روزهای ششم تا هشتم محرم، صحنه ناامیدی نهایی از صلح، تشدید محاصره و تشنگی طاقتفرسا، و آمادهسازی روحی و نظامی دو طرف برای رویارویی قریبالوقوع بود. روز نهم محرم، معروف به «تاسوعا»، آخرین روز آرامش نسبی پیش از طوفان عاشورا بود. این روز، شاهد آخرین ضربالاجلها، تلاشهای ناامیدانه برای جلوگیری از جنگ، و اوجگیری آمادگیها برای فاجعهای بود که فردا (عاشورا) به وقوع پیوست. روز نهم، صحنه نمایش صبر امام حسین (ع)، وفاداری بیچونوچرای یارانش، و قساوت و عزم راسخ دشمن برای انجام جنایت بود.
نهم محرم (تاسوعا)؛ آخرین ضربالاجل و آمادهسازی نهایی سپاه دشمن
_ صبح روز نهم محرم، عمر بن سعد بن ابی وقاص، فرمانده سپاه کوفه، با دریافت دستورات نهایی و تأکید شده عبیدالله بن زیاد (والی کوفه) و تحت فشار عوامل تندرویی مانند شمر بن ذی الجوشن، تصمیم به صدور آخرین اخطار و آمادهسازی قطعی سپاهش برای حمله در روز بعد (عاشورا) گرفت.
_ عمر بن سعد دستور حرکت عمومی سپاه را صادر کرد. لشکر کوفه که منابع تعداد آن را تا سی هزار نفر نیز ذکر کردهاند، با هیاهو و غوغا، از موضع خود حرکت کرده و به طور کامل و بسیار فشرده، اطراف خیمههای امام حسین (ع) و یاران اندکش را محاصره کردند. حلقه محاصره آنقدر تنگ شد که گویی خیمهها در میان انبوهی از نیزهها و شمشیرها محصور شدهاند.
_ در این موضعگیری نهایی، عمر بن سعد خود به همراه گروهی از فرماندهان، از جمله شمر و عمرو بن حجاج، به جلو آمده و خواستار ملاقات با امام حسین (ع) شدند. امام برای شنیدن سخنان آنان، برادرش حضرت عباس بن علی (ع) را همراه با حضرت زهیر بن قین (یا به نقلی ابوالفضل العباس به تنهایی) به سوی آنان فرستاد.
_ در این ملاقات، عمر بن سعد (یا به نقلی شمر) آخرین اولتیماتوم عبیدالله بن زیاد را به امام حسین (ع) ابلاغ کرد: «یا تَنْزِلُ عَلی حُکْمِ ابنِ عَمِّکَ یَزیدَ، وَ إِلّا فَالْقِتالُ» (یا تسلیم حکم یزید شو [و بیعت کن]، و یا جنگ!). هیچ گزینه سومی وجود نداشت.
_ حضرت عباس (ع) پیام را نزد امام حسین (ع) بازگرداند. امام حسین (ع) با شنیدن این پیام، از برادرش خواست تا بار دیگر نزد عمر بن سعد بازگردد و برای آخرین بار مهلتی تا فردا صبح (صبح عاشورا) درخواست کند تا در طول شب به عبادت و نماز بپردازند، چرا که «اِنَّ اللهَ قَدْ اَحَبَّ اَنْ نَعْبُدَهُ لَیْلَةً» (خدا دوست دارد که ما [این] شب را به عبادت او بگذرانیم). این درخواست، هم نشانهای از عزم راسخ امام برای انجام تکلیف تا آخرین لحظه بود و هم فرصتی برای وداع و آمادگی روحی نهایی.
_ عمر بن سعد در مقابل این درخواست انساندوستانه و دینی امام، ابتدا تردید کرد. اما شمر بن ذی الجوشن به شدت اعتراض نمود و اصرار کرد که باید همین امروز (نهم محرم) کار امام حسین (ع) را یکسره کنند. او فریاد زد: «یا اَبَا عَبْدِاللهِ! لاَ اُعْطِیکَ اَبَداً اَجَلاً اِذَا اخَذْتُکَ بِالْقُوَّةِ» (ای اباعبدالله! هرگز وقتی تو را به زور بگیرم، به تو مهلت نخواهم داد). با این حال، تحت اصرار حضرت عباس (ع) و احتمالاً ملاحظات عمر بن سعد، در نهایت به امام حسین (ع) تا صبح فردا مهلت داده شد. این آخرین مهلت بود.
