روز گذشته نامهای به رسانهها رسید که در آن دستورات و تصمیمات جدید رهبری طالبان برای دفتر سیاسی این گروه در قطر بیانشده است. عمدهترین بحثهای که در این نامه به آن پرداختهشده است، یک سری دستورات جدید و نگرانیهای رهبری این گروه از افزایش اختلافات میان طالبان است.
بر اساس این نامه، رهبر طالبان، دیدارهای “خودسرانه” نمایندگان دفتر سیاسی این گروه در قطر با مقامات خارجی را ممنوع کرده است. این دستور شامل “هر نوع دیدار آشکار و پنهان” میشود. او دستور داده است که جزئیات تمام دیدارهای خارجی باید قبل از انجام آنها با دفتر او در قندهار به اشتراک گذاشته شود.
در این نامه تأکید شده است، درصورتیکه این کار(اطلاع به دفتر قندهار) صورت نگیرد، نهتنها سرپیچی از حکم «امیرالمؤمنین» بهحساب میآید، بلکه «برای دشمن در صفوف مقدس امارت اسلامی راه را باز میکند تا شکاف و اختلاف ایجاد کند.»
در این نامه همچنین گفته شده است که هدف «دشمنان» طالبان تنها این نیست که رهبران طالبان را توسط داعش هدف قرار دهد، بلکه هدف اصلیشان این است که با ایجاد اختلاف در صفوف طالبان، خودشان را جابهجا کنند و سپس با تقسیم کردن طالبان به چند گروه به اهداف خود برسند.
در نامه آمده است که باوجود درخواست مکرر طالبان، هنوز کرسی افغانستان در سازمان ملل به طالبان واگذار نشده است، اما برای تعیین نماینده ویژه تلاش میکنند که این اقدام به هیچ صورت برای طالبان قابلقبول نیست.
این تصمیم در پی رفتوآمدهای اخیر رهبران طالبان به قطر، ازجمله وزیر دفاع، رئیس استخبارات و وزیر خارجه آنها اتخاذ شده است.
با نگاهی به تصمیمات جدید رهبری طالبان بهویژه در قسمت ممنوعیت سفرهای خودسرانه و دیدار با خارجیها، متوجه میشویم که طالبان در حال حاضر با سه مساله دستوپنجه نرم میکند.
نخستین بحث، نگرانی از افزایش تنشهای موجود در میان طالبان است. مساله ای که از همان آغاز میان طالبان وجود داشت و حالا دارد عمیقتر میشود.
مورد دیگر افزایش خودکامگی و روی آوردن رهبری این گروه به دیکتاتوری درونگروهی است. هرچند طالبان ازنخست یک گروه دیکتاتور و خودکامه بودند اما تاکنون این مسئله به این شدت در مباحث درونگروهی آنها بروز نکرده بود.
و مورد سوم هم همان بحث ناامیدی طالبان از جامعه جهانی و قطع امید کردن این گروه از جهان است. مساله ای که طالبان را بهشدت دچار نگرانی کرده و نشان میدهد عمر طولانی که آنها برای حکومت کردن در افغانستان برای خود در نظر گرفته بودند، هرروز کوتاهتر میشود.
ازاینرو، تصمیمات جدید رهبر طالبان دو پیامد مشخص در پی خواهد داشت. نخست اینکه این تصمیم میتواند به افزایش فاصله طالبان از جامعه جهانی و رو آوردن کامل طالبان به استبداد داخلی شود که این امر خودبهخود بر کاهش تمایل خارجیها در تعامل با طالبان تأثیر خواهد گذاشت.
دوم اینکه این تصمیم میتواند به تشدید اختلافات داخلی در میان طالبان منجر شود. زیرا برخی از اعضای طالبان ممکن است با این دستور مخالف باشند و این امر میتواند منجر به شکاف بیشتر در میان گروه شود.
بااینحال، هنوز مشخص نیست که این تصمیم تا چه مدت پابرجا خواهد ماند. اما امکان اینکه مقامات طالبان در قطر از این دستور سرپیچی کنند بسیار زیاد است، بهخصوص اگر معتقد باشند که این دستور میتواند طالبان را بیشتر از این منزوی سازد.
این تصمیم درزمانی اتخاذ میشود که از یکسو طالبان در تلاشاند تا برای به رسمیت شناخته شدن بینالمللی و جلب کمکهای مالی با جهان تعامل داشته باشند. از سوی دیگر، طالبان با چالشهای فراوانی ازجمله افزایش عملیات چریکی جبهه مقاومت و جبهه آزادی، گسترش فعالیتهای داعش و همینگونه اختلافات درونگروهی شدید مواجه هستند.
ازاینجهت از تصمیمهای جدید رهبری طالبان میشود به نکات زیر رسید:
- رهبر طالبان به خودکامگی مطلق و استبداد درونگروهی روی آورده و تلاش دارد تمام اختیارات را از اطرافیان خود بگیرد.
- رهبر طالبان از افزایش شکافها میان گروه خود با گروههای دیگر مانند حقانیها و ملا برادر نگران است و گمان میکنند این گروهها به زوی علیه او و قدرتش دستبهکاری خواهند زد و یا به او خیانت خواهند کرد.
- تصمیم گرفته است با جهان سر ستیز بگیرد چنانچه چندی پیش گفته بود که طالبان همچنان به تطبیق کامل شریعت و اجرا کردن حکم سنگسار بر زنان و مردان افغانستان ادامه خواهند داد.
- این اقدام رهبری طالبان انزوای بیشتر این گروه را در پی خواهد داشت
- طالبان اگر به این نتیجه رسیده باشند که با جهان قطع ارتباط کنند ممکن است به افزایش خفقان و سرکوب بیشتر در افغانستان روی آوردند.
- این اقدام طالبان بر کوتاه کردن عمر سلطه آنها بر افغانستان تأثیر عمیق خواهد گذاشت.