پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در سال ۲۰۲۱، ساختارهای آموزشی و دینی کشور دچار تغییرات عمدهای شد. در حالی که طالبان با شعار اجرای شریعت و اصلاح نظام آموزشی اقدام به بازطراحی مدرسههای دینی کردند، گزارشهای فزایندهای از سوءاستفادههای جنسی، خشونت سیستماتیک، آموزش افراطیت، نکاح اجباری و آزار کودکان و نوجوانان در این نهادها منتشر شده است.
با تعطیلی مکتبهای دخترانه و رو آوردن دختران به مدرسههای دینی، این نهادها به مکانهایی برای استفاده جنسی و محلی برای به دام انداختن دختران برای نکاح اجباری تبدیل شدهاست. تازهترین گزارشها حاکی از آن است که برخی مسوولان مدرسهها و مسجدها به بهانه آموزش دینی، از کودکان و دختران جوان سواستفاده میکنند. نمونه روشن این وضعیت، پرونده استفاده جنسی یک ملا در ننگرهار است که این ملا ابتدا بر یک شاگرد خود تجاوز جنسی میکند و سپس او را بهقتل میرساند. رویداد غمباری که از دیروز بهاینسو توجه رسانهها و مردم را در شبکههای اجتماعی جلب کرده است. این رویداد تازهای نیست، چنین مواردی دهها بار در مناطق مختلف افغانستان ثبت شده و شوربختانه بدون مجازات باقی ماندهاند.
مسوولان مدرسههای دینی و طالبان با باز گذاشتن این مدرسهها و همزمان تعطیلی مکتبها، راه را برای نکاح اجباری دختران نوجوان هموار کردهاند. این امر تنها یک نقض جدی حقوق زنان و دختران نیست، بلکه بخشی از سیاستهای کلی برای چندهمسری و کنترل جنسی زنان در افغانستان تحت رژیم گروه طالبان محسوب میشود.
در تازه ترین مورد، مسوولان مدرسههای دینی در حومه پلخمری، با استفاده از موقعیتشان، به بهانه تنظیم اسناد تحصیلی از دختران عکس میگیرند و این تصویرها را برای انتخاب همسر به فرماندهان طالبان میفرستند. دخترانی که با این پیشنهادها مخالفت میکنند، با تهدید مواجه میشوند که در صورت نپذیرفتن، از دریافت مدرکهای رسمی محروم خواهند شد. این روند طی سه سال گذشته ادامه داشته و در شماری از موارد، دختران به اجبار با جنگجویان طالبان ازدواج کردهاند.
برخی خانوادهها به دلیل فقر، فشارهای اجتماعی و ایدیولوژیک مجبور به قبول این ازدواجهای اجباری میشوند. در برخی موارد، دخترانی که در برابر این ازدواجها مقاومت کردهاند، از ادامه تحصیل یا دسترسی به مدرکهای تحصیلی محروم شدهاند.
مسجدها نیز به بهانه آموزش و تبلیغ دینی، به محل سواستفاده جنسی کودکان تبدیل شدهاند. ملاها با استفاده از موقعیت خود، کودکان را مورد آزار قرار میدهند. این امر نه تنها آسیبهای روانی و جسمانی برای قربانیان به همراه دارد، بلکه نقش مهمی در تداوم خشونت و تروریسم ایفا میکند.
مدرسههای دینی همچنان پایگاهی برای تربیت نسل تندرو و تروریست به کار میروند؛ نسلی که از کودکی با ایدیولوژی افراطی پرورش یافته و با نفرتپراکنی مذهبی بزرگ میشوند.
یکی از بزرگترین مشکلات در این زمینه، نبود نظام قضایی مستقل و پاسخگو است. عاملان سوءاستفادههای جنسی که در قالب ملا یا مسوول مدرسههای دینی فعالیت میکنند، بیشتر از مجازات مصون ماندهاند. این امر به چرخه خشونت و سوءاستفاده دامن زده و قربانیان را در شرایطی ناامن و بیپناه باقی میگذارد.
در چنین شرایط نگرانکنندهای، خانوادهها باید مراقب باشند که کودکان و بهخصوص دختران جوان خود را به مدرسههای دینی و مسجدها نسپارند. این نهادها، به دلیل نبود نظارت و قوانین محافظتی، امن نیستند و زمینه سواستفاده و نکاح اجباری را فراهم میکنند.
اگر هدف آموزش دینی است، خانوادهها میتوانند خود مسوولیت آموزشهای ابتدایی دینی را بر عهده گیرند و از منابع سالم و معتبر استفاده کنند. جامعه جهانی و سازمانهای حقوق بشری نیز باید فشار بیشتری برای مستندسازی جرایم و پاسخگو کردن طالبان وارد کنند.
نتیجهگیری
نهادهای دینی تحت حاکمیت طالبان، به جای ایفای نقش معنوی و آموزشی، به ابزارهایی برای سرکوب، استفاده جنسی، نکاح اجباری و تربیت نسل افراطگرا تبدیل شدهاند. در نبود نظارت، این وضعیت قربانیان بیشتری خواهد گرفت و موجب تداوم بحرانهای اجتماعی، اخلاقی و امنیتی در افغانستان خواهد شد. آگاهیبخشی، مستندسازی و حمایت از قربانیان تنها راه مقابله با این پدیدههای تلخ است.