گفتوگوهای تازه میان طالبان و ایالات متحده دربارهی بازگشایی سفارت آمریکا در کابل، احتمالات جدیدی را بار آورده است. ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه برای افغانستان، از این مذاکرات استقبال کرده و گفته است که مسکو هیچ برنامهای برای بازگشت نظامی به افغانستان ندارد. در همین حال، سخنگوی طالبان نیز تأیید کرده که گفتوگوهایی با واشنگتن در این باره جریان دارد. این تحولات پرسشهای تازهای را دربارهی سیاست آمریکا و جایگاه طالبان در عرصه جهانی مطرح کرده است. امریکا چگونه برخواهد گشت؟ چقدر امکان این وجود دارد که امریکا بدون حضور نظامی دوباره سفارت خویش را در کابل باز کند؟ در ذیل به این موارد پرداخته میشود.
زمینهی سیاسی: از خروج تا گفتوگو
سه سال پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، رابطه واشنگتن و طالبان وارد مرحلهای مبهم اما عملی شده است. ایالات متحده در ظاهر هیچ نوع ارتباط رسمی با حکومت طالبان ندارد، اما تماسها در سطح امنیتی، تبادل زندانیان و هماهنگی برای مقابله با داعش شاخه خراسان ادامه دارد.
اکنون خبر گفتوگو درباره بازگشایی سفارت، اگرچه از سوی واشنگتن تأیید نشده، نشانهای از بازگشت دیپلماسی محتاطانه آمریکا به کابل تلقی میشود گامی که میتواند نوعی پذیرش «واقعیت قدرت طالبان» بدون رسمیت بخشیدن رسمی باشد.
تحلیلگران میگویند آمریکا ممکن است در گام نخست به دنبال ایجاد دفتر رابط فنی یا حافظ منافع باشد، نه بازگشایی کامل سفارت.
چنین حضوری به واشنگتن اجازه میدهد بدون اعتراف رسمی به مشروعیت طالبان، ارتباط مستقیم با نهادهای داخل افغانستان داشته باشد؛ بهویژه برای مدیریت کمکهای بشردوستانه، مسائل امنیتی و کنسولی.
اما بازگشایی رسمی سفارت در آیندهی نزدیک بعید به نظر میرسد، زیرا دولت ترامپ در داخل آمریکا با فشار شدید کنگره و نهادهای مدافع حقوق زنان روبهرو است که هرگونه تعامل با طالبان را «تسلیم در برابر استبداد مذهبی» میدانند.
پیامدها برای طالبان: مشروعیت از مسیر تعامل
طالبان از هرگونه گفتوگو با آمریکا بهعنوان دستاورد سیاسی یاد خواهند کرد.
برای حکومتی که تاکنون از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده، حتی احتمال بازگشت دیپلماتهای آمریکایی نوعی «پیروزی نمادین» است. این موضوع میتواند موضع جناحهای عملگرا درون طالبان را تقویت کند و آنان را در برابر تندروهای مخالف مذاکره، قدرتمندتر سازد.
در عین حال، این تحولات ممکن است اختلافات درونی طالبان را هم تشدید کند؛ زیرا برخی فرماندهان محلی، هرگونه نرمش در برابر غرب را با ایدئولوژی سختگیرانهی خود ناسازگار میدانند.
پیامدها برای مخالفان طالبان: تضعیف امیدها
بازگشایی احتمالی سفارت آمریکا در کابل برای مخالفان طالبان، بهویژه نیروهای مقاومت و جریانهای جمهوریخواه، بهمنزلهی کاهش امید به انزوای بینالمللی طالبان است.
چنین تحولی نشان میدهد که سیاست واشنگتن بر محور «مدیریت طالبان» است نه «براندازی آنان».
این امر میتواند باعث ناامیدی در صفوف مخالفان شود و آنان را به بازنگری در استراتژی سیاسیشان وادارد؛ بهویژه در شرایطی که جامعه جهانی تمایلی به درگیری مستقیم با طالبان ندارد.
اظهارات ضمیر کابلوف، مبنی بر استقبال روسیه از گفتوگوهای واشنگتن و طالبان، حاکی از آن است که مسکو تلاش دارد خود را در قامت بازیگر بیطرف و میانجی نشان دهد. روسیه و چین هر دو علاقهمندند که آمریکا بدون حضور نظامی، اما با نقش سیاسی محدود، به افغانستان بازگردد تا از فروپاشی کامل این کشور جلوگیری شود.
در واقع، بازگشت محدود آمریکا میتواند نوعی «توازن جدید منطقهای» ایجاد کند که هم برای طالبان مفید است، هم برای قدرتهای بزرگ آسیایی قابلپذیرش.
پایان سخن اینکه؛
بازگشایی احتمالی سفارت آمریکا در کابل، بیش از آنکه نشانهی تغییر سیاست باشد، نشانهی سازگاری واقعگرایانه است. واشنگتن میداند که برای حفظ نفوذ، کنترل تهدیدهای تروریستی و حفاظت از منافعش، نمیتواند افغانستان را کاملاً نادیده بگیرد.
در سوی دیگر، طالبان از این گفتوگوها برای تثبیت چهرهی بینالمللی خود بهره میبرند، هرچند هنوز در انزوای سیاسی و بحران مشروعیت داخلی گرفتارند.
به این ترتیب، اگر سفارت آمریکا دوباره در کابل باز شود، این بازگشت نه با پرچم رسمی دیپلماسی، بلکه با نقاب ضرورت سیاسی انجام خواهد شد، واقعیتی که شاید چهره جدیدی از تعامل غرب با طالبان را ترسیم کند.