وقتی خالد حنفی، وزیر امر به معروف و از اعضای رهبری طالبان با صراحت اعلام کرد که اگر دنیا نابود هم شود، نظر طالبان تغییر نمیکند، یاد سخنان ذبیحالله مجاهد، سخنگوی این گروه افتادم که پیش از بازگشت به قدرت، در پاسخ به یک خبرنگار گفته بود: «امارت اسلامی با امارت سابق متفاوت است و مشکلات را درک کردهایم. باحوصلهتر شدهایم. طالبان با داعش متفاوت است، البته شاید تندرویهایی در گذشته انجام شده؛ اما ما هم باتجربهتر شدهایم و برخی اشتباهات را تکرار نمیکنیم.»
این اظهارات مجاهد و برخی حرکتهای مکارانهی سایر چهرههای سرشناس طالب، بعصی از کشورهای منطقه و نهادهای بینالمللی را به این باور رساند که این گروه متحول شدهاند. برخی سیاستمداران و دیپلماتها تلاش کردند با این گروه وارد تعامل شوند و روند لابیگری، سفیدنمایی و تطهیر طالبان را آغاز کردند تا بار دیگر آنان را به قدرت بازگردانند.
اما واقعیت بسیار زود روشن شد. اندیشههای خشک، خشن و سنتی طالبان که بر پایه قانونهای ابتدایی و تفسیرهای سختگیرانه از دین استوار است، نشان داد که این گروه توان پاسخگویی به نیازهای یک جامعه مدرن، مردممدار و پیچیده را ندارد. با وجود وعدههای چرب و گرم، مردم افغانستان در همان ابتدا دریافتند که تغییر واقعی در طالبان رخ نداده است و رویکردهای خشن و محدودکننده همچنان ادامه دارد.
حنفی با تاکید صریح بر پایبندی کامل به عقاید و باورها خطاب به جنگجویان این گروه گفت: «حتی اگر کشته یا سوزانده شوید، از عقاید خود دست نکشید.» این جمله او در واقع بر تمام لابیگران و کسانی که طالبان را سفیدنمایی میکردند سایه انداخت و نشان داد که امید به تغییر، نرمش و اصلاحات در این گروه بیپایه است.
وزیر امر به معروف طالبان به جنگجویان رژیم خود یادآوری کرد که «حتی اگر دنیا چپه و راسته شود، نباید در فکر و عقیده ما تغییری ایجاد شود.» این یعنی ادامه همان جنگ، ادامه همان مسیر کشتار و پیگیری همان خشونت علیه مردم افغانستان.
وقتی طالبان از سربازان خود میخواهند تا پابند به باورهای این گروه باشند، در واقع اعلام جنگ مجدد و استمرار آتش افروزی است. این پیام روشن میکند که هیچ مسیر اصلاحی و مثبت اندیشی در این گروه وجود ندارد و تلاشها برای تعامل سازنده با آنان، تاکنون بیثمر بوده است.
این چهره سرشناس گروه طالبان، به انتقاد از اجرا نشدن قانون امر به معروف در نهادهای دولتی نیز پرداخت و گفت: «در برخی وزارتها و ادارات منکرات را میبینیم، اما به خاطر ملاحظه افراد، چشمپوشی میکنیم.» این سخنان نشان میدهد که طالبان همچنان بر پایه همان تفکر سنتی و محدودگرایانه اداره میکنند و تعامل مدرن با جامعه و دولت برایشان معنایی ندارد.
با این حال گفته می شود که فشارهای بینالمللی بر طالبان ادامه دارد. کشورهای غربی و سازمانهای بینالمللی بارها خواستهاند تا این گروه درباره ممنوعیت کار و تحصیل دختران و زنان تجدیدنظر کند. اما طالبان این درخواستها را به دلیلهای مذهبی رد کردهاند. سیاستهایی که موجب انزوای این گروه و سختتر شدن روابط آنان با جهان شده است. کشورهای دنیا، بازگشت طالبان به جامعه بینالمللی را مشروط به تغییر این سیاستها کردهاند، اما تاکنون نشانهای از انعطاف دیده نمیشود.
واقعیت این است که نگاه طالبان به حکومت و سیاست هیچ تغییری نکرده است. گرچه در ظاهر برخی سخنان ملایمتر شده باشند اما مبانی تیوری و فلسفه حکمرانی آنان همان است که بود: خشن، محدود و انعطافناپذیر. وعدههای تغییر در طالبان، فقط و فقط یک نمایش برای جلب توجه خارجی و داخلی بوده است و تمام.
حالا با توجه به گفتههای دیروز خالد حنفی، پیام روشن است؛ پس از این باید روند لابیگری و تطهیر طالبان متوقف شود. جامعه جهانی باید تمام تلاشهای خود را بر سقوط طالبان، براندازی ژریم این گروه و آزادی میلیونها زن، مرد و کودک در افغانستان متمرکز کند.
ادامهی سیاستهای فعلی هم برای مردم افغانستان و هم برای امنیت منطقه خطرناک است و هیچ چشمانداز مثبتی از تغییر واقعی تا کنون در طالبان دیده نشده است.
تجربه نشان داده است که اعتماد به طالبان حتا در کوتاهترین زمان بهای سنگینی بر دوش مردم میگذارد. این گروه نه تغییر کرده و نه نشانی از اصلاح در رفتارشان دیده میشود. طالبان همچنان بر باورهای سختگیرانه خود پافشاری میکنند و نتیجهاش چیزی جز خشونت، محدودیت و سرکوب نیست. سخنان و اظهارات تازه خالد حنفی نیز گواه همین واقعیت است؛ او آشکارا اعلام کرد که حتا اگر دنیا دگرگون شود و اگر در آتش سوزانده شوند، بازهم تغییر نخواهند کرد. از همینرو جامعه جهانی باید این حقیقت تلخ را بپذیرد و سیاستهایش را بر همین اساس در قبال رژیم طالبان بازنگری کند.