افغانستان با مساحت ۶۵۲,۲۲۵ کیلومتر مربع، دارای ویژگیهای متنوع جغرافیایی است که بر توسعه اقتصادی، انسجام اجتماعی و قدرت نظامی و سیاسی آن تأثیر گذاشتهاند. از کل این مساحت:
12% زمینهای کشاورزی
3% جنگلها
46% علفزارها
39% کوهها و مناطق مسکونی را تشکیل میدهد.
میانگین برداشت گندم از هر جریب زمین در افغانستان بین ۱۳۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم (۱۸ تا ۴۲ سیر) است، درحالیکه استاندارد تولید باید ۷۵۰ کیلوگرم (۱۰۷ سیر) باشد. بهعنوان نمونه، در ولسوالی نجراب کاپیسا، برداشت گندم از زمینهای آبی ۴۰ تا ۸۰ سیر در هر جریب است.
چهار گستره جغرافیایی افغانستان از منظر اقتصادی
برای بررسی نقش فعالیتهای انسانی در اقتصاد ملی، افغانستان را میتوان به چهار گسترهی زیر تقسیم کرد:
1. جنوبغربی، جنوب و جنوبشرقی.
2. گستره مرکزی.
3. شمالشرقی، شمالی و شمالغربی.
4. غربی.
هر یک از این مناطق دارای ویژگیهای اقلیمی و تولیدی متفاوتی هستند که در تدوین راهبردهای توسعه روستایی باید مدنظر قرار گیرند.
گراف تولید گندم در سال ۱۳۹۸ خورشیدی
قندهار رتبه سوم، ننگرهار رتبه نهم، پکتیکا رتبه چهاردهم، زابل رتبه شانزدهم، خوست رتبه بیستم، پکتیا رتبه بیستودوم، کنرهار رتبه بیستوهفتم، نورستان رتبه سیوسوم.
راهبرد قدرت ملی گستره مرکزی افغانستان
گستره مرکزی شامل ۱۵ ولایت است:
لغمان، کاپیسا، پروان، کابل، پنجشیر، بغلان، بامیان، سمنگان، سرپل، غور، غزنی، دایکندی، ارزگان، زابل، لوگر و میدانوردک.
این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی پیچیده، همواره در ساختار اجتماعی، اقتصادی و نظامی افغانستان تأثیرگذار بوده است.
۱. جغرافیای فیزیکی و تأثیر آن بر ساختار اجتماعی
اقلیم سخت و کوهستانی رشتهکوههای هندوکش باعث شکلگیری اجتماعات کوچک و منزوی در درهها شده است.
هندوکش شرقی: از زیباک بدخشان تا خاواک پنجشیر و اندراب امتداد دارد (ارتفاع ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ متر).
هندوکش غربی: از خاواک تا بند امیر امتداد یافته است (ارتفاع ۴۵۰۰ متر).
اجتماعات محلی عمدتاً در کنار رودخانهها شکل گرفتهاند، اما نبود راههای ارتباطی مناسب، توسعه اقتصادی و اجتماعی را کند کرده و انسجام ملی را کاهش داده است.
۲. موانع جغرافیایی و ضعف انسجام نظامی و سیاسی
جغرافیای کوهستانی گستره مرکزی افغانستان، قدرت نظامی و سیاسی را نیز تحت تأثیر قرار داده است:
ساختار قدرت منطقهای: درههای جداافتاده باعث استقلال نسبی هر منطقه شده و ارتباط با حکومت مرکزی را کاهش داده است.
محدودیت در تأمین منابع نظامی: انتقال نیرو و تجهیزات بین مناطق دشوار بوده و هماهنگی نظامی را تضعیف کرده است.
تمرکز قدرت در درههای خاص: مناطق پنجشیر، اندراب، پروان، کاپیسا، لغمان، نورستان، سمنگان، سرپل و بامیان پتانسیل تبدیلشدن به مراکز قدرت محلی را دارند، اما ارتباط ضعیف میان آنها مانع از شکلگیری یک نیروی متحد شده است.
۳. راهکارهای تقویت انسجام ملی و نظامی
برای کاهش پراکندگی اجتماعی و تقویت انسجام سیاسی و نظامی، راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
1. توسعه زیرساختهای حملونقل: احداث شاهراههای ارتباطی میان درههای کلیدی برای تسهیل تبادل اقتصادی و نظامی.
2. تقویت همکاریهای منطقهای: ایجاد شبکههای اقتصادی و اجتماعی میان باشندههای گستره مرکزی.
3. تمرکززدایی از قدرت: ایجاد ساختارهای مدیریتی محلی که در هماهنگی با حکومت مرکزی باشند.
ویژگیهای جغرافیایی و گذرگاههای طبیعی
رشتهکوه هندوکش با ۸۰۰ کیلومتر درازا و ۱۵۰ کیلومتر پهنا، افغانستان را به شمالی و جنوبی تقسیم کرده است و شامل دو بخش شرقی و غربی می شود:
هندوکش شرقی: از زیباک بدخشان تا خاواک پنجشیر امتداد دارد (بلندترین قله: نوشاخ، ۷۴۸۵ متر).
هندوکش غربی: از خاواک تا بند امیر امتداد دارد (بلندترین قله: چتپال، ۵۴۲۹ متر).
گذرگاههای مهم برای پیوند مناطق مرکزی افغانستان
هندوکش شرقی: کتل مراشتراک (۵۷۶۰ متر)، کتل اولیان (۵۰۷۰ متر)، کتل بازارک (۵۰۰۰ متر).
هندوکش غربی: کتل کوشان (۴۳۰۰ متر)، کتل سالنگ (۳۴۰۰ متر)، کتل انجمن (۳۰۰۰ متر).
سکونتگاههای مهم گستره مرکزی
باشندگان گستره مرکزی عمدتاً در کنار رودها و درههای کوهستانی زندگی میکنند. برخی از مهمترین مناطق سکونتگاهی عبارتاند از:
بغلان: اندراب، باجگاه، خنجان، والیان، کیان، دوآب، سرآب.
سمنگان: خرم و سارباغ، دره صوف بالا.
سرپل: بلخآب، کوهستانات.
نورستان: درههای پتنج، نور، کرم، پشال، باندول.
پنجشیر: درههای بازارک، پارانده، شتل، اشاوه، کپچاق.
راهکارهای پیوند مناطق گستره مرکزی
ایجاد مسیرهای ارتباطی میان مناطق کلیدی میتواند به انسجام اجتماعی و نظامی کمک کند.
1. پیوند شمال به جنوب
وصل کران و منجان بدخشان به ورسج تخار و پریان پنجشیر.
اتصال اندرابهای بغلان از طریق کتل خاواک به پنجشیر و در نهایت ادغام اندراب بغلان و کران و منجان بدخشان به ولایت پنجشیر.
پیوند سالنگ پروان با خنجان بغلان.
2. پیوند شمال و مرکز با غرب
اتصال پروان به بغلان، سمنگان، سرپل، غور و بلخ از طریق سالنگ، خنجان، تالهوبرفک و کهمرد.
3. اتصال بلخ به سرپل، غور و هرات
ایجاد مسیر از کشنده، شولگره و چمتال بلخ به سرپل و سپس غور و هرات.
گستره مرکزی افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، با چالشهای اجتماعی، نظامی و سیاسی روبهرو بوده است. توسعه زیرساختها، ایجاد شبکههای ارتباطی و تمرکززدایی از قدرت سیاسی، راهکارهای کلیدی برای تقویت انسجام ملی و توسعه پایدار هستند.