مقدمه
بیجهت نیست که پیوسته میخواهم در زمینه «ابتذال» بنویسم. شوربختانه جمعی متوجه این مساله خیلی حاد گردیدهایم که ابتذال در موارد گوناگون، سبب شده است تا افغانستان در یک منجلاب غرق تا حلقوم باشد. فقط این روزها هر افغانستانی در دنیا میتواند نفس بکشد و تقلایی برای زندهمانده نماید. در حالیکه هیچ یک از انسان افغانستانی، در هیچ جای دنیا، زخم ناخورده از این ابتذال ترویجیافته نیست.
بازهم در این مقالهی « از نیاز تا نمایش؛ ارزش یا ابتذال» من به یکی از موارد اساسی دیگر ابتذال ترویجیافته میپردازم. مصرفگرایی که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد، از بزرگترین دغدغههای امروزی نسل افغانستانی است. حالا شما این مصرفگرایی را میتوانید در بخشهای بیشتری از زندگی تان تعمیم ببخشید و در نتیجه دریابید که چقدر این مساله دامنگیر تان بوده است.
مصرفگرایی به پدیدهای اشاره دارد که در آن مصرف بیش از حد و غیر ضروری کالاها و خدمات، به یک ارزش اجتماعی تبدیل میشود و مردم بدون توجه به نیازهای اساسی، تنها به دنبال خرید، استفاده و نمایش مصرف خود هستند. در واقع میتوانم بیان کنم که این نوع زیستن، میتواند به هدررفتن منابع، فشار اقتصادی بر افراد، تخریب محیطزیست و کاهش ارزشهای فرهنگی و اخلاقی سبب شود.
بازهم چند سوالی که در ذهن خلق شده اند:
• آیا مصرف فراتر از نیازهای اساسی ما، به زندگی ما لطمه زده است؟
• چگونه نیازهای واقعی انسان به واسطه تبلیغات و رسانهها به نیازهای کاذب تبدیل شدهاند؟
• آیا مصرفگرایی یک انتخاب فردی است یا نتیجه فشارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه؟
• چه شباهتهایی بین جامعه مدرن مصرفزده و بحران هویتی آن میتوانیم دریابیم؟
مصرفگرایی چیست؟
مصرفگرایی به تمایل یا گرایشی گفته میشود که در آن مصرف کالاها و خدمات از نیازهای اساسی فراتر میرود و به ابزاری برای نمایش موقعیت اجتماعی یا تامین لذتهای زودگذر تبدیل میشود.
اهمیت موضوع
• مصرف گرایی پیامدهای عمیقی بر اخلاق، فرهنگ، جامعه، محیطزیست و اقتصاد دارد.
• این پدیده در جامعه افغاستان، در کنار جنگ و ناامنی، تاثیر منفی بر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی داشته است.
هدف مقاله
• تبیین مصرفگرایی به عنوان ابتذالی مدرن.
• تحلیل ریشهها، پیامدها و راههای مقابله با آن.
نگاه فلسفی
1. مفهوم فلسفی نیاز و نمایش
• نیاز به معنای خواستههای اساسی انسانی است. اما در فرهنگ مصرفگرایی، نیاز به نمایش و رقابت طبقاتی تبدیل میشوند.
• فیلسوفانی مانند ژان بودریار، مصرفگرایی را ابزاری برای “شبیهسازی” معنا میکنند. جایی که اصالت جای خود را برای نمایش میدهد.
۲. دیدگاه فیلسوفان
• بودریار معتقد است که مصرفگرایی به جای برآورده کردن نیازها، به ابزاری برای نشان دادن هویت تبدیل شده است. هویتهای طبقاتی به قول او، همینجا شکل میگیرد.
• زیگموند باومن باور داشت که مصرفگرایی « مذهب مدرن» است که جایگزین ارزشهای اخلاقی شدهاست.
۳. دوگانگی ارزش و ابتذال
• مصرفگرایی از یکسو میتواند رفاه را ارتقا دهد اما از سوی دیگر باعث فروپاشی اصالت ومعنا در زندگی میشود.
نگاه اجتماعی
1. مصرفگرایی و طبقات اجتماعی
• در جوامعی مانند افغانستان، مصرفگرایی به ابزاری برای رقابت طبقاتی و نمایش قدرت اقتصادی تبدیل شده است.
