تحولات اخیر در نوار غزه و پیشنهاد دولت آمریکا برای تسهیل مهاجرت فلسطینیان، نشانگر یک برنامه ریزی عمیق برای تغییر ساختار جمعیتی این منطقه است. در حالی که فلسطینی ها با دههها مقاومت و مبارزه برای حفظ هویت ملی و سرزمین خود تلاش کرده اند، اکنون با طرحی مواجهاند که میتواند به یکی از بزرگترین جا به جایی های اجباری در تاریخ معاصر منجر شود. اما چرا آمریکا به دنبال این سیاست است؟ رژیم صهیونیستی چه اهدافی دارد؟ و کشورهای منطقه و گروه های مقاومت چه واکنشی نشان خواهند داد؟
پیشینه تاریخی نوار غزه و سیاستهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی
نوار غزه از زمان جنگ ۱۹۴۸ و تأسیس رژیم صهیونیستی، شاهد موجهای متعدد مهاجرت اجباری و سیاستهای آپارتاید این رژیم بوده است. پس از جنگ ۱۹۶۷، این منطقه تحت اشغال اسرائیل قرار گرفت و در ۲۰۰۵، تلآویو تصمیم گرفت شهرکهای صهیونیست نشین را تخلیه کند، اما در عوض غزه را به یک محاصره طولانی مدت کشاند. در این مدت، حملات نظامی گستردهای علیه ساکنان این منطقه انجام شده و وضعیت آن به یکی از بزرگترین بحرانهای انسانی در جهان تبدیل شده است.
چرا آمریکا به دنبال جا به جایی فلسطینیهاست؟
بر اساس اظهارات مقامات آمریکایی، از جمله مایک والتز، مشاور امنیت ملی، دولت ایالات متحده معتقد است که هزینه بازسازی غزه بدون تغییر ساختاری در جمعیت آن، بیهوده خواهد بود. اما در واقع، این سیاست بخشی از یک استراتژی بلند مدت برای تضعیف جنبش مقاومت و تغییر موازنه جمعیتی فلسطین به نفع اسرائیل است. به عبارت دیگر، این طرح تنها یک نسخه مدرن از پروژه پاک سازی قومی است که در طول تاریخ توسط استعمارگران اجرا شده است.
اسرائیل به دنبال چیست؟ آیا این طرح بخشی از برنامه تاریخی یهودیسازی کامل فلسطین است؟
این اقدام در راستای سیاست دیرینه اسرائیل برای تبدیل فلسطین به یک کشور یهودی خالص قرار دارد. رژیم صهیونیستی از زمان تأسیس خود، پروژهای گام به گام برای جا به جایی فلسطینیان و جایگزینی آنان با یهودیان مهاجر اجرا کرده است. این طرح در واقع ادامه برنامهای است که با نکبت ۱۹۴۸ آغاز شد و اکنون با کمک آمریکا و برخی متحدان منطقهای به مرحله جدیدی رسیده است.
کشورهای عربی چه خواهند کرد؟
مصر و اردن که در گذشته میزبان موجهای مهاجرت اجباری فلسطینیان بوده اند، به شدت نگران این طرح هستند. قاهره پیش از این با طرح اسکان فلسطینیان در صحرای سینا مخالفت کرده بود و اکنون نیز حاضر نیست در این پروژه نقش ایفا کند. اردن نیز که خود میزبان میلیونها آواره فلسطینی است، نگران پیامدهای امنیتی و اجتماعی چنین جا به جایی بزرگی است.
سوریه، که بهدلیل بحران داخلی ضعیف شده، نمیتواند نقش تعیین کننده ای در این بحران ایفا کند، اما دمشق به شدت با این پروژه مخالف است. از سوی دیگر، لبنان و حزبالله نیز به شدت مخالف چنین طرحی هستند و آن را گامی دیگر برای از بین بردن هویت ملی فلسطینیان میدانند.
موضع گروههای مقاومت؛ حماس و انصارالله چه خواهند کرد؟
حماس به عنوان نیروی حاکم در غزه، بهشدت با این طرح مخالف است. این گروه، جا به جایی فلسطینیان را به معنای تسلیم کامل در برابر رژیم صهیونیستی میداند و احتمالا برای جلوگیری از آن به اقدامات نظامی گسترده دست خواهد زد. از سوی دیگر، انصارالله یمن که در سالهای اخیر حمایت خود را از فلسطین افزایش داده، احتمالا از طریق تهدید منافع اسرائیل و آمریکا در منطقه، با این طرح مقابله خواهد کرد.
ایران چه خواهد کرد؟
ایران به عنوان یکی از اصلیترین حامیان گروههای مقاومت فلسطینی، این طرح را تلاشی برای «نابودی کامل فلسطین» دانسته و احتمالا از طریق حمایت تسلیحاتی و دیپلماتیک، به مقابله با آن خواهد پرداخت. در سطح دیپلماتیک، تهران تلاش خواهد کرد کشورهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی را برای محکوم کردن این اقدام بسیج کند.
آیا این طرح عملی خواهد شد؟
با توجه به مخالفتهای گسترده، این طرح با چالشهای بزرگی رو به رو خواهد بود. مردم فلسطین در طول تاریخ نشان داده اند که حاضر به ترک سرزمین خود نیستند. با توجه به مخالفت کشورهای منطقه، گروه های مقاومت و جامعه جهانی، اجرای این پروژه ممکن است با شکست مواجه شود یا هزینه های گزافی برای آمریکا و اسرائیل داشته باشد.
دیدگاه جامعه بینالمللی و آینده فلسطین
افکار عمومی جهانی به شدت نسبت به این طرح حساس است و بسیاری از مردم جهان، سیاستهای رژیم صهیونیستی را آپارتاید و پاک سازی قومی میدانند. سازمانهای حقوق بشری نیز احتمالا فشارهای زیادی به دولتهای غربی برای توقف این طرح وارد خواهند کرد.
مقاومت یا کوچ اجباری؟
طرح اخیر آمریکا و اسرائیل برای انتقال فلسطینیان از غزه، بخشی از پروژه دیرینه برای نابودی هویت ملی فلسطین است.
اما با توجه به سابقه مقاومت فلسطینیان، حمایت کشورهای منطقه و فشار افکار عمومی جهان، این طرح به سادگی قابل اجرا نخواهد بود. سرنوشت فلسطین همچنان به اراده مردم آن و میزان حمایت جامعه جهانی از حق تعیین سرنوشت آنان بستگی دارد.