بایدن از رقابتهای انتخاباتی کنار رفت و به جای خود، کاملا هریس، معاون خود را نامزد دموکراتها معرفی کرد.
انصراف بایدن از رقابتهای انتخاباتی را میتوان بخشی از تلاش نخبگانِ حاکم در ایالات متحدهی آمریکا برای جلوگیری از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری دانست.
نخبگان حاکم در ایالات متحده آمریکا و محافل دانشگاهی آن کشور، ترامپ را تهدید جدی برای مدنیت آمریکایی و نظم سیاسی لیبرال- دموکرات میدانند.
تا هنوز در بارهی تهدیدی به نام «ترامپ» برای نظام لیبرال دموکراسی آمریکا بیش از صدها کتاب و مقاله نوشته شده و همه به نحوی وی را موجود شریر و شیطانیای معرفی کردهاند که به دنبال لطمهزدن به نهادهای قانونی و دموکراسی ایالات متحده آمریکا است.
آن قدر کتابی که در چند سال اخیر در بارهی ترامپ نوشته شده است، در بارهی هیچ رییس جمهوری دیگر آن کشور در چند دههی اخیر نگاشته نشده باشد.
ترامپ، متهم است که متعلق به جناح راست افراطی است و عقاید نژادپرستانه دارد. اکثر این نویسندگان تاکید میکنند که وقتی او شعار «اول، آمریکا» سر میدهد، منظورش آمریکاییهای سفیدپوستِ انگلساگسونِ مسیحیِ پروتستان است. او اقلیتهای قومی و نژادی، رنگینپوستان و سیاهان و مسلمانان را آمریکایی نمیداند و در بهترین حالت، شهروند درجه دوم در نظر میگیرد.
همچنان این نویسندگان اتهام دیگری را به ترامپ وارد میکنند، نادیدهگیری قواعد بازی در ایالات متحده آمریکا است. این نویسندگان میگویند که نظام جمهوریت و دموکراسی در آمریکا برای ثبات و بقای خود دو گونه حفاظ دارد: ۱) حفاظهای سخت که شامل اصل توازن قوا و سایر ترتیبات نهادی در قانون اساسی است؛ ۲) حفاظهای ثانویه یا خفیفه که شامل روحیة تساهل متقابل و خویشتنداری میباشد.
روحیه تساهل متقابل به روحیهیی گفته میشود که بر بنیاد آن گروههای سیاسی به همدیگر نه به چشم دشمن؛ بل به صفت رقیب مینگرند. لازمه چنین نگرشی این است که زعیم یا زمامدار نه در پی حذف حریف، بل به دنبال رقابت با او در خدمتگزاری به ملت میباشد. روحیه خویشتنداری اما متعلق به حوزه کاربرد صلاحیتهای قانونی یک نهاد یا زعیم میباشد. به گونه مثال: در همه قوانین اساسی کشورها یکسری صلاحیتهایی برای رییسجمهور در نظر گرفته شده است. این روحیه از رییسجمهور میخواهد که در اعمال صلاحیتهای قانونی خود از خویشتنداری استفاده کرده و با مخالفان سیاسی خود بیشتر از درِ سازش و تعامل وارد شود. این دانشمندان، روحیه تساهل متقابل و خویشتنداری را حفاظهای خفیفه دموکراسی در آمریکا مینامند. آنها بدین باورند که اگر الیت سیاسی یک جامعه از این دو روحیه برخوردار نباشد یا این دو هنجار را رعایت نکند، اصل دموکراسی و جمهوریت تضعیف شده، قطببندی خطرناکی در جامعه به وجود میآید تا سرحدی که باعث فروپاشی اجماع سیاسی و درخطرافتادن اصل جمهوریت میگردد.
نخبگان حاکم در ایالات آمریکا، با استناد به تجربه دوره ریاست جمهوری ترامپ، او را متهم میکنند که فاقد روحیه و تساهل و خویشتنداری است.
در گذشته، یکی از فیلترهایی که اجازه نمیداد چنین افرادی وارد رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شود، نظام حزبی ایالات متحدهی آمریکا بود. به گونهای نمونه، در اینجا میتوان به جلوگیری از واردشدن هنری فورد بزرگ، کارآفرین، مخترع، نویسنده و موسس شرکت خودروسازی فورد، در رقابتهای انتخاباتی اشاره کرد.
هنری فورد، یکی از ستایشگران هیتلر بود و مانند او نظریات نژادپرستانه داشت. او با اینکه محبوبیت بسیاری در جامعهی آمریکا داشت، اما نظام دوحزبی آن کشور، به دلیل دیدگاههای افراطیاش، هیچ گاهی اجازه نداد که رییس جمهور آمریکا شود.
ترامپ هم یک هنری فوردی دیگر است، اما توانسته از فیلترهای نظام دوحزبی آمریکا عبور کند و از سوی حزب جمهوریخواه نامزد شود. یعنی اینکه در مورد ترامپ، حتا نظام دروازهبانی و فیلترینگ آمریکا نیز کارآیی خود را از دست داده استاکنون امید نخبگان آمریکایی این است که اگر بتوانند ترامپ را در انتخابات شکست بدهند. به همین دلیل، آنها بر بایدن فشار وارد کردند که از رقابتهای انتخاباتی کنار برود. زیرا بایدن نتوانست در مناظرات انتخاباتی در مقابل ترامپ خوب بدرخشد. دموکراتها این بار به جای بایدن، کاملا هریس، معاون او را معرفی میکنند به امید اینکه بتوانند با نامزدی یک زن، شور و شوق را در جامعه آمریکا ایجاد کرده و ترامپ را شکست بدهند. نامزدی یک زن برای آن میتواند در جامعهی آمریکا شور و شوق ایجاد کند که تا هنوز هیچ رییس جمهوری در تاریخ آن کشور، زن نبوده است.