مرز دیورند یکی از جنجالیترین و حساسترین خطهای مرزی در جنوب و شرق افغانستان است که داستان آن با سیاست، قومیت و تاریخ درهم تنیده است. این خط ۱۳۲ سال پیش در سال۱۸۹۳ از سوی امیر عبدالرحمن خان، در نتیجه توافق او با دولت بریتانیا امضا شد. این قرارداد بعدها مبنای مرز کنونی میان افغانستان و پاکستان گردید. پاکستان امروز این مرز را رسمی و بینالمللی میداند، اما در افغانستان دیدگاهها متفاوت است.
پشتونهای افغانستان این خط را نپذیرفتهاند و میگویند که دیورند قوم آنها را پارچه کرده و میان دو کشور تقسیم نموده است. از نگاه آنان، این خط یک مرز مشروع نیست، زخم خونین بر پیکر تاریخ و هویت پشتون است.
برخی از چهرههای قومی و مذهبی پشتون، این خط را «تحفه استعمار» میخوانند و میگویند که با نیت تضعیف وحدت قوم آنها ترسیم شده است. مخالفان خط دیورند بر این باورند که امیر عبدالرحمن در شرایط دشوار سیاسی آن زمان، زیر فشار امپراتوری بریتانیا قرارداد را پذیرفت، اما روح مردم پشتون هرگز آن را قبول نکرد. در مقابل، پاکستان این خط را یک مرز قطعی میداند و بر تثبیت و کنترول آن پافشاری میکند.
گذشته از پشتونها، قومهای دیگری مانند تاجیکها، ازبکها و ترکمنها در افغانستان دیدگاهی متفاوت دارند. آنها معتقدند اگر قرار باشد مرز دیورند به دلیل قومیت پشتونها پذیرفته نشود، پس چرا باید مرزهای افغانستان با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان به رسمیت شناخته شود؟ در حالی که این مرزها نیز بخشهایی از قوم آنها را از خاک اصلیشان جدا کرده است. از نظر این قومها، ادامه منازعهها بر سر مرز دیورند، ضمن اینکه سودی ندارد بهشدت زیانآور است. غیر پشتونها باور دارند که باید برای حفظ امنیت و وحدت کشور، اختلافها بر سر دیورند کنار گذاشته شود.
در کنار جنجالهای تاریخی و ریشهدار گذشته، تنشها در امتداد خط دیورند در ماههای اخیر دوباره شعلهور شده است. درگیریهای مرزی میان نیروهای مرزبانی پاکستان و جنگجویان طالبان تلفات جانی و خسارات مالی در پی داشته و مردم مناطق مرزی را در وضعیت دشوار قرار داده است. این درگیریها، آرامش زندگی روزمره مردم محلی را بر هم زده و باعث بسته شدن گذرگاههای تجاری، توقف رفتوآمدهای خانوادگی و کاهش دادوستد اقتصادی میان دو سوی مرز شده است. در بسیاری از مناطق، بازارهای مرزی از رونق افتاده و انتقال کالا و مواد غذایی با محدودیتهای جدی مواجه گردیده است؛ وضعیتی که مستقیمن معیشت هزاران خانواده را تحت فشار قرار داده است.
طالبان در ظاهر، همچنان بر موضع دیرینهی خود مبنی بر نپذیرفتن مرز دیورند تاکید میکنند، اما در عمل نشانههایی از تناقض دیده میشود. در متن توافقنامهای که در نشست اخیر «دوحهدوم» میان هیئت پاکستانی و نمایندگان طالبان صورت گرفته، از دیورند بهصراحت به عنوان «مرز» یاد شده است؛ امری که از دید بسیاری از آگاهان سیاسی، نشانهی پذیرش غیرر مستقیم این مرز از سوی طالبان است. همین دوگانگی در گفتار و رفتار، باعث سردرگمی افکار عمومی و تشدید تنش در روابط دو کشور شده است.
از دیدگاه اقتصادی، ادامه این تنشها ضربه سنگینی بر تجارت مرزی و اقتصاد افغانستان وارد میکند. بخش بزرگی از صادرات و واردات افغانستان از طریق گذرگاههای تورخم، سپینبولدک و غلامخان انجام میشود. هر بار که درگیری رخ میدهد، این گذرگاهها بسته میشوند و موتر های حامل کالاها در دو سوی مرز متوقف میمانند. این اختلال مانع ورود کالاهای اساسی مانند مواد خوراکی و سوخت میشود و قیمتها را در بازارهای افغانستان به شدت افزایش میدهد. از سوی دیگر، با کاهش اعتماد بازرگانان و سرمایهگذاران، فرصتهای اقتصادی نیز از دست میرود و رکود بیشتری در اقتصاد کشور پدید میآید.
در بخش سیاسی، ادامه نزاعهای مرزی طالبان با پاکستان موقعیت افغانستان را در سطح منطقهای آسیبپذیر کرده است. پاکستان از این تنشها برای فشار سیاسی استفاده میکند.
بسیاری از کارشناسان باور دارند که اختلاف بر سر دیورند برای طالبان به نوعی ابزار تبلیغاتی تبدیل شده است تا حمایت قومی و داخلی را در میان پشتونها حفظ کنند، اما این سیاست در بلندمدت پیامدهای زیانباری دارد.
ادامه چنین رویکردی، باعث افزایش دشمنی میان دو کشور میشود و افغانستان را از مسیر ثبات و رشد اقتصادی دور میکند
از سوی هم، مرز دیورند تنها مسالهای قومی نیست یک مشکل ملی است که با ادامه کشمکشها، تمام افغانستان را درگیر تنش و ناامنی میکند. پشتونها با توجه به نقش تاریخی و سیاسی خود در امضای این مرز، مسوولیت دارند که برای حفظ ثبات و پایان دادن به دخالتهای سیاسی و نظامی پاکستان، اختلافها خود را کنار بگذارند.
اگر تاجیکها، ازبکها و ترکمنها مرزهای خود با کشورهای همسایه را پذیرفتهاند، پذیرفتن مرز دیورند نیز میتواند گامی برای وحدت و امنیت در افغانستان باشد.
پایان دادن به این اختلافها فرصتی است برای همه قومهای افغانستان تا به صلح و همبستگی نزدیکتر شوند و اجازه ندهند مسایل قومی و مرزی، مانع پیشرفت و امنیت کشور شود. در شرایط کنونی، حفظ وحدت و ثبات از هر زمان دیگری مهمتر است و برای رسیدن به این هدف، لازم است پشتونها گامهای سازندهای بردارند و به این نزاع بیپایان پایان دهند.