تا زمانی که ملتها از نعمت استقلال حقیقی، آزادی راستین و رهبری سالم برخوردار نشوند، هرگز به شکوفایی و بروز ظرفیتهای خویش نخواهند رسید. استقلال، تنها رهایی از سلطه بیگانه نیست؛ استقلال یعنی داشتن هویت، اراده، خودباوری و توان تصمیمگیری در سرنوشت خویش. بدون این نعمت بزرگ، هیچ ملتی به قلههای عزت و اقتدار دست نخواهد یافت.
بیستوهشتم اسد، سالروز استرداد استقلال کشور، نه تنها یادآور یک واقعه تاریخی، بلکه تجسم ارادهای مقدس و پیمانی ابدی میان نسلهای این سرزمین است؛ پیمانی که در پرتو خون هزاران مجاهد آزاده و فریاد «الله اکبر» ملت ما، در برابر استعمار پیر انگلیس به ثمر نشست. روز استقلال، برگ زرینی است که بر تارک تاریخ افغانستان میدرخشد و ما را به بازخوانی مسئولیتها، عبرتها و رسالتهای امروز فرا میخواند.
استقلال؛ روح ملت و تداوم تاریخ
استقلال یک رویداد مقطعی نیست؛ استقلال روح یک ملت است، هویت یک سرزمین است و سرمایهای است که جز با اتحاد، ایمان و بیداری ملّی پایدار نمیماند. امروز نیز همچون دیروز، وطن ما در برابر آزمونهای بزرگ قرار دارد: توطئههای بیگانگان، فتنهانگیزیهای داخلی، دخالتهای بیرونی و سیاستهای تحمیلی که هدفی جز تجزیه و تضعیف این خاک ندارند. تاریخ نشان داده است که استقلال با شعار حفظ نمیشود؛ استقلال آنگاه پایدار میماند که مردمش با همبستگی، خودباوری، و بازگشت به ارزشهای اسلامی و ملّی، پاسدار آن باشند.
تراژدی اصلاحات وارداتی
اما در کنار این شکوه، تاریخ ما در دل خود تراژدیهای تلخی نیز دارد. شاه امانالله خان، هرچند در آغاز مبارزه با استعمار انگلیس با شعار جهاد و دفاع از ارزشهای اسلامی خوش درخشید و لقب «غازی» را از علما و ملت دریافت کرد، اما پس از پیروزی، در مسیر حکمرانی دچار خطاهای راهبردی گردید. اصلاحات شتابزده و وارداتی او، که از کشف حجاب، تحقیر علما و بیتوجهی به ارزشهای دینی آغاز شد، ملت را از وی رویگردان ساخت. همان مردمی که دیروز برایش جانفشانی میکردند، امروز در برابرش ایستادند. تاریخ گواه است که هر حاکمی اگر در برابر دین و هویت مردم بایستد، دیر یا زود از قلب ملت رانده خواهد شد.
ای کاش اصلاحات او از آبادانی جادهها، تأسیس فابریکات، آموزش نسل جوان، توسعه زیربناهای اقتصادی و صنعتی آغاز میشد، نه از تقلید کورکورانه غرب؛ در آن صورت شاید افغانستان امروز اینهمه زخم بر تن نداشت و امروز ما نیز مسیر متفاوتی را میپیمودیم.
قهرمانان واقعی استقلال
استقلال افغانستان، نه در کاخهای شاهان بلکه در سنگرهای مجاهدان و بر لبه شمشیر غیرت غازیان بهدست آمد. این پیروزی مدیون خون و ایمان مردانی است که با فریاد «یا الله» ارتش استعمار را به زانو درآوردند:
ملا مشک عالم، غلام قادرخان هوفیانی، محمدسرورخان جبلالسراجی، وزیر محمد اکبرخان، ملک شاه میر گلبهاری، غلام حیدرخان چرخی، جلندرخان تتمدرهای، میر صوفی خان بایانی، میر اکبرخان لغمانی، نواب خان استرغج، مرزا ولی خان، میر بچه خان کوهدامنی، میر مسجدی خان کوهستانی، نایب امیرخان کوهدامنی، محمدعثمان خان تگابی، محمدولی خان دروازی، مبارک شاه خان نورستانی، محمدایوب خان، میر زمان خان، حبیبالله خان کلکانی، سپهسالار حسینعلی خان پنجشیری، غلام حیدرخان پنجشیری، امینالله خان لوگری ـ قهرمانی که «برنس» انگلیسی را به دوزخ فرستاد ـ و علی خان تتمدرهای ـ غازیای که «لات» را به جهنم سپرد ـ و دهها مجاهد دیگر که هر یک برگ زرینی از تاریخ این خاکاند.
یاد این شهیدان و مجاهدان بزرگ باید همواره در حافظه جمعی ملت زنده بماند؛ زیرا استقلال تنها یک بار بهدست نیامد، بلکه بارها با خون مجاهدان علیه انگلیس، شوروی و اشغالگران آمریکایی تثبیت شد.
حقیقت تلخ تاریخ؛ معاملهگری سیاستمداران
در پهنای تاریخ، این ملت مجاهد و مبارز، همواره یکپارچه در میدان ایستاده و استقلال از دسترفته خویش را بازپس گرفته است. استقلال، هرگز بهوسیله مردم فروخته نشد؛ آنچه این گوهر گرانبها را به تاراج داد، نه اراده ملت، بلکه گروهی از سیاستمداران مزدور بود که در هر عصر و زمان، بر سر میز معامله با متجاوزان نشستند و زمینه اشغال و سلطه بیگانه را فراهم ساختند.
اما این ملت، بارها با سرمایهای از خون و ایمان، استقلال خویش را از چنگال متجاوزان بیرون کشید. با این همه، تلخترین حقیقت تاریخ آن است که پس از هر پیروزی، همان سیاستمدارانی که بر اریکه قدرت تکیه زدند، به تعبیر مرحوم میرغبار، «پیرهن چرکین گذشته را، پس از غسل خون و آتش، دوباره بر تن کردند». چنین بود که دستاورد خون شهیدان، بارها قربانی جاهطلبی، قبیلهگرایی و خودخواهی رهبران بیبصیرت گردید؛ و ملت، در حالیکه فاتح میدانها بود، بازهم اسیر خیانت کاخنشینان شد
رسالت نسل امروز
امروز رسالت ما این است که از تجربه گذشته بیاموزیم و دیگر هرگز استقلال خود را در پای وابستگی، اختلافات قومی و تقلید از بیگانگان قربانی نکنیم. آینده افغانستان در گرو ایمان، آگاهی و وحدت اسلامی و ملّی است. نسل امروز باید به بازسازی کشور کمر بندد، مهاجرین با امید و عزت به وطن بازگردند، و سرمایههای انسانی و اقتصادی دوباره در خدمت آبادانی این خاک قرار گیرد.
بیاییم در سالروز استقلال پیمان ببندیم که:
- استقلال، امانت خون شهیدان است و باید پاسداری شود؛
- وحدت، یگانه رمز بقا و شکوفایی ماست؛
- و بازگشت به هویت اسلامی ـ ملّی، راه برونرفت از بحرانهاست.
درود خدا بر ارواح شهدای راه آزادی، از دیروز تا امروز؛
جاوید باد استقلال افغانستان!