• اگر یک مثال در این زمینه بیاورم باید چنین اشاره داشته باشم که هزینههای مراسم عروسی، خرید کالاهای لوکس و رسمو رواجهای ناپسند بدون توجه به فشار مالی.
۲. پیامدهای اجتماعی
• خانوادههای کمدرآمد برای همسطح شدن با دیگران، زیر بار بدهی میروند.
• تبلیغات و شبکههای اجتماعی باعث میشوند افراد همیشه احساس کنند کمتر از دیگران دارند.
۳. نقش رسانه و تبلیغات
• رسانهها به طور مداوم تصاویر زندگی لوکس و کالاهای غیر ضروری را ترویج میکنند.
• تاثیر شبکههای اجتماعی در ایجاد ترس از دست دادنو فشار برای خرید و نمایش.
نگاه فرهنگی
1. تغییر ارزشهای فرهنگی
• در فرهنگهای سنتی مانند افغانستان، ارزشهای معنوی و اجتماعی اهمیت بالایی داشتند، اما مصرفگرایی این ارزشهاررا به حاشیه رانده است. شبیه جایگزینی مراسمهای ساده با جشنهای تجملاتی.
2. تاثیر مصرفگرایی بر هویت
• افراد بیشتر بر برندها و کالاهای مصرفی تاکید میکنند تا اصالت شخصیت یا مهارتها.
• کالاها ولباسهای لوکس به نماد هویت و شخصیت تبدیل شدهاند.
نگاه هنری
1. بازتاب مصرفگرایی در هنر
• بسیاری از آثار هنری مصرفگرایی را نقد کردهاند؛ مانند فیلمهایی که تاثیرات مادیگرایی را نشان میدهند.
• یا میتوانم مثال دیگری بیاورم از به چالشکشیدن تجملگرایی در شماری از آثار سینمایی.
۲. تاثیر اقتصاد بر هنر
• تجاری شدن هنر باعث شده است که خلاقیت جای خود را به محصولات بازاری و پر زرق و برق بدهد.• رشد سریع صنعت مد که بیشر بر نمادها و فروش تاکید دارند تا خلاقیت.
پیامدهای اقتصادی و محیطزیستی
1. هزینههای اقتصادی
• بسیاری از خانوادهها به دلیل فشارهای اجتماعی وارد چرخه مصرف میشوند و با بدهی های سنگین روبرو میشوند. شبیه مراسمهای ازدواج در افغانستان و پیامدهای بدهیهای پس از آن.
2. تخریب محیطزیست
• تولید انبوهی از کالاهای مصرفی و فرهنگ دور انداختن، منجر به افزایش زباله و آلودگی محیط زیست میشود. مانند استفاده اعظمی مردم از پلاستیک و کالاهای یکبار مصرف.
راهحلها و پیشنهادها
۱. بازگشت به اصالت مصرف
• ترویج خرید بر اساس نیازهای واقعی.
• تشویق به استفاده از کالاهای باکیفیت و پایدار.
2. آگاهی بخشی و آموزش
• آموزش عمومی در مکاتب و رسانها برای ترویج فرهنگ مصرف مسوولانه؛ یعنی تمامی مصارف باید بر اساس نیاز و اولویت بندی صورت بگیرد.
3. استفاده از هنر و رسانه
• تولید فیلمها، مستندها، آهنگها و حتا درامهای برای نقد پیامدهای مصرفگرایی.
نتیجهگیری
چنان برمیآید که وقتی این همه موارد ما، پر از چالش است باید جامعه به اصالتهای فرهنگی و معنوی خویش بازگردند تا از پیامدهای منفی مصرفگرایی بتوانیم جلوگیری به عمل بیاوریم. از سوی دیگر، این یک واقعیت امروزی است که مصرفگرایی به یک ابتذال مدرن از یک پدیده طبیعی مبدل شده است. مهم است در این زمینه به بازاندیشی در ارزشها و رفتارهای مصرفی توجه نماییم.
بازاندیشی یکی از نیازهای اساسی انسان امروزی است. ما نیازمند هستیم تا از برگشت انسان از معنویت به سوی مادیات، جلوگیری نماییم.