واکنش امام حسین (ع) و استواری یاران در برابر فشار نهایی
_ با بازگشت حضرت عباس (ع) و گزارش پاسخ دشمن (اعطای مهلت تا صبح)، امام حسین (ع) یاران و خانواده خود را گرد آورد. ایشان در خطابهای کوتاه اما بسیار عمیق، بار دیگر بر حقانیت راه خود، اهداف قیام (امر به معروف و نهی از منکر، احیای سنت جدش رسول الله (ص))، و فضیلت شهادت در راه خدا تأکید فرمودند.
_ امام به حاضران هشدار داد که فردا (عاشورا) روزی سخت و پرکشته خواهد بود و دشمن جز ریختن خون او و یارانش هدف دیگری ندارد: «فَاِنّی لاَ اَرَی المَوْتَ اِلاَّ سَعادَةً وَ الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ اِلاَّ بَرَماً» (من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز ملالت و عذاب نمیبینم).
_ امام حسین (ع) برای آخرین بار به یارانش فرمودند که در تاریکی شب فرصت دارند تا با استفاده از پرده تاریکی، از اطراف او پراکنده شده و جان خود را نجات دهند. ایشان تأکید کردند که تعهدی از یاران نسبت به او در گردنشان نیست.
_ یاران امام بار دیگر، با شور و ایمانی بینظیر، بر وفاداری و آمادگی خود برای جانفشانی تا آخرین قطره خون تأکید کردند. بزرگان یاران مانند حبیب بن مظاهر، زهیر بن قین، بریر بن خضیر همدانی، نافع بن هلال و دیگران، یکی پس از دیگری با سخنانی آتشین بر عزم راسخ خود برای دفاع از امام و اهل بیت (ع) و شهادت در این راه سوگند یاد کردند.
مسلم بن عوسجه خطاب به امام گفت: «أَنُخَلِّی عَنْکَ وَ بِمَ نَعْذِرُ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَدَاءِ حَقِّکَ؟!» (آیا تو را رها کنیم؟ پس با چه عذری نزد خداوند عزوجل در ادای حق تو [بر ما] خواهیم رفت؟!). این صحنه، اوج وفاداری و ایمان اصحاب بود.
_ در این میان، امام حسین (ع) به وضعیت بحرانی تشنگی کودکان اشاره فرمودند. با توجه به مهلت داده شده و شدت تشنگی، حضرت عباس بن علی (ع) همراه با حدود بیست یا سی تن از یاران (از جمله نافع بن هلال، عمرو بن قرظه انصاری و…)، با اجازه امام، برای آوردن آب به سمت فرات شتافتند. آنان با رشادت به شریعه فرات رسیدند و مشکها را پر کردند. اما در بازگشت، با هجوم گسترده سپاه عمرو بن حجاج زبیدی (که مأمور حفاظت از آب بود) مواجه شدند. نبردی سخت درگرفت. یاران امام با شجاعت بسیار جنگیدند و توانستند مقداری آب را به خیمهها برسانند، اما تلفاتی نیز متحمل شدند. این عملیات، آخرین تلاش برای تخفیف آلام تشنگی در اردوگاه بود و نشان داد دشمن حتی در آخرین ساعات نیز از فشار تشنگی دریغ نمیکند.
شب تاسوعا؛ وداع، نیایش و آمادگی برای فاجعه
_ با فرارسیدن شب نهم محرم (شب تاسوعا)، فضایی سرشار از تقدس، حزن و انتظار بر اردوگاه امام حسین (ع) حاکم شد. این شب، آخرین فرصت برای راز و نیاز با معبود، وداع با عزیزان و آمادگی روحی برای فاجعهای بیبدیل بود.
_ امام حسین (ع) یاران و خاندان خود را به نماز، دعا، تلاوت قرآن و استغفار تشویق فرمودند. خود ایشان بخش عمدهای از شب را به عبادت و مناجات با پروردگار پرداختند. نیایشهای عمیق و جانسوز امام در این شب، از جمله دعای معروف «اَللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَرْبٍ…» (خدایا تو تکیهگاه من در هر سختی هستی…)، بیانگر عمق ارتباط ایشان با خدا و تسلیم محض در برابر اراده الهی بود.
_ امام حسین (ع) در این شب، بار دیگر به وصیت و آمادهسازی خانواده، بهویژه خواهرش حضرت زینب کبری (س)، پرداختند. ایشان زینب (س) را برای تحمل مصائب سنگین فردا (عاشورا) و روزهای پس از آن، از جمله اسارت، آماده ساخته و به صبر و استواری توصیه فرمودند. وداع امام با کودکان، بهویژه طفل شیرخوارش حضرت علی اصغر (ع) و دختر کوچکش حضرت سکینه (س)، از جانگذشتنیترین صحنههای شب تاسوعا بود.
_ امام به یاران دستور دادند تا خیمهها را بیش از پیش به هم نزدیک کنند و پشت سرشان را با خیمهها و وسایل، محافظت نمایند تا فقط از یک سو (جلو) مورد هجوم قرار گیرند. این کار برای ایجاد یک حلقه دفاعی فشردهتر در مقابل سپاه عظیم دشمن بود. یاران نیز به تجهیز و آمادهسازی نهایی سلاحهای خود مشغول شدند.
_ در مقابل، در سپاه عمر بن سعد، آمادهسازیهای نظامی نهایی برای حمله گسترده در صبح روز عاشورا انجام میگرفت. دستورات صادر میشد و صفوف سپاه برای نبرد فردا آراسته میشد. شمر بن ذی الجوشن، به عنوان عامل اصلی تحریک و تهدید، نقش فعالی در تهییج سپاهیان و اطمینان از اجرای فرمان ابن زیاد داشت. سپاه دشمن، با خیال راحت از برتری عددی قاطع خود، منتظر طلوع آفتاب و آغاز نبرد بود.
خلاصه آنچه در روز و شب نهم محرم (تاسوعا) گذشت
روز نهم محرم (تاسوعا)، روز آخرین اولتیماتوم، آخرین مهلت، و آخرین آمادهسازیها بود. حرکت گسترده سپاه دشمن و محاصره بسیار فشرده خیمهها، عزم راسخ ابن زیاد و عمر بن سعد برای به خاک و خون کشیدن کاروان امام حسین (ع) را نشان داد. رد درخواست شمر برای حمله فوری و اعطای مهلت یک شب به امام، هرچند ناچیز، فرصتی برای وداع، عبادت و آمادگی روحی نهایی را فراهم کرد. در اردوگاه امام، این روز و شب، شاهد تجلی اوج وفاداری یاران در تجدید بیعت، عمق ارتباط امام با خدا در نیایشهای شبانه، و صحنههای جانسوز وداع امام با خانواده، بهویژه حضرت زینب (س) و کودکان، بود. تلاش نهایی برای آوردن آب توسط حضرت عباس (ع) و یارانش، بار دیگر قساوت دشمن در محرومسازی حتی کودکان از آب را عیان ساخت. روز تاسوعا، مقدمهای اشکآلود و پرالتهاب برای فاجعهای بود که فردا، در روز عاشورا، در دشت کربلا به وقوع پیوست؛ فاجعهای که چهره تاریخ را تغییر داد.
منابع
۱. طبری، محمد بن جریر. (قرن ۴ ه.ق). تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)
۲. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان. (قرن ۴-۵ ه.ق). الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد.
۳. سید بن طاووس، رضی الدین علی. (قرن ۷ ه.ق). اللهوف علی قتلی الطفوف (الملهوف علی قتلی الطفوف).
۴. خوارزمی، موفق بن احمد. (قرن ۶ ه.ق). مقتل الحسین (ع)
۵. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین. (قرن ۴ ه.ق). مقاتل الطالبیین.
۶. ابن اعثم کوفی، احمد. (قرن ۴ ه.ق). الفتوح.