در روزهای اخیر خبرهایی در فضای رسانهای و سیاسی افغانستان پیچیده است که احتمال بازگشت نیروهای امریکایی به پایگاه هوایی بگرام وجود دارد. این پایگاه که زمانی بزرگترین و مهمترین مرکز نظامی ایالات متحده در افغانستان بود، در سال ۲۰۲۱ پس از توافقنامه دوحه و خروج نیروهای خارجی تخلیه شد. اکنون، در حالی که تحولات منطقهای و جهانی بار دیگر افغانستان را در کانون توجه قرار داده است، بحثها پیرامون اینکه امریکا ممکن است دوباره بگرام را پس بگیرد، جدیتر شده است.
یکی از نشانههای داغ شدن این بحث، اظهارات رحمتالله اندر، سخنگوی پیشین شورای امنیت ملی افغانستان است. او گفته است که بازپسگیری بگرام بخشی از توافقنامه دوحه بوده و ایالات متحده میتواند در شرایط خاص دوباره حضور خود را در این پایگاه برقرار کند. از سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، نیز بارها تأکید کرده است که عقبنشینی از افغانستان تصمیمی نادرست بوده و امریکا باید جای پای استراتژیک خود را دوباره در این کشور مستحکم سازد. افزون بر این، سفر اخیر یک هیأت امریکایی به کابل نیز گمانهزنیها را تقویت کرده که شاید موضوع بگرام در مذاکرات مطرح شده باشد.
با توجه به این نشانهها، دو احتمال عمده می تواند قابل پیش بینی باشد: بازپسگیری بگرام از طریق زور یا از راه توافق؟. هر یک از این گزینهها پیامدها و معادلات خاص خود را دارد.
۱. بازپسگیری با زور
اگر امریکا تصمیم بگیرد که بگرام را با استفاده از نیروی نظامی دوباره به کنترل خود درآورد، بدون شک با پیامدهای سنگینی روبهرو خواهد شد. نخست، طالبان که اکنون حاکمیت سیاسی و نظامی افغانستان را در اختیار دارند، چنین اقدامی را تعرض مستقیم به حاکمیت خود تلقی کرده و احتمالاً واکنش شدید نشان خواهند داد. ورود دوباره امریکا از راه زور میتواند افغانستان را بار دیگر وارد چرخهای از جنگهای خونین کند و این کشور را به میدان رقابتهای تازهی نظامی بدل سازد.
از سوی دیگر، چنین اقدامی میتواند حمایت برخی بازیگران منطقهای را برانگیزد یا مخالفت آنان را دامن بزند. کشورهای منطقه احتمالاً بازگشت نظامی امریکا را تهدیدی برای نفوذ خود تلقی خواهند کرد. روسیه و چین نیز در این سناریو بیکار نخواهند نشست و تلاش خواهند کرد تا مانع از حضور مجدد امریکا در قلب آسیا شوند. بنابراین، گزینهی بازپسگیری با زور نه تنها طالبان را به مقابله میکشاند، بلکه احتمال دارد افغانستان را دوباره به میدان رقابت قدرتهای بزرگ بدل کند.
۲. بازپسگیری از راه توافق
گزینهی دوم این است که امریکا از راه توافق سیاسی، پایگاه بگرام را دوباره در اختیار بگیرد. این توافق میتواند به شکلهای گوناگون مطرح شود: یا با خود طالبان بهعنوان حاکمان کنونی افغانستان، یا از طریق میانجیگری کشورهایی مانند قطر، و یا حتی بهصورت توافقهای چندجانبه منطقهای.
اگر امریکا و طالبان به توافق برسند، این امر میتواند برای هر دو طرف منافع مشخصی داشته باشد. طالبان ممکن است در برابر گرفتن امتیازات سیاسی، اقتصادی یا به رسمیت شناخته شدن بینالمللی، به حضور محدود و مشخص امریکا در بگرام رضایت دهند. از نگاه امریکا نیز، بازگشت به بگرام از راه توافق میتواند هزینههای سیاسی و نظامی را کاهش دهد و دست این کشور را برای مدیریت بحرانهای احتمالی در منطقه باز بگذارد.
با این حال، این سناریو نیز خالی از چالش نیست. طالبان همواره شعار «پایان اشغال» را برجسته کردهاند و بازگشت امریکاییها در چارچوب توافق میتواند در میان نیروها و هواداران آنها شکاف و نارضایتی ایجاد کند. از سوی دیگر، کشورهای منطقه نیز ممکن است به چنین توافقی به چشم معاملهای پنهان نگاه کنند که توازن قدرت را به زیان آنها تغییر میدهد.
جمعبندی
احتمال بازپسگیری بگرام اکنون بیشتر از یک شایعه به نظر میرسد، زیرا هم نشانههای سیاسی و هم زمینههای منطقهای برای آن وجود دارد. با این حال، مسیر آن میتواند بسیار متفاوت باشد. اگر این روند با زور دنبال شود، خطر جنگ و بیثباتی دوباره افغانستان و منطقه را تهدید خواهد کرد. اما اگر از راه توافق پیش برود، امکان دارد به نوعی توازن تازه در روابط طالبان و امریکا بینجامد، هرچند که این توازن شکننده و پر از تناقض خواهد بود.
به نظر میرسد که امریکا در شرایط کنونی تمایل بیشتری به گزینهی توافق دارد، زیرا بازگشت با زور هم پرهزینه است و هم با مقاومت منطقهای روبهرو خواهد شد. اما تا زمانی که جزییات روشنی از مذاکرات احتمالی فاش نشود، همهچیز در حد گمانهزنی باقی میماند. افغانستان، بار دیگر، در نقطهای حساس ایستاده است؛ جایی که یک پایگاه نظامی میتواند سرنوشت سیاسی و امنیتی کشور را بار دیگر دستخوش دگرگونی کند.