بازگشت طالبان در شش فصل است که پس از معرفی گروه طالبان، به ورود دوبارهی آنها به افغانستان میپردازد. بازگشت طالبان به کابل پس از انتشار خبر فرار اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، در سراسر افغانستان ترسی عجیب در میان مردم این کشور به وجود آورد. نویسنده در پی آن است تا نشاندهد که توافق صلح ایالات متحده و طالبان در فوریهی ۲۰۲۰، طالبان را بهطور عمده فعال و قدرتمند کرد. فصل دوم، «بازگشت طالبان» به همین موضوع اختصاص دارد و به بررسی شرایط منتهی به معامله درجریان مذاکرات میپردازد. «بازگشت طالبان» در فصول مختلف، گروه طالبان را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میدهد و در فصل ششم و آخر این کتاب، نویسنده به ارتباطات بینالمللی این گروه پرداخته است.
آقای حسن عباس از ایدیولوژی گرفته تا آینده این گروه را توضیح داده، بیشترین بخش این کتاب کارنامع طالبان را در مدت بیست سال گذشته بیان کرده است و مهمترین بخش های این اثر اختلاف درونی طالبان است؛ هیچ یک از سردمداران این گروه به همدیگر اعتماد ندارند مثلا هیبت الله یک فرد سنتگرا است ولی ملا یعقوب و سراج حقانی افرادی نوگرا هستند هر سه اینها به هم اعتماد ندارند، ملا یعقوب به خاطری که فرزند موسس این گروه است به رهبری می اندیشد، هیبت الله به خاطری از جمله همکاران ملاعمر بوده است تا حالا رهبر بوده و حقانی به خاطری بیشترین عملیات ها را در مقابل امریکا و نیروی های دوران جمهوریت داشته خود را شایسته این مقام میداند. هر سه اینها جاسوسان خود را در دفاتر همدیگر دارند و حتی معین های همه وزارتخانه ها افرادی هستند نزدیک به هیبتالله به خاطر کنترول کردن وزرا. اما در سوی دیگر ملا برادر فردی که پاکستان چندان از او خوشش نمی اید نیز است به خاطر کوشش میشود به حاشیه رانده شود.
آقای عبدالحکیم اسحاقزی در کتاب خود ایدیولوژی این گروه را به وضاحت بیان کرده است که حتی مقدمه آن توسط هیبت الله نوشته شده است به گفته حسن عباس در کتاب اسحاقزی بیان شده است که زنان حق رای، تحصیل و کار را ندارند این اندکترین روشنای از دیدگاه طالبان سنتگرایان است اما نوگرایان اینها برخلاف عقیده رهبر شان هستند.
بخشی از کتاب: خروج آمریکا از افغانستان
پس از تسلط طالبان بر کابل، این گروه بهسرعت تلاش کرد تا تصویری مثبت و متفاوت از خود ارائه دهد. انعامالله سمنگانی، یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی طالبان، در هفدهم اوت ۲۰۲۱ عفو عمومی اعلام کرد و بهطور غیرمنتظرهای از زنان دعوت کرد تا به دولت بپیوندند. این اقدام در شرایطی انجام شد که مردم به شدت در حال هجوم به فرودگاه برای خروج از کشور بودند و ترس و وحشت در جامعه حاکم بود. این بیانیه بهمدت کوتاهی موجی از آرامش را در میان مردم ایجاد کرد.
در حالی که سفارتخانههای خارجی در حال تخلیه بودند و فرودگاه کابل در آشوب بود، چهرههای برجستهی طالبان از دوحه به کابل آمدند تا نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود را برگزار کنند. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، مسئولیت این نشست خبری را بر عهده داشت. او که چهلوچهار ساله و فارغالتحصیل دارالعلوم حقانیهی پاکستان بود، تجربهی زیادی در مدیریت رسانهها و ارتباطات با خبرنگاران بینالمللی داشت. صدای او برای بسیاری آشنا بود، اما در اولین حضور عمومیاش، شمار اندکی موفق به شناسایی او شدند.
مجاهد بهقدری در کارش خبره بود که بسیاری از خبرنگاران تردید داشتند که آیا او تنها سخنگوی طالبان است یا اینکه یک تیم پشت صحنه وجود دارد که از یک اسم برای پنهان کردن هویت چند نفر استفاده میکند. طالبان بهخوبی توانسته بودند هویت جدیدی برای نیروهای اصلی خود بسازند و امنیت آنها را در طول شورش حفظ کنند. پس از مدتی، هویت رازگونهی ذبیحالله مجاهد برملا شد و جان سیمپسون، روزنامهنگار کهنهکار بیبیسی، او را بهعنوان «مردی تا حدی میانهرو و خوشرو» توصیف کرد. این توصیف نشاندهندهی تلاش طالبان برای ایجاد یک چهرهی متفاوت و مثبت در عرصهی بینالمللی بود، در حالی که واقعیتهای موجود در افغانستان همچنان پیچیده و چالشبرانگیز باقی مانده بود.
کنفرانس مطبوعاتی طالبان در کابل بهطور قابل توجهی نشاندهندهی تغییرات و رگههایی از تفکر جدید در این گروه بود. ذبیحالله مجاهد در این نشست با بیان اینکه امارت اسلامی به دنبال انتقامگیری نیست و برعکس، قصد دارد به ملت افغانستان خدمت کند، سعی کرد تصویری مثبت و انسانی از طالبان ارائه دهد. او تأکید کرد که هیچکس به خاطر کار یا همکاری با دیگران تحت تعقیب قرار نخواهد گرفت و این پیام بهویژه برای کسانی که در دوران حکومت قبلی با نیروهای خارجی همکاری کرده بودند، بهعنوان یک علامت اطمینانبخش تلقی شد.
مجاهد همچنین به کشورهای همسایه و جامعهی بینالمللی اطمینان داد که طالبان اجازه نخواهند داد از خاک افغانستان علیه دیگر کشورها استفاده شود. این اظهارات نشاندهندهی تمایل طالبان به برقراری روابط بهتر با جامعه جهانی و جلوگیری از انزوا بود. او بهروشنی بیان کرد که تغییرات در تفکر طالبان ناشی از تجربه و بلوغ آنهاست و این گروه در حال حرکت به سمت یک فرآیند کمال است.
این سخنان نشاندهندهی تلاش طالبان برای فاصلهگیری از سیاستهای خشن و افراطی گذشته و پذیرش تغییرات لازم برای جلب اعتماد بینالمللی بود. مجاهد با تأکید بر اینکه ملت افغانستان مسلمان است و هیچ تغییری در هویت آنها رخ نداده، سعی کرد تا به نوعی مشروعیت دینی و فرهنگی برای تغییرات جدید خود بدهد. این رویکرد ممکن است بهعنوان یک استراتژی برای جذب حمایت و کمکهای بینالمللی در نظر گرفته شده باشد، در حالی که واقعیتهای اجتماعی و سیاسی افغانستان همچنان پیچیده و چالشبرانگیز باقی مانده بود.
این سخنان فضایی را در اختیار طالبان قرار داد که تا حد ممکن خانه را سروسامان دهند. اتفاقات مهمی در قندهار در جریان بود. ملا هبتالله، رهبر ارشد طالبان، در حال رایزنی با چهرههای مهم طالبان برای تصمیمگیری دربارهی تشکیل دولت بود. در همین میان، اولین ضربه را داعش خراسان به طالبان وارد آورد و طی حملهای انتحاری در بیستوششم اوت ۲۰۲۱ در فرودگاه کابل، بیش از صدوهفتاد افغان و سیزده سرباز امریکایی کشته شدند. بخش اعظم کشتهها از میان افغانهایی بود که برای خروج از افغانستان در آنجا گرد آمده بودند. هدف از این حمله به رخ کشیدن ظرفیت کشتار و نیز اخلال در روند تحکیم قدرت طالبان
مسئلهای دیگر روابط خارجی طالبان است بازهم سنت گرایان میگویند حتی اگر افغانستان به حاشیه رانده شود به هیچ عنوان نظرات غربی ها را نمی پذیرند ولی نوگرایان برخلاف اینها میگویند اینبار ما قدرت را بدست گرفتهایم تا حکومت کنیم و با جهان روابط باید برقرار کنیم، نکتهای که قابل توجه است حسن عباس تاکید میکند جامعه بین الملل باید طالبان را به رسمیت بشناسد و با آنها همکاری کند.
چون بیشترین ضرر را مردم افغانستان میکنند و فشار های جامعه بینالملل مردم افغانستان را فلج خواهد کرد و مردم افغانستان به رهبران قبلی اعتباری ندارند اگر قرار بود آنها افغانستان را تحت میدادند باید در طول بیست سال این کار میکردند و آقای عباس رهبران قبلی را خیانت کار میدانند که آنها فقط به منافع شخصی شان فکر میکردند، اگر فرار باشد افغانستان به جامعه بینالملل بازگردد باید از طرف همه کشور ها به رسمیت شناخته شود در صورتیکه طالبان تا هنوز توانیسته است رابطه خود را با کشور های چون: چین، پاکستان، ایران، قطر و ترکیه حفظ کرده است اما این کافی نیست و نیاز بیشتر به کشور های غربی دارند.