسرش اجمل رحمانی است.
در این گزارش آمده است که رحمانی و پسرش بیش از ۱۵ میلیون دالر را در دوبی املاک خریدهاند.
در اینکه یکی از عوامل فروپاشی نظام جمهوریت در افغانستان، فساد گستردهی مقامات دولت پیشین بود، تردیدی وجود ندارد، اما نشر و بازنشر چنین گزارشها از سوی سازمانها و رسانههای وابسته به غرب میتواند چند هدف را دنبال کند:
- اعمال فشار بر مخالفان طالبان:
در روزهای اخیر به نظر میرسد که غرب در صدد اعمال فشار بر مخالفان طالبان است. یکی از نمونههای این اعمال فشار، سلب حق رای از افغانستان در سازمان ملل است. کرسی افغانستان در سازمان ملل در اختیار مخالفان طالبان است. به تازهگی سازمان ملل تحت فشار غربیها، به بهانهی عدم پرداخت حقالعضویت، حق رای افغانستان را در سازمان ملل سلب کردهاند.
بسیاریها این اقدام سازمان ملل را نوع فشار بر مخالفان طالبان میدانند. بر همین سیاق، میتوان نشر گزارش شبکه تحقیقی موسوم به پروسه گزارشدهی شبکه جرایم سازمانیافته و فساد را نیز یکی دیگری از مصداقهای اعمال فشار بر مخالفان طالبان خواند.
- تبرئه آمریکا و فرافکنی مسوولیت سقوط به عهده افغانستانیها:
البته هدف دیگری این نوع گزارشها میتواند تبرئه آمریکا و فرافکنی تقصیر سقوط جمهوریت به عهدهی خود افغانستانیها باشد. غرب و در راس آن آمریکا، مقصر اصلی بازگشت طالبان به کشوراند. در واقع، توافقنامهی دوحه میان آمریکا و طالبان بود که زمینهی بازگشت مجدد این گروه را به قدرت مساعد کرد.
پس از بازگشت طالبان، دولتهای غربی از این بابت به شدت زیر فشار افکار عامه قرار دارند. حتا مقامات سابق آمریکا، وقتی از موافقتنامه دوحه نام میبرند، آن را ننگین میخوانند.
آمریکاییها برای اینکه خود را تبرئه کنند، تلاش میکنند مسوولیت سقوط افغانستان را به عهدهی مقامات پیشین افغانستان بیندازند. آنها میخواهند که فساد موجود در جمهوریت باعث سقوط آن گردید، نه توافقنامه دوحه.
هدف دیگری این جنگ رسانهای، میتواند سفیدنمایی و تطهیر طالبان نیز باشد. طالبان یک گروه زنستیز، افراطی و واپسگرا هستند. سیاستهایی که این گروه در دوونیم سال گذشته، اعمال کردهاند باعث شده است که افغانستان به دههی ۹۰ برگردد.
غربیها برای اینکه خروج غیرمسوولانهی خود را توجیه کنند، میخواهند با چنین گزارشها وانمود کنند که مقامات جمهوریت بدتر از حکام فعلی بودند و افغانستان از سقوط نظام خیلی زیان نکرده است.
- انحراف افکار از گرفتاریهای امروز افغانستان:
افغانستان در حال حاضر گرفتار مشکلات بسیاری از ناحیهی حکومتداری طالبان است. یکی از مهمترین مشکلات، تبعیض قومی، زبانی و مذهبی است.
این تبعیضگری چنان مردم افغانستان را به ستوه آورده است که در حال حاضر وضعیت بدخشان طوفانی است و همه روزه شاهد اعتراضات ضدطالبانی میباشد.
یکی از اهداف نشر این گزارش میتواند انحراف افکار عامه از قضایای بدخشان به موضوع فساد مالی مقامات جمهوریت باشد.
سروصدای رسانهی این گزارش میتواند موضوع بدخشان را از سرخط اخبار رسانهها بیرون کند که کرده است.