جهان اسلام، سالهاست که درگیر شکافهای عمیق مذهبی، قومی و سیاسی بوده و در برابر تهاجمات غرب و صهیونیسم، یا به سکوت منفعلانه فرو رفته یا درگیر تفرقههایی تحمیلی شده است. اما در میان این غبار تفرقه و فشار، ایستادگی مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران در برابر تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی، نقطه عطفی تاریخی را رقم زد. برای نخستینبار، کشور مسلمان نه تنها از موضع انفعال خارج شد، بلکه با قدرت تمام، موجودیت امنیتی رژیم اشغالگر را به چالش کشید. این حرکت راهبردی، موجی از بیداری، عزتطلبی و همبستگی در میان ملتهای مسلمان ایجاد کرد که نویدبخش فصلی تازه در تاریخ جهان اسلام است.
حمله مستقیم، هدفمند و رسمی جمهوری اسلامی ایران به تأسیسات نظامی حیاتی رژیم صهیونیستی، که با دقت و انسجام کمنظیر موشکی و پهپادی صورت گرفت، تنها یک عملیات نظامی نبود؛ بلکه بیانیهای عملی از سوی یک قدرت مستقل بود که اعلام داشت: دوران برتری یکجانبه اسراییل به پایان رسیده است. این اقدام جسورانه، برتری روانی و برساختهشده رژیم صهیونیستی در سطح منطقه را فرو ریخت و مرزهای بازدارندگی را در خاورمیانه بازتعریف کرد.
درحالیکه بسیاری از دولتها سالها با سازش یا سکوت، در برابر زیادهخواهیهای صهیونیستها کنار کشیده بودند، ایران نقش تاریخی یک کشور پیشقدم و پیشتاز را ایفا کرد؛ کشوری که نه از تحریمهای آمریکا هراس دارد و نه از تهدیدهای نظامی اسراییل، بلکه با تکیه بر قدرت بومی، ارادهی ملی و مشروعیت مردمی، مسئولیت تاریخی خود را در دفاع از آرمانهای اسلامی بر عهده گرفته است.
واکنش کشورهای اسلامی به این رویداد، از ابراز همبستگیهای رسمی تا پیامهای حمایتی نخبگان دینی و سیاسی، نشانهای از تحولی کیفی در روابط میان ملتهای مسلمان است. کشورهایی چون:
پاکستان: که در بیانیهای رسمی بر حق دفاع مشروع جمهوری اسلامی تأکید کرد و پیام روشن داشت این که اگر از اتم در مقابل جمهوری اسلامی استفاده شود پاکستان اسرایل را مورد هدف اتمی قرار خواهد داد.
ترکیه: که ضمن هشدار به اسراییل درباره اقدامات تحریکآمیز، خواهان خویشتنداری آن شد؛
عربستان سعودی و قطر: که با موضعگیریهای نرم اما معنادار، زمینه شکلگیری فضای همدلی اسلامی را فراهم کردند؛
لبنان و یمن: که عملاً در میدان مقاومت در کنار ایران ایستادهاند؛
همه و همه نشان میدهد که مفهوم وحدت اسلامی، از چارچوب نشستها و بیانیههای تشریفاتی، به یک همراستایی عملیاتی و راهبردی در برابر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی و آمریکایی آن تبدیل شده است.
در عصری که بسیاری از کشورهای مسلمان وابسته به نظامهای غربی شدهاند، جمهوری اسلامی ایران مدلی از حکمرانی ارائه کرده است که بر سه پایه استوار است:
- استقلال در تصمیمگیری؛ نه تسلیم در برابر قدرتهای جهانی.
- اقتدار دفاعی بومی؛ نه تکیه بر چتر امنیتی غرب.
- مشروعیت مردمی و الهامگیری از آرمانهای دینی.
این مدل، که با عملگرایی و شجاعت همراه شده، الهامبخش بسیاری از ملتهای مسلمان گشته است.
ملتهایی که دیگر نمیخواهند قربانی معاملههای سیاسی باشند، بلکه خواهان کرامت، عزت و آیندهای مستقلاند.
ایران با عملیات اخیر خود، نه تنها معادلات امنیتی اسراییل را برهم زد، بلکه بنیانهای دکترین بازدارندگی یکجانبه غرب در منطقه را تضعیف کرد. اکنون رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند بدون محاسبه، دست به ماجراجویی بزند. این تغییر، کشورهای منطقه را ناگزیر به بازنگری در سیاست خارجی و دفاعی خود خواهد کرد؛ بسیاری از آنها خواهند فهمید که اقتدار واقعی، در وحدت اسلامی و اتکا به ظرفیتهای درونزا نهفته است، نه در وابستگی به قدرتهای خارجی.
تاریخ گواهی خواهد داد که ایستادگی ایران در برابر تجاوز صهیونیستی، تنها یک رویداد مقطعی نبود، بلکه نقطهی عطفی در احیای وحدت و عزت اسلامی بود. این اقدام، امت اسلامی را از رکود و تفرقه به سمت اقدام، همبستگی و بیداری سوق داد. اکنون، در برابر چشم جهانیان، پیام ایران فراتر از خاک خود طنینانداز شده است: عزت فروختنی نیست، و امت محمدی دیگر تماشاگر نخواهد ماند.
اگر این وحدت نوپا با درایت، تداوم و تقویت همراه شود، میتوان انتظار داشت که نظم جهانی آینده، نه در محور آمریکا، غرب و استعمار نو، بلکه در محور ملتهای آزاده، مسلمان و مستقل شکل گیرد.
آری، آغاز از ایران بود، اما تحقق این بیداری، در گرو همراهی همهی جهان اسلام